محور : اقتصاد
دلالي اصفهاني رحيم,اسماعيل زاده رضا
اندازه جمعيت و تغييرات آن، تاثير بسيار مهمي بر رشد و توسعه اقتصادي دارد. بر اين اساس بسياري از مطالعات صورت گرفته در علم اقتصاد به نوعي بر روي اين موضوع متمرکز شده اند. معروف ترين نظريه در مورد مسائل جمعيتي، نظريه جمعيتي مالتوس است که نگرشي بدبينانه را به موضوع جمعيت و تاثير آن بر اقتصاد حاکم ساخت. اين در حالي است که نظريه او به سرعت توسط «ورل هرست» به چالش کشيده شد و نظريه جديدي جايگزين آن شد. ولي آنچه در نگارش علم اقتصاد روي داد فراموشي نظريه ورل هرست و تداوم يادآوري نظريه بدبينانه و شکست خورده مالتوس درباره جمعيت است.
در اين راستا هدف اين پژوهش اين است که با نگاهي دوباره به نظريه مالتوس و اثراتي که او و همفکرانش در دوره هاي بعد به جمعيت نسبت دادند و همچنين با بازخواني نظريه ورل هرست، به مساله جمعيت با نگرش نهادي محدود بپردازد. آنچه که در اين صورت اهميت مي يابد، بررسي تاثير نهادهاي جامعه؛ همانند حاکميت قانون و آزادي اقتصادي و همچنين اصلاح و بهبود آنها بر مساله جمعيت است. در ادامه اين پژوهش به رغم نظريات اخير نئومالتوسي بر اثرات مثبت جمعيت بر رشد اقتصادي، ديدگاهي که در سالهاي اخير به شدت در حال ترويج است، تاکيد مي کند. روش تحقيق در اين پژوهش توصيفي بوده و نگارندگان پيشنهاد مي کنند که در برنامه ريزيهاي اقتصادي نبايد به علت اثرات منفي احتمالي کوتاه مدت جمعيت از آثار مثبت بلندمدت آن در اقتصاد چشم پوشي کرد.
:: مشاهده متن کامل مقاله در قالب فرمت pdf ::
منيع : پژوهشنامه اقتصادي- شماره 3 (پياپي 22) پاييز 1385