محور : اقتصاد ایران

چندی پیش سایت «جرس» وابسته به عناصر ضد انقلاب در یک تحلیل غیرکارشناسی ادعا کرده بود: «ارزش پول ملی ایران در 3-4 سال اخیر کاهش چشم‌گیری داشته است.» البته نویسنده‌ی مطلب مذکور با بیان این‌که نظریه‌ی کاهش ارزش پول در ایران خیلی جدی است؛ استدلالی را برای موضوع نام برده شده بیان نمی‏کند و تنها به این مسأله به صورت مغلطه آمیزی تأکید می‌کند .....!

 
حال سؤال این است که آیا به واقع ارزش پول ملی ایران کاهش یافته؟ و یا ....
 
برای پاسخ به این سؤال ابتدا لازم است مقدمه‌ای کوتاه بر فرآیند نام برده شده ارایه کرد.
 
با مشکلاتی که حمل و نقل و امنیت پول در گذشته به خصوص مبادله‌ی (طلا و نقره) به عنوان پول در گردش با آن روبه‌رو بوده، در نتیجه پول کاغذی در سال 1656 میلادی اختراع شد. لازم به ذکر است در دوران جنگ‌های ناپلئونی و امپراطوری، دولت بریتانیا برای تأمین مخارج سخت و سنگین خود مقادیر بسیار زیادی اسکناس منتشر کرد.
 
این اقدام دولت نام برده شده باعث گردید تا در آن سال‌ها از ارزش اسکناس به شدت کاسته شود. در آن روزها اقتصاد بریتانیا با مشکلات اقتصادی بسیاری مانند تورم و کاهش ارزش مواجه بود. در آن زمان «دیوید ریکاردو» نظریه پرداز و اقتصاددان مشهور انگلیسی نظریه‌ی مذکور را که بانک مرکزی باید 100 درصد ارزش اسکناس منتشر شده، ذخیره‌ی طلا داشته باشد تا بتواند ارزش پول ملی خود را حفظ کند را ارایه کرد.
 
این نظریه براین اصل استوار بود که اسکناس منتشر شده در یک اقتصاد باید مبتنی بر طلای با پشتوانه باشد. این نوشته تنها مقدمه‌ای است بر پاسخ به تحلیل غیرکارشناسی سایت جرس؛ اما در پاسخ به این ادعا که آیا ارزش پول ملی ایران در چند سال اخیر کاهش داشته است یا نه؟
 
باید عنوان کرد: «این ادعا قابل قبول نبوده و صرفاً یک ادعای واهی است.»
نویسنده‌ی مقاله نام برده شده بدون هیچ استدلال و عقبه‌ی علمی و کارشناسی به این موضوع پرداخته و اصلاً از پیش نیازهای چنین موضوعی نیز اطلاع کافی نداشته است!
 
آمارهای رسمی از بانک مرکزی جمهوری اسلامی نشان می‌دهد در ایران پول منتشر شده، با پشتوانه‌ی آن، رابطه‌ی مستقیم دارد. بنابراین تغییرات ارزش پول ملی دقیقاً رابطه‌ی مستقیمی با حجم پشتوانه‌ی پول دارد.
 
نکته‌ی بعدی در این زمینه این‌که؛ پول ملی هر کشوری با توجه به معیار ارزش و واحد پول آن کشور نباید با پول‌های ملی سایر کشورها مقایسه شود، بنابراین می‌توان اذعان کرد این دو مفهوم را باید با بررسی بیش‌تر از یک‌دیگر تفکیک نمود.
 
1- نویسنده‌ی مقاله‌ی نام برده شده باید به این سؤال پاسخ دهد منظور او از کاهش ارزش پول چیست؟ آیا او می‏تواند به این سؤال پاسخ دهد اگر کاهش ارزش پول ملی ایران مورد قبول بود پس چرا در دیگر کشورهای جهان قابل مبادله و نقل و انتقال است! شواهد نشان می‌دهد در حال حاضر پول ملی ایرانی در اغلب کشورهای جهان دادوستد می‌شود. بنابراین باید مشخص شود که منظور نویسنده از کاهش ارزش چیست؟ آیا منظور ارزش کمی است یا ارزش برابری و یا رقابت تجاری و یا ارزش استهلاکی پول در مقابل روند افزایش قیمت برخی کالاها است که اصلاً عمومیت ندارد! نکته‏ی دیگری که نویسنده‌ی مقاله‌ی نام برده شده باید به آن توجه کند این است که پول ملی ایران طی چند سال اخیر بیش از گذشته مورد مبادله و نقل و انتقال در کشورهای دیگر قرار گرفته است. نگاهی به آمارهای بانک مرکزی و برخی مراکز مطالعاتی در این زمینه این ادعا را تأیید می‏کند.
 
2- یکی از عوامل کاستی ارزش پول ملی کشورها افزایش تورم افسار گسیخته در آن‌ها است اما برآوردهای رسمی نشان می‌دهد با آن که برخی منتقدان ادعا می‌کردند با اجرای قانون هدفمند سازی یارانه‌ها تورم در اقتصاد ایران با ارقام نجومی مواجه می‌شود، اما این گونه نشد. طبق آخرین آمار بانک مرکزی، تورم اخیر 4/12 درصد اعلام شده و این موضوع نیز بیانگر آن است که مطرح شدن موضوعی به نام کاهش ارزش پول ملی ایران بدون استدلال، بیان شده است.
 
3- اندازگیری ارزش پول امروزه علاوه بر ارتباط با پشتوانه، بستگی به مدیریت و اداره‌ی وجوه در مسایل اقتصادی دارد و از ابزار سیاست پولی است. همان طور که اذعان شد پول معیار سنجش ارزش‌های اقتصادی است، یعنی کالاها و خدمات به وسیله‌ی پول قابل اندازه گیری است؛ بنابراین، این سؤال مطرح می‌شود که ارزش پول یک کشور را چگونه باید اندازه‌گیری کرد؟ خود پول چه ارزشی دارد؟ آیا نظریه‌ی نام برده شده به ارزش داخلی پول و یا خارجی آن است؟ به طور قطع این اتفاق نظر وجود داد که ارزش داخلی پول همان قدرت خرید است که صرف خرید کالا و خدمات اقتصادی می‌شود؛ از طرفی در تعریفی می‌توان بیان کرد سطح تولید و درآمد ملی جامعه متعادل با حجم پول در جامعه است.
 
در هر کشوری تغییرات ارزش ملی پول با شاخص قیمت‌های عمومی آن کشور اندازه‌گیری می‌شود. در کشور ما ثبات پولی همواره وجود داشته است. شواهد هم نشان می‌دهد اقتصاد ایران در دو دهه‌ی اخیر با تغییرات ناگهانی مواجه نبوده؛ آمارهای موجود از اوضاع اقتصادی مردم، بیانگر این نکته است که وضعیت معیشتی خانوارهای ایرانی نیز بهبود یافته و علی‌رغم ادعای کاهش ارزش پول ملی تغییرات اساسی در شیوه‌ی زندگی مردم نیز پدید آمده است. بنابراین؛ این گونه می‌توان ادعا کرد: «تغییرات اساسی در شیوه‌ی زندگی مردم در چند سال اخیر به شدت افزایش و وسعت پیدا کرده است.»
 
این مطلب بر واقعیت تحلیل‌های اقتصادی نیز تأکید می‌کند در حالی که وضعیت یک کشور با بهبود اقتصادی مواجه شود، کاهش ارزش پول ملی آن کشور هیچ گاه با کاهش مواجه نخواهد شد. این یک اصل بدیهی از اقتصاد است. به یاد داشته باشیم هرگونه اظهار نظر در این حوزه باید با مصداق و نمونه همراه باشد و صرف یک ادعا نمی‌توان این گونه موارد را به راحتی بیان کرد.*
 
گروه اقتصادی برهان
(*) ابراهیم صابری، کارشناس ارشد اقتصاد و عضو هیأت علمی دانشگاه


نظرات 2