محور : اقتصاد اسلامي
موسايي ميثم*
* گروه برنامه ريزي اجتماعي، دانشگاه تهران
مصرف افزون بر اينكه به عنوان هدف توليد و توزيع مطرح است، تغييرهاي آن، تاثير قابل توجهي بر ديگر متغيرهاي كلان اقتصادي مانند: سطح توليد، پس انداز، اشتغال، بيكاري و تورم دارد. عامل هاي متعددي در شكل گيري الگوي مصرف در هر جامعه اي دخالت دارد كه مهمترين آنها فرهنگ است. در مقاله حاضر به دنبال اين مساله اصلي هستيم كه چه رابطه اي بين فرهنگ با الگوي مصرف جامعه وجود دارد؟ الگوي مصرف از چه مولفه هايي تشكيل شده و چگونه از فرهنگ اثر مي پذيرند؟
در اين تحقيق با استفاده از روش تحليلي توصيفي و با مفروض دانستن جامعه و زيرمجموعه هاي آن به عنوان «نظام» و «زيرنظام هاي مرتبط»، رابطه مولفه هاي فرهنگ و الگوي مصرف بررسي شده است.
يافته هاي مقاله نشان مي دهد كه:
1. مولفه هاي اصلي مصرف يعني سطح مصرف، تركيب كالاهاي مصرفي و چگونگي مصرف، در بستر فرهنگ جامعه شكل مي گيرد و قواعد اسلامي حاكم بر مصرف نيز هر سه مولفه را تحت تاثير قرار مي دهد؛
2. الگوي مصرف جامعه ما با الگوي توليد داخلي و الگوي مطلوب مصرف از ديدگاه ديني فاصله دارد و به علت اينكه وضع موجود و وضع مطلوب ريشه هاي فرهنگي دارند با ابزارهاي اقتصادي صرف، نمي توان در آن، تحول اساسي پديد آورد و تغييرهاي بلندمدت آن به طور اساسي تحت تاثير تغيير در مولفه هاي فرهنگي مرتبط با آن است.
كليد واژه: الگوي مصرف، فرهنگ، فرهنگ مصرفي و مولفه هاي مصرف
» » » توجه : برای مشاهده متن کامل مقاله میتوانید به فصلنامه اقتصاد اسلامی 34 مراجعه نمایید .