محور : اقتصاد جهان

بری ایچنگرین اقتصاددان و استاد دانشگاه کالیفرنیاست. وی با نوشتن کتاب «ظهور و سقوط دلار و نظام پولی بین‌الملل» نام خود را به عنوان یکی از کارشناسان مبحث تسلط دلار در جهان بر سر زبان‌ها انداخت. مصاحبه زیر را وال استریت ژورنال کمتر از دو ماه قبل در مورد آینده دلار در جهان با وی انجام داده است.

شما در کتابتان پیش‌بینی کرده اید که ما آمریکایی‌ها، فرزندانمان و نوه هایمان در جهانی زندگی خواهیم کرد که دیگر دلار در آن پول مسلط بر اقتصاد جهان نخواهد بود. چرا باید باور کرد که یورو و یوآن طی دهه آینده آنقدر رشد خواهند کرد که به رقیبی برای دلار تبدیل شوند؟

من فکر می‌کنم که دو عامل اساسی در حال تغییر جهان هستند. اول اینکه فرزندان و نوه‌های ما در جهانی زندگی خواهند کرد که در آن اقتصاد چین از اقتصاد آمریکا بزرگ‌تر است. اگر تنها تغییرات جمعیتی را در نظر بگیریم بازهم چنین اتفاقی رخ خواهد داد. به همین خاطر منطقی به نظر نمی‌رسد که در جهانی که سهم آمریکا در فعالیت‌های حقیقی اقتصادی آن تنها 15 تا 20 درصد باشد، دلار همچنان پول مسلط باقی بماند. دوم اینکه تکنولوژی مالی در حال تغییر و تحول است. شاید زمانی این ادعا پذیرفتنی بود که نظام مالی جهان تنها ظرفیت یک واحد پولی مسلط را دارد اما با رشد تکنولوژی و در حالی که شما می‌توانید با تلفن همراه خود بین ارزها مقایسه انجام دهید و آن‌ها را به یکدیگر تبدیل کنید، به راحتی امکانپذیر است که همزمان چندین واحد پولی مسلط داشته باشیم و البته پرسش اصلی این است که کدام ارزها باید به عنوان ارزهای غالب شناخته شوند؟

چین باید چه اقداماتی انجام دهد تا واحد پول این کشور یعنی یوآن بتواند به رقیبی جدی برای دلار در عرصه بین‌المللی تبدیل شود؟

نخستین قدم می‌تواند تشویق شرکت‌های چینی به استفاده از پول کشورشان در معامله با شرکت‌های خارجی باشد. البته این‌کار آغاز شده است و اکنون بیش از 40 هزار شرکت چینی معاملات خود با خارجی‌ها را با یوآن انجام می‌دهند در حالی‌که تا چندی پیش تقریبا هیچ کدام از آن‌ها چنین کاری نمی‌کردند. قدم بعدی بازکردن نظام مالی کشور است. چین باید تدریجا فضای بازتری را برای سرمایه گذاران خارجی مهیا کند. این‌کار می‌تواند ابتدا در مناطق آزاد پی گرفته شود و در ادامه بازارهای مالی باز در شانگهای هم اقدام به جذب سرمایه‌گذاری خارجی کنند. آخرین قدم دولت چین برای رقابت یوآن با دلار می‌تواند تشویق بانک‌های مرکزی دیگر کشورها به تبدیل بخشی از ذخایر مالی خود به یوآن باشد. قدم اول در چین اتفاق افتاده و قدم دوم هم در حال طی مراحل مقدماتی خود است، پس می‌توان انتظار داشت که افق زمانی 10 ساله برای تبدیل شدن واحد پولی چین به بخشی مهم از مبادلات بین‌المللی منطقی باشد. البته احتمالا تا آن زمان استفاده از یوآن نمی‌تواند به اندازه دلار گسترده شود.

