محور : اقتصاد
شاكري عباس,مالكي امين
مطالعه حاضر به بررسي دلايل تغيير ساختار در انديشه توزيع درآمد از توزيع تابعي درآمد يعني توزيع درآمد بين عرضه کنندگان عوامل توليد به «توزيع مقداري درآمد» ؛ يعني توزيع درآمد بين افراد يا خانوارها که نيازمند گذشت زماني بيش از يک قرن بوده است، مي پردازد. طي يک قرن گذشته، در تحول انديشه توزيع از تابعي به شخصي، برخي عوامل، نقش تسهيل کنندگي و برخي ديگر نيز نقش بازدارندگي داشته اند. در اين مطالعه هفت عامل تسهيل کننده؛ شامل نياز دولتهاي رفاه، کاستيهاي نظريه توزيع تابعي، بهبود امکانات سخت افزاري و نرم افزاري تحليل درآمد و هزينه، نظريه رشد و نابرابري کوزنتز، نظريه انتخاب فردي فريدمن، نظريه سرمايه انساني بکر و توزيع عادلانه رالز و دو عامل بازدارنده؛ شامل جايگاه توزيع تابعي در انديشه نئوکلاسيک و مکتب کمبريج و ابهام در تعريف کاربردي از عدالت توزيعي برشمرده شده اند. گذار نظريه هاي توزيعي در بستر نظريه هاي اقتصاد کلان و اقتصاد خرد مي تواند فصلي از فرايند تکامل علم اقتصاد در اين زمينه طي يک قرن گذشته باشد.
كليد واژه: توزيع تابعي درآمد، توزيع مقداري درآمد، نظريه اقتصادي، تابع توليد کاب داگلاس، نظريه سرمايه انساني
:: مشاهده متن کامل مقاله در قالب فرمت pdf ::
منيع : پژوهشنامه اقتصادي- شماره 4 (پياپي 35) زمستان 1388