محور : اقتصاد اسلامی و اسراف
مصرف صحيح در ثروت و نعمت و امكانات گوناگون و ابزار و وسايل و وقت و علم و دانش و انرژي با معنويت و يا به تعبيري ديگر با « اخلاق اقتصادي » تحقق مي يابد و نظام اخلاقي اسلام در ابعاد گوناگون به اين اصل ضروري تاكيد دارد.

« مصرف صحيح » از موضوعات اساسي و حائز اهميت در زندگي فردي و حيات جمعي مي باشد و از عوامل مهم در رشد و پيشرفت جامعه و كشور در ابعاد مختلف به شمار مي رود. اهميت مصرف صحيح خاستگاهي همچون ثروت و مال دارد و از آنجا كه اقتصاد داراي جايگاهي مهم مي باشد و فراهم آمدن امكانات مادي بسترساز رفاه و تامين كننده آرامش است و تنگناهاي معيشتي را مرتفع مي نمايد ضرورت خاص مصرف صحيح براي استمرار نقش و آثار حياتي مال و ثروت و جلوگيري از به هدر رفتن نعمت ها و امكانات گوناگون رخ مي نماياند. خداوند متعال در قرآن كريم خطاب به انسان ها اعلام مي فرمايد : « هو الذي خلق لكم ما في الارض جميعا » « خداوند نعمت هاي دنيوي در گستره ارض را براي بهره برداري شما انسان ها آفريده است . » (1 ) همچنين به صراحت مي فرمايد : « و لا تنس نصيبك من الدنيا » « هرگز بهره و نصيب مادي از دنيا را فراموش مكن » (2 ) و به اين ترتيب اهميت ثروت و نعمت و ضرورت استفاده از آن ها در حيات دنيايي را نمايان مي كند. در كنار اين آگاهي بخشي و دستورالعمل اهميت مصرف صحيح را به آدميان گوشزد مي كند و با فرمان « ولا توتوا السفها اموالكم » ـ مال و ثروت خود را در اختيار سفيهان مگذاريد ـ (3 ) و نيز با اين دستورالعمل كه « لا تاكلوا اموالكم بينكم بالباطل » ـ اموال يكديگر را به ناحق مخوريد ـ (4 ) به دو نمونه و مصداق از مصرف ناصحيح اشاره مي كند و در نقطه مقابل با مطرح كردن ضرورت تعامل اقتصادي با عاقلان و رعايت حقوق يكديگر در فعاليت هايي چون معامله و كسب و تجارت دو جلوه از مصرف صحيح را نمايان و آشكار مي سازد چنان كه دستورالعمل هاي ديگري همچون « ولا تسرفوا » ـ در بهره وري از نعمت ها و امكانات اسراف نكنيد ـ (5 ) از يكسو از مصرف غلط و بي رويه منع مي نمايد و از سوي ديگر به تعادل در استفاده از آنها به عنوان روش مصرف صحيح فرامي خواند. قرآن كريم براي دست يابي به بهره وري از ثروت و نعمت هاي خلق شده براي انسان ها در سطح كلان راهبرد و روشي بنيادين و اساسي ارائه مي دهد تا به اين طريق به صورت مبنايي و در سطحي گسترده و در همه ابعاد و جلوه هاي حيات و زندگي دنيايي ـ كه شامل تمام صحنه هاي فعاليت هاي فردي اجتماعي اقتصادي فرهنگي سياسي و حكومتي مي شود ـ مصرف صحيح تسري و تجلي يابد. اين روش مبنايي « پيوند ماديت و معنويت » است كه موجب مي گردد همه تحرك ها و بهره وري هاي اقتصادي با ايمان و معنويت زلال آميخته شود و « ياد خدا » مانع مصرف گرايي هاي لجام گسيخته كه در تعاليم دين مبين عنوان « حرام » مي گيرند مي شود و انسان همواره « حضور خدا » را در تمام حركات و رفتار و تلاش هايش احساس مي كند و همين احساس زنده و مستمر او را از مصرف ناصحيح نعمت هاي الهي بازمي دارد. قرآن كريم اگرچه در تعاليم و معارف خويش دستورات مختلف و امر و نهي هاي گوناگون در پرهيز از مصرف ناصحيح و عمل به مصرف صحيح را ارائه مي دهد لكن پيش از آنها و در تمام سوره ها و آيه ها راهبرد تسري معنويت در ماديت و حضور ايمان زلال در تمام عرصه هاي فعاليت هاي انسان را به صورت يك ضرورت محوري و حياتي مطرح مي نمايد و در واقع بايد به اين واقعيت توجه داشت كه پشتوانه تحقق ساير دستورالعمل هاي الهي براي به عينيت درآمدن الگوي مصرف صحيح نيز همين راهبرد و خط مشي اصلي و محوري مي باشد و تا ياد خدا و ايمان خالص به صورت « معنويت زلال » در « ماديت دنيا » متجلي نشود و با جان و روح آدمي نياميزد هرگز دستورالعمل هاي الهي در نهي از مصرف گرايي مخرب و امر به مصرف صحيح به نتيجه و ثمر نمي رسند. در نگاه معارف جامع و غني قرآن اين « معنويت » بايد در تمام حركات و فعاليت هاي انسان كه همه آنها در صورت تحقق جامع و كامل و خالص « عبادت » محسوب مي شوند سريان يابد : برخي از آيات قرآن معنويت مورد نظر را به صورت اختصاص عبادت و پرستش براي خداوند متعال مطرح مي نمايند . (6 ) بعضي ديگر از آيات قرآن كريم ايمان و معنويت را كه در « عمل » زيباترين تجلي خود را « نماز » مي يابد عامل اجتناب از معاصي و گناهان گوناگون معرفي مي كنند (7 ) آياتي ديگر به نقش سازنده معنويت در ميادين جهاد با دشمنان اسلام تصريح دارند . (8 ) آياتي از كتاب خدا ياد خدا را كه به صورت عشق و ايمان و معنويت زلال متجلي مي شود موجب آرامش قلب انسان مي داند و اين آرامش قلبي است كه نقش محوري و راهبردي در موفقيت در تمام امور را ايفا مي نمايد . (9 ) برخي ديگر از آيات به نقش معنويت و ياد خداوند متعال در مواجهه و تقابل با طاغوت ها اشاره دارند . (10 ) در آياتي ديگر از جمله اين آيه و با اين تصريح كه « رجال لا تلهيهم ولا بيع عن ذكرالله » (11 ) شدت معنويت را به گونه اي در مراتب بالا معرفي مي كنند كه هرگز و هرگز تجارت و معامله و فعاليت هاي اقتصادي و زرق و برق پول و زر سكه هاي به دست آمده از آنها ذره اي اثر منفي و سستي و غفلت از ياد خدا در انسان هاي ساخته و پرورده نمي گذارد. حضرت امام خميني كه شاگرد مكتب قرآن و محو در اسلام بود همين نحوه نگرش قرآني به موضوع مصرف را در انديشه و عمل خويش متجلي نمود. ارائه راهبرد پيوند ماديت و معنويت توسط امام خميني در آثار به جاي مانده از آن پيشواي محبوب حضور پيوسته و مستمر دارد و اين نشان مي دهد كه موضوع مزبور از منظر امام داراي منزلت و اهميت بسيار مي باشد. نمونه هايي از اين نگرش را به تفكر و پيام گيري درمي آوريم : « مكتب هاي توحيدي ـ كه در راس آنها مكتب اسلام است ـ در عين حال كه به ماديات و با ماديات سر و كار دارند لكن مقصد اين است كه مردم را طوري تربيت كنند كه ماديات حجاب آنها براي معنويات نباشد. ماديات را در خدمت معنويات مي كشند در عين حالي كه نسبت به ماديات نظر دارند نسبت به زندگي دنيا نظر دارند در عين حال مردم را متوجه به معنويات مي كنند و از ظلمت ماده نجات مي دهند. توجه به ماده و به ماديات به طوري كه تمام توجه به ماديات باشد ظلمت است ظلمات است انسان را به ظلمات مي كشد . » (12 ) دو نكته ژرف در اين رهنمود حضرت امام بايد مورد تامل واقع شود. نكته اول اين كه اسلام ماديات را رها نمي كند و انسان را به حال خود رها نمي سازد تا بدون برنامه و هدف براي رفع تنگناهاي معيشتي باقي بماند و در راه رفع موانع رفاه و بهره وري از نعمت هاي الهي حركت و تلاش نكند و به نتيجه مطلوب نائل نيايد بلكه در نگاه تعاليم دين مبين اسلام انسان با نيازهاي جسمي و روحي آفريده شده است و اين دو در كنار هم بايد تامين گردند و راه تحقق آن موازنه بين دنيا و آخرت و كوشش در مسير دست يابي به امكانات مادي و مصرف صحيح آنها در كنار توجه به نيازهاي معنوي مي باشد. به همين دليل است كه در متن فرهنگ و معارف اسلامي تصريح شده است كه ترك دنيا براي رسيدن به آخرت تفكر و عملكردي باطل مي باشد همچنان كه ترك آخرت براي نيل به دنيا مردود است . حضرت امام خميني در رهنمودهاي خود اعلام مي كنند كه : « اسلام يك مكتب مادي ـ معنوي است » (13 ) و اين رهنمود به خوبي نشان مي دهد كه دنيا و آخرت و نيازهاي دنيوي و اخروي در كنار هم بايد تامين شوند. نكته دوم اين كه حضرت امام تصريح دارند در عين حال كه اسلام دين دنيا و آخرت و ماديات و معنويات است اگر تمام توجه انسان به دنيا و امور مادي باشد ظلمت ايجاد مي شود و انحراف و انحطاط به وجود مي آيد. زيرا نگرش مطلق و يكسويه به ماديت با فلسفه آفرينش انسان و هدف غايي او كه رشد و كمال و نيل به حيات جاودان آخرت است در تضاد و تعارض مي باشد و دنيا و نعمت ها و مال و ثروت هاي آن بايد به نحوي به « مصرف » برسد كه معنويت را تقويت كند نه آنكه آن را از زندگي انسان حذف نمايد. حضرت امام در رهنمودهايشان چنين مي فرمايند : « مكتب اسلام ماديت را در پناه معنويت اسلام قبول دارد معنويات اخلاق تهذيب نفس . اسلام براي تهذيب نفس آمده است براي انسان سازي آمده است ... ما مكلفيم انسان بسازيم ... اگر انسان تربيت شد همه مسائل حل است يك مملكتي كه داراي انسان مهذب است تمام مطالبش حل است . انسان آگاه مهذب همه ابعاد سعادت را براي كشور تامين مي كند . » (14 ) بر مبناي سخنان امام و با توجه به اصل پيوند ماديت و معنويت در اسلام و ضرورت تسري ايمان و اخلاق در همه عملكردهاي اجتماعي اكنون به اين واقعيت مي رسيم كه اولا مصرف صحيح در ثروت و نعمت و امكانات گوناگون و ابزار و وسايل و وقت و علم و دانش و انرژي با معنويت و يا به تعبيري ديگر با « اخلاق اقتصادي » (15 ) تحقق مي يابد و نظام اخلاقي اسلام در ابعاد گوناگون به اين اصل ضروري تاكيد دارد و براي تثبيت و اجراي آن اصرار مي ورزد و اين موضوع را نه يك موعظه و توصيه بدون پشتوانه كه يك « راهبرد » و داراي ضوابط و معيارها و روش هاي خاص و برنامه و نظارت و ارزيابي مي داند و همه دستگاه ها و تشكيلات حكومتي و دولتي متوليان فرهنگ و تبليغات مراكز حوزوي و دانشگاهي پژوهشگاه ها رسانه هاي گروهي به ويژه مطبوعات داراي مسئوليت حساس « فرهنگ سازي » در اين امر مهم و حياتي مي باشند و اگرچه در اين باره تاكنون فعاليت ها بسيار ناچيز و ناقص بوده است لكن هرگاه و از جمله اين زمان و فرصت اين واقعيت لمس شود و با شناخت و معرفت همراه گردد تلاش جدي براي تحقق آن بدون نتيجه و ثمر نخواهد بود. ثانيا مصرف صحيح امري كوچك نيست و نبايد از كنار آن سهل و آسان گذشت و همانند برخي از امور ديگر با تساهل و تسامح با آن مواجه گشت و براي رفع تكليف به حركات و تلاش هايي مقطعي و سطحي بسنده كرد بلكه بايد فراموش نكنيم كه « مصرف » با سرنوشت يك جامعه و كشور مرتبط مي باشد و هرگونه رشد و توسعه پايدار در گرو مصرف صحيح منابع و امكانات و نعمت ها خواهد بود و اصولا اين يك اصل بديهي و پذيرفته در سرتاسر دنيا و تمام كشورها مي باشد و بسيارند ممالكي كه در عمل به اين اصل گوي سبقت را از ملل مسلمان ربوده اند و با اصلاح الگوي مصرف خود در تمام زمينه ها دروازه هاي علم و دانش و توسعه و پيشرفت را گشوده اند و اين به خاطر رهاسازي تعاليم و قوانين اسلام توسط مسلمين و عمل كشورهاي بيگانه به اين تعاليم و دستورالعمل ها مي باشد چنان كه در متون فرهنگي اسلام اشاره شده است كه مبادا غير مسلمانان با عمل به اسلام از شما سبقت گيرند و به سعادت و پيشرفت برسند و شما از وجود گنجينه هاي بزرگ معارف و دانش هاي ديني غفلت ورزيد! ثالثا درباره جامعه امروز خود بايد اذعان كنيم كه يكي از علل مهم انحراف از ضوابط و معيارهاي تعيين شده توسط اسلام درباره « مصرف صحيح » بها دادن بيش از حد به « ماديات » و غفلت از « معنويات » است . امروز بر كسي پوشيده نيست كه گرايش به مصرف گرايي بي حد و مرز يكي از آفات و آسيب هاي بزرگ جامعه است به گونه اي كه بسياري از افراد و خانواده ها ـ از زن و مرد و دختر و پسرـ در اثر اين مصرف زدگي و عطش ناشي از آن به مسابقه با يكديگر مي پردازند و از اين خطرناك تر آن كه بر اين عمل باطل و لغو و ضداسلامي مباهات مي كنند و بر يكديگر فخر مي فروشند كه لباس و غذا و ماشين و مسكن و وسايل ما از شما گران قيمت تر! و از نوع خارجي ! مي باشد. علاوه بر افراد و خانواده ها در ميان برخي از مسئولان ـ شامل وزيران معاونان مشاوران و مديران ـ همين تمايلات بيمار در حال رشد است و شگفتا كه اين گرايشات با توجيهاتي به نام « حفظ پرستيژ » و « مقام و رياست » صورت مي پذيرد و حتما بايد اتومبيل گران قيمت و خانه ها و ويلاهاي آنان چشم ها را خيره كند و عقل ها را به حيرت افكند تا منزلت و شخصيت اجتماعي و سياسي اين آقايان حفظ شود! همچنين اين گرايشات را در بخش خصوصي و در ميان گروهي از افراد فراوان مي يابيم . ثروتمندان و زراندوزان و سرمايه داران بزرگ نيز جاي خود را دارند و معلوم است كه چه حالاتي دارند و به كجا مي روند! وقتي « اقتصاد » كه به تعبير حضرت امام خميني ابزار و وسيله است (16 ) « هدف » شود و « ماديت » از « معنويت » بگسلد و به يكه تازي بپردازد معلوم است كه « الگوي مصرف صحيح اسلامي » رها شده و همه چيز در ماديت محض خلاصه و محصور گرديده است و اين افراط ها و اسراف ها و هدر رفتن ثروت و امكانات مختلف در شرايطي صورت مي گيرد كه بسياري از مردم جامعه در فقر و تهي دستي مي سوزند و توان تهيه احتياجات روزمره و ضروري خود را ندارند و روزبه روز بر تورم و گراني و فشار و تنگناهاي اقتصادي و فقر و محروميت مشقت زاي آنان افزوده مي شود. ــــــــــــــــــــــــــــــــ پاورقي : 1 ـ قرآن كريم سوره بقره (2 ) آيه 29 2 ـ سوره قصص (28 ) آيه 77 3 ـ سوره نسا(4 ) آيه 5 4 ـ سوره