محور : اقتصاد اسلامي
يوسفي احمدعلي*
به رغم اهميت و جايگاه اهداف در هر نظام اقتصادي، ادبيات سامان يافته در تحقيقات اقتصاد اسلامي در اين باره، ناسازگار و فاقد منطق علمي است. برخي محققان بين اهداف نظام اقتصادي اسلام و ديگر نظام ها هيچ گونه تفاوتي قايل نيستند، برخي ديگر، بسياري از امور سياسي و فرهنگي را در شمار اهداف نظام اقتصادي اسلام شمرده اند و بعضي ها نيز فقط رفاه را هدف اين نظام مي دانند. به هر روي مي توان گفت نظام اقتصادي اسلام به لحاظ اهداف، در وضعيت ابهام قرار دارد. رفع اين ابهام نيازمند اتخاذ روشي منطقي در تعيين اهداف است.
در اين نوشتار، ابتدا با تعيين جايگاه نظام اجتماعي، اقتصادي، يكي از زيرنظام هاي آن معرفي شده، روشن مي شود كه اهداف نظام اقتصادي با اهداف ديگر زيرنظام ها متمايز است و مباني اعتقادي نظام اقتصادي در تعيين اهداف آن نقش تعيين كننده دارد. بر پايه مباني اعتقادي اسلام، تمام افراد و كل نظام اقتصادي به هدايت تكويني مستمر و تشريعي خداوند متعالي نيازمند هستند. خداوند، انسان را عاقل و متفكر آفريده و با ارسال رسولان و كتاب هاي آسماني، نقطه مطلوب رفتارهاي اقتصادي افراد، سياست ها و تدبيرهاي نظام اقتصادي اسلام را نشان داده است، پس در تعيين اهداف نظام اقتصادي مي توانيم از عقل و نقل (آيات و روايات) بهره بريم.
با مراجعه به آموزه هاي ديني (قرآن، سنت و عقل) سه رتبه اهداف براي نظام اقتصادي اسلام كشف مي شود.
رفاه عمومي به صورت هدف عالي نظام اقتصادي اسلام، عدالت، امنيت و رشد اقتصادي به صورت اهداف مياني، و اموري از قبيل ايجاد فرصت هاي شغلي، تثبيت سطح عمومي قيمت ها، تعادل در تراز پرداخت ها، و تخصيص بهينه منابع، اهداف مقدمي هستند.
تحقق اهداف يك رتبه، مقدمه تحقق اهداف رتبه بالاتر است، به همين سبب اگر تزاحمي بين اهداف يك رتبه با هدف رتبه بالاتر پيش بيايد، هدف رتبه بالاتر مقدم است. در صورتي كه تزاحمي بين اهداف يك رتبه اتفاق بيفتد، اهداف اهم بر اهداف مهم مقدم هستند.
كليد واژه: اهداف نظام اقتصادي اسلام، ابهام در اهداف، نظام اجتماعي، زيرنظام هاي نظام اجتماعي، مباني اعتقادي، اهداف غايي، اهداف مياني، اهداف مقدمي، تزاحم اهداف
» » » توجه : برای مشاهده متن کامل مقاله میتوانید به فصلنامه اقتصاد اسلامی 23 مراجعه نمایید .