محور : اقتصاد ایران
نيكومرام هاشم,عسگري محمدرضا
سرمايه، يکي از محدودترين منابع اقتصادي کشورها محسوب مي شود و به همين دليل اقتصاددانان و متخصصين امور مالي همواره در پي راههاي استفاده مطلوب از آن براي گذاشتن در اختيار مديران واحدهاي اقتصادي هستند. از اين رهگذر آنچه که نياز به بررسي و تجديد نظر دارد، اعتبار، رويه هايي است که براي تخصيص مطلوب منابع و پس انداز هاي جامعه در فعاليت هاي کارا و پر بازده استفاده مي شود تا در نهايت منجر به رشد اقتصادي و اجتماعي و جلب اطمينان مردم در بکارگيري مناسب سرمايه آنها شود. بنابراين پرسش اساسي اين است که آيا معيار مناسبي از ارزيابي عملکرد شرکتها وجود دارد که سرمايه گذاران را در شناسايي فرصتهاي مطلوب سرمايه گذاري ياري نمايد و مديران را به تصميم گيريهايي که براي بنگاه اقتصادي ايجاد ارزش نمايد، علاقمند سازد؟
به منظور ارزيابي عملکرد بنگاه هاي اقتصادي، معيارهاي مختلفي ارايه شده است. از جمله اين معيارها نرخ بازدهي سرمايه، نرخ بازدهي حقوق صاحبان سهام، حاشيه سود خالص و رشد سود است که از اين ميان آنچه بيش از همه مورد توجه و تاکيد سهامداران قرار گرفته، سود دريافتي از سهامشان است. از آنجا که انگيزه آنها براي سرمايه گذاري کسب سود مي باشد، تمايل دارند پس اندازهاي خود را در بخشهايي بکار اندازند که پيش بيني مي کنند با ريسک مساوي، سود بيشتري عايدشان شود. با توجه به اينکه معيار سود اقتصادي، به توانايي بنگاه اقتصادي در خلق بازده مازاد بر بازده مورد انتظار سرمايه گذاران براساس ريسک معين اشاره دارد، سرمايه گذار مي تواند ميزان اثربخشي عمليات شرکت را اندازه گيري کند. اگر سود اقتصادي مثبت باشد، مي توان چنين قضاوت کرد که مديريت طي عمليات جاري ارزش شرکت را افزايش داده است. چنانچه اين معيار منفي باشد، عملکرد مديريت سبب کاهش ارزش واحد تجاري شده است.
نوشته حاضر سود اقتصادي را در مقايسه با سود حسابداري براي پيش بيني بازده، مورد برسي قرار داده و در نهايت مدلي را در اين باره ارايه مي دهد.
:: مشاهده متن کامل مقاله در قالب فرمت pdf ::
منبع : پژوهشنامه اقتصادي- شماره 1 (پیاپی 20) بهار 1385