آیا این برای آمریکا اتفاق خوبی است که نقش دلار در اقتصاد جهان نسبت به یورو و یوآن کمرنگ شود؟

خب این موضوع کمی پیچیده و چند وجهی است. از یک سو، همواره از تسلط دلار بر نظام پولی جهانی به عنوان یک مزیت یاد می‌شود برای مثال بانک‌ها و شرکت‌های آمریکایی و حتی مردم آمریکا در مبادلات خود با دیگر کشورها به راحتی از دلار استفاده می‌کنند اما روی دیگر سکه این است که کاهش تسلط دلار باعث خواهد شد تا نظام مالی آمریکا ایمن‌تر شود. آمریکا دوره‌ای را پشت سر گذاشته است که در آن امکان قرض گرفتن از خارجی‌ها با نرخ بهره پایین به راحتی امکانپذیر بود. همین مسئله مشکلات مالی زیادی را برای آمریکا به بار آورد. آمریکا با بحران بازار مسکن مواجه شد و البته خارجی‌ها بازهم به آمریکا قرض دادند. پس من فکر می‌کنم که در آینده، با کاهش تسلط دلار، دیگران به راحتی به آمریکا قرض نمی‌دهند و این باعث خواهد شد که بازارهای مالی آمریکا منظم‌تر شوند و دیگر نتوانند خیلی آزادانه و غیرمسئولانه رفتار کنند.

اینکه آمریکا در میان یک بحران می‌تواند مبالغ هنگفتی را با نرخ بهره پایین قرض بگیرد چه ایرادی دارد؟ برای مثال اگر چنین امکانی وجود نداشته باشد و بحرانی مانند فاجعه طبیعی ژاپن برای آمریکا پیش بیاید، آنگاه آمریکا با مشکل مواجه نخواهد شد؟

آن زمان آمریکا توانایی کمتری برای قرض گرفتن با نرخ بهره‌پایین دارد اما امکان قرض گرفتن همچنان وجود خواهد داشت اما باید توجه داشت که سر و سامان دادن نظام مالی آمریکا از اولویت‌های این کشور محسوب می‌شود. در حال حاضر دلار به عنوان یک دارایی امن شناخته می‌شود. برای مثال حتی زمانی که در سال 2008 موسسه لمن برادرز سقوط کرد، ارزش دلار در جهان تقویت شد اما در آینده با ظهور جایگزین‌هایی برای دلار شرایط تغییر خواهد کرد و آمریکا متاسفانه دیگر نمی‌تواند از تسلط دلار در جهان بهره ببرد.

طبق نظر شما اگر اوضاع خوب پیش برود، اتحادیه اروپا هماهنگ‌تر عمل خواهد کرد، آمریکا نظام مالی خود را سامان می‌بخشد و چین هم خواهد آموخت که چگونه یک اقتصاد سرمایه داری، مدرن و جهانی را اداره کند و بدین‌ترتیب جهان دوره گذار تدریجی به شرایط جدید را تجربه خواهد کرد اما اگر به کتاب‌های شما مراجعه کنیم در می‌یابیم که تاریخ معمولا آنطور که ما آرزو می‌کنیم پیش نمی‌رود. به نظر شما چه اتفاق غیر قابل انتظاری ممکن است رخ بدهد یا بهتر اینکه چه چیزی در مورد آینده شما را نگران می‌کند؟

در درجه نخست در مورد دلار، من نگرانم که سیاست‌های مالی دولت آمریکا کار را به جایی برساند که تا چند سال آینده، البته نمی‌توانم بگویم منظورم دقیقا چند سال است، بحران بی‌اطمینانی نسبت به دلار پیش بیاید. در این صورت بانک‌های مرکزی تلاش خواهند کرد که از دست ذخایر دلاری خود خلاص شوند و در نتیجه ارزش دلار به شدت سقوط خواهد کرد. چنین پیشامدی می‌تواند به شدت نگران کننده باشد. در مورد اروپا اگر رهبران دولت‌های اتحادیه اروپا نتوانند هماهنگ عمل کنند و بحران بدهی‌ها در منطقه یورو اوج بگیرد آنگاه با معضل به اطمینانی به یورو مواجه خواهیم شد و بالاخره نگرانی من در مورد چین این است که رشد چشمگیر این کشور کند شود، رخدادی که عواقب مالی و اجتماعی ناشناخته‌ای دارد.

منبع: تهران امروز



نظرات 0