نسا (4 ) آيه 29 5 ـ سوره اعراف (7 ) آيه 31 6 ـ سوره اسرا(17 ) آيه 23 ـ سوره طه (20 ) آيه 24 7 ـ سوره عنكبوت (29 ) آيه 45 8 ـ سوره انفال (8 ) آيه 45 9 ـ سوره رعد(13 ) آيه 28 10 ـ سوره طه (20 ) آيه 42 11 ـ سوره نور(24 ) آيه 37 12 ـ صحيفه امام موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني ج 9 ص 288 و 289 13 ـ همان مدرك ج 7 ص 531 14 ـ همان مدرك 15 ـ « اخلاق اقتصادي » اگر چه از معنويت زلال سرچشمه مي گيرد و خاستگاه آن ايمان و تقواي الهي مي باشد لكن مقوله اي است كه بايد به طور مستقل به فحص و بررسي درآيد. زيرا داراي ابعاد و جنبه هاي گوناگون مي باشد و چنانچه به طور شايسته تبيين گردد و به رفتار درآيد اقتصاد جامعه راه سلامت مي پويد و به دليل اتصال به حق و عمل خالصانه به دستورالعمل هاي اخلاقي و تهذيبي اسلام در كسب و كار و توليد و توزيع و بيع و معامله و تجارت به رشد و رونق مي رسد و نه تنها تلاش هاي اقتصادي فردي كه فعاليت هاي اقتصادي كلان توسط مراكز و سازمان ها و شركت هاي دولتي و خصوصي سالم و پاك و در پي آن سرشار از بركت و رحمت مي گردد. 16 ـ صحيفه امام ج 8 ص 85 بسيارند ممالكي كه با اصلاح الگوي مصرف خود در تمام زمينه ها دروازه هاي علم و دانش و توسعه و پيشرفت را گشوده اند و گوي سبقت را از ملل مسلمان ربوده اند و اين به خاطر رهاسازي تعاليم و قوانين اسلام توسط مسلمين و عمل كشورهاي بيگانه به اين تعاليم و دستورالعمل ها مي باشد چنان كه در متون فرهنگي اسلام اشاره شده است كه مبادا غيرمسلمانان با عمل به اسلام از شما سبقت گيرند و به سعادت و پيشرفت برسند و شما از وجود گنجينه هاي بزرگ معارف و دانش هاي ديني غفلت ورزيد! امروز بر كسي پوشيده نيست كه گرايش به مصرف گرايي بي حد و مرز يكي از آفات و آسيب هاي بزرگ جامعه است به گونه اي كه بسياري از افراد و خانواده ها ـ از زن و مرد و دختر و پسر ـ در اثر مصرف زدگي و عطش ناشي از آن به مسابقه با يكديگر مي پردازند و از اين خطرناك تر آن كه بر اين عمل باطل و لغو و ضد اسلامي مباهات مي كنند و بر يكديگر فخر مي فروشند كه لباس و ماشين و مسكن و وسايل ما از شما گران قيمت تر! و از نوع خارجي ! مي باشد بعضي از مسئولان و مديران مصرف گرايي هاي افراطي خود را به نام « حفظ پرستيژ » و « مقاومت و رياست » توجيه مي كنند و حتما بايد اتومبيل گران قيمت و خانه ها و ويلاهاي آنان چشم ها را خيره كند و عقل ها را به حيرت افكند تا منزلت و شخصيت اجتماعي و سياسي اين آقايان حفظ شود! وقتي « اقتصاد » كه به تعبير حضرت امام خميني ابزار و وسيله است « هدف » شود و « ماديت » از « معنويت » بگسلد و به يكه تازي بپردازد معلوم است كه « الگوي مصرف صحيح اسلامي » رها شده و همه چيز در ماديت محض خلاصه و محصور گرديده است و اين افراط ها و اسراف ها و هدر رفتن ثروت و امكانات مختلف در شرايطي صورت مي گيرد كه بسياري از مردم جامعه در فقر و تهي دستي مي سوزند و توان تهيه احتياجات روزمره و ضروري خود را ندارند و روز به روز بر تورم و گراني و فشار و تنگناهاي اقتصادي و فقر و محروميت مشقت زاي آنان افزوده مي شود منبع : سایت شورای سیاستگذاری ائمه جمعه