محور : اقتصاد اسلامی و اسراف
واژه اسراف كاربرد فراواني در بين مردم دارد و همه مصارف بيش از حدّ را شامل ميشود. دايرهاي وسيع دارد كه از دور ريختن اضافي يك غذا تا هدردادن منابع عظيم را شامل ميشود.
چكيده در قرآن مجيد سه واژه آمده كه بيانگر سه خصلت زشت و مبغوض نزد خداوند است. 1- اتراف 2- اسراف 3- تبذير اتراف به معناي زندگي بر مبناي اصل التذاذ و خوش گذراني و غفلت از هدف داري دستگاه آفرينش و جايگاه انسان در جهان است و اسراف به معناي مصرف بي رويه و يا به تعبير ديگر مصرف غير منطقي از منابع طبيعي است و تبذير به معناي تلف كردن و تضيع منابع است. قرآن معاندين مترفين را رسولان الهي معرفي ميكند، و در مورد مسرفين ميفرمايد: انّالله لا يحب المسرفين و نسبت به اهل تبذير ميفرمايد: اِنّ المبذرين كانوا اخوان الشياطين ، يعني آنان برادران شياطيناند. واژه اسراف كاربرد فراواني در بين مردم دارد و همه مصارف بيش از حدّ را شامل ميشود. دائرهاي وسيع دارد كه از دور ريختن اضافي يك غذا تا هدردادن منابع عظيم را شامل ميشود. استقصاء همة موارد نيز غيرممكن است در اين فصل تنها پارهاي موارد ذكر ميگردد اين يك اصل كلي است كه هر زيادهروي در مصرف اسراف است چنانچه علي(ع) ميفرمايد: "كلّما زاد علي الاقتصاد اسراف " "هر چه از حدّ ميانه روي بگذرد اسراف است ". >>>
محور : اقتصاد اسلامی و اسراف
واژه اسراف كاربرد فراواني در بين مردم دارد و همه مصارف بيش از حدّ را شامل ميشود. دايرهاي وسيع دارد كه از دور ريختن اضافي يك غذا تا هدردادن منابع عظيم را شامل ميشود.
چكيده در قرآن مجيد سه واژه آمده كه بيانگر سه خصلت زشت و مبغوض نزد خداوند است. 1- اتراف 2- اسراف 3- تبذير اتراف به معناي زندگي بر مبناي اصل التذاذ و خوش گذراني و غفلت از هدف داري دستگاه آفرينش و جايگاه انسان در جهان است و اسراف به معناي مصرف بي رويه و يا به تعبير ديگر مصرف غير منطقي از منابع طبيعي است و تبذير به معناي تلف كردن و تضيع منابع است. قرآن معاندين مترفين را رسولان الهي معرفي ميكند، و در مورد مسرفين ميفرمايد: انّالله لا يحب المسرفين و نسبت به اهل تبذير ميفرمايد: اِنّ المبذرين كانوا اخوان الشياطين ، يعني آنان برادران شياطيناند. واژه اسراف كاربرد فراواني در بين مردم دارد و همه مصارف بيش از حدّ را شامل ميشود. دائرهاي وسيع دارد كه از دور ريختن اضافي يك غذا تا هدردادن منابع عظيم را شامل ميشود. استقصاء همة موارد نيز غيرممكن است در اين فصل تنها پارهاي موارد ذكر ميگردد اين يك اصل كلي است كه هر زيادهروي در مصرف اسراف است چنانچه علي(ع) ميفرمايد: "كلّما زاد علي الاقتصاد اسراف " "هر چه از حدّ ميانه روي بگذرد اسراف است ". اسراف در همة قسمتهاي زندگي متصور است. غالباً اذهان مردم از اسراف به مصرف گرائي و زيادهروي در مصرف منتقل ميشود امّا اسراف در توليد نيز واقع ميشود. اصولاً اسراف در توليد و مصرف مانند دو حلقة تحت تأثير هم است. كنترل توليد نقش مهم و بسزايي در شكل دادن به مصرف دارد. توليد كالاهاي لوكس، پرخرج و تشريفاتي، هدر دادن سرمايهها، وقت و نيروي انساني است. بودجهاي كه صرف توليد برخي كالاهاي لوكس و تجمّلي ميشود اگر صرف سرمايهگذاري در قسمت صنعت، كشاورزي و خدمات گردد ميتواند موجبات رشد و توسعه كشور را فراهم آورد. توليد كالاهاي كم مصرف و تجملي موجب ايجاد بازار كاذب، مصرف نادرست و در نتيجه هدر رفتن سرمايهها ميشود. توليد كنندگان كالاها، در اين قسمت نقش مهمّي را بر عهده دارند، قوام يك ملت به قوام در بخش توليد وابسته است بخش توليد و مصرف جدا از يكديگر نيستند. بي توجهي به كيفيّت و مرغوبيت كالا در مرحلة توليد موجب اسراف در مرحلة مصرف و تضييع و تلف ميشود. توليد كنندگان كالاهاي صنعتي اگر دقت لازم را در توليد يك قطعة صنعتي به كار نبرند علاوه بر هدر دادن سرماية وقت و نيروي انساني و سلب اعتماد عمومي باعث اسراف در مصرف ميگردند. به عنوان مثال نانوايان كه توليد كنندة بهترين و با ارزشترين مادة غذائي مردم هستند، اگر در تهية نان بيتوجهي نمايند باعث اسراف و هدر رفتن در اين ماده غذائي ميگردند. اسراف دائره وسيعي دارد كه از بخش كشاورزي گرفته تا بخش صنعت و خدمات همه را شامل ميشود، اسراف را به دو بخش ميتوان دستهبندي كرد اسراف در اموال شخصي و اسراف در اموال عمومي. در اين گفتار موضوع بحث اسراف در اموال عمومي است كه ذيلاً به نحو اختصار به آن ميپردازيم. از زيانبارترين اقسام اسراف، اسراف در اموال عمومي و بيت المال مسلمين است. حفاظت از اموال عمومي و بيت المال نشانة رشد شخصيت، ادب و حس مسئوليت يك ملت است. اموال عمومي شامل تمامي امكانات و سرمايههائي ميشود كه خداوند آنها را مايه حيات و قوام جامعه قرار داده است اينها سرمايههاي اصلي يك ملّت و ضامن بقاي آن ميباشند. حفاظت و استفادة صحيح از آن جامعه را به سوي رفاه پيش ميبرد. در صورتي كه حيف و ميل آن، كاهش و فرسايش آن، مصرف بيش از حدّ و اتلاف آن، بنية اقتصادي اجتماع را نابود ميكند. اموال عمومي ويژگيهائي دارند كه برخي از آنها عبارتند از: 1- متعلق به عموم است نه فرد خاص. 2- هر فردي تنها به عنوان جزئي و عضوي از كل جامعه در آن حقوقي دارد. 3- ولي امر و حاكم قانوني مسلمين مسئول نگهداري از اين اموال است و اجازه تصرف ميدهد. 4- درآمد آنها متعلق به عموم مردم است. 5- نقل و انتقال و تصرف از قبيل بيع و هبه در آن جايز نيست. مرحوم علاّمه طباطبايي (ره) ذيل آية شريفة "و لا تؤتؤا السفهاء اموالكم التي جعل اللّه لكم قياماً " مينويسد. "مقصود از اموالكم در آيه شريفه، اموال يتيمان است امّا اينكه خطاب به اولياي آنها ميفرمايد مالهاي شما، با عنايت به اين است كه مجموع ثروت موجود در جهان متعلق به مجموعة اهل دنياست و مصلحت عمومي اجتماع كه بر پايه مالكيت شخصي استوار است، اقتضا ميكند هر فردي از جامعه مالك جزئي از كلّ مال باشد پس بر همگان لازم است توجه داشته باشند كه آنها يك مجتمع واحدند و مجموعة ثروت روي زمين براي تمامي آنهاست و بر هر يك وظيفه است تا از آن حفاظت و پاسداري نمايند و از اينكه انسانهاي غيرعاقل و بيكفايت مانند كودك يا ديوانه بر آن مسلّط شوند و ان را به تباهي بكشند ممانعت به عمل آورند ". با توجه به آنچه گذشت يك ملت رشيد و پيشرفته نسبت به اموال عمومي و بيت المال بيش از اموال شخصي اهتمام قائلند و از هدر دادن و اتلاف آن پرهيز ميكنند. اهميت اموال عمومي (بيت المال) حراست و نگهداري از بيت المال كه مربوط به همه جامعه است از لازمترين امور و خيانت در آن از بدترين اقسام خيانت است، اين كار يك عمل ضد اخلاقي، ضد اسلامي و خلاف وجدان است. علي(ع) در اهميت بيت المال و اموال عمومي جامعه در دوراني كه كرسي خلافت جامعه را بر عهده داشتند مطالبي دارند كه شايسته توجه است در اين قسمت برخي از آن مطالب ذكر ميگردد. 1- آن حضرت در پاسخ عبدالله بن زمعه از اصحابش كه تقاضاي سهم بيشتري از بيت المال داشت فرمودند: "انّ هذا المال ليس لي و لا لك و انّما هو في المسلمين و جلب اسيافهم فان شركتهم في حربهم كان لك مثل حَظّهم و الاّ فجناه ايديهم لا تكون لغير افواههم ". "اين مال نه از آن توست نه از آن من بلكه غنيمت مسلمين و اندوختة شمشيرهاي ايشان است پس اگر با آنها در كارزارشان شريك بودي تو هم مانند آنها نصيب و بهره بردهاي وگرنه ترا بهرهاي نيست زيرا چيده دست آنها براي دهان ديگران نيست ". 2- آن حضرت به بعضي از كارگزارنشان نوشتند: "ادقوّا اقلامكم و قاربوا بين سطوركم واحذفوا عنّي فضولكم و اقصِد و اقصد المعاني و ايّاكم و الاكثار فانّ اموال المسلمين لا تحتمل الاضرار ". "نوك قلمهايتان را ريز كنيد، سطور را به هم نزديك كنيد، كلمات زيادي را نسبت به من (در نوشتن گزارش) حذف كنيد محتوي و مفهوم اصلي را بيان كنيد. از زياد نوشتن بپرهيزيد، به درستي كه اموال مسلمين قبول ضرر نميكند ". 3- قال علي (ع): "الا من اعظم الخيانه خيانه الامّه ". "همانا بالاترين خيانت، خيانت به مردم است ". ذكر اين نكته ضروري است كه خيانت به اموال عمومي و بيت المال در چند شكل متصور است. 1- ز?ادهروي در مصرف و استفاده از اموال عمومي، بيتوجهي و بيدقتي نسبت به آن. 2- استفاده از اموال عمومي و بيتالمال مسلمين در راه گناه، تفرقه، شايعه سازي، افشاگري اسرار و سودجوئي شخصي، از فاحشترين اقسام اسراف در اموال عمومي است. اين كه انسان از اموال عمومي و دولتي براي كوبيدن شخصيت ديگران، جوسازي و اشاعه گناه استفاده نمايد بدترين خيانت است. 3- استفاده شخصي از اموال عمومي و بيت المال مسلمين. اين علاوه بر عنوان اسراف، تحت عنوان خيانت نيز حرام است. سيرة عملي علي(ع) در استفاده از بيت المال بهترين دليل بر اين مطلب است. آن حضرت در هر جمعه بعد از جارو كردن كف خزانه دو ركعت نماز ميخواند و خدا را شكر ميگفت و خطاب به آن نماز ميفرمود: "اي نماز شهادت بده كه از اموال مسلمين چيزي براي خود نگه نداشتم ". وقتي طلحه و زيبر براي كار شخصي در مركز بيت المال بر آن حضرت وارد ميشوند چراغي كه در مقابلش بود خاموش نموده و دستور داد چراغي را از منزل بياورند وقتي علت را سئوال كردند فرمود: "كان زيته من بيت المال المسلمين لا ينبغي ان نصاحبكم في ضوئه ". "روغن اين چراغ از بيت المال بود سزاوار نبود در نورش با شما صحبت كنم ". دائره اموال عمومي و بيت المال بسيار وسيع است به عنوان نمونه مواردي را ذكر مينمائيم. الف) منابع آبي: آب ماده حياتي است كه در طول حيات انسانها هميشه فكر و نيروهاي بشر را جلب كرده است نه تنها بشر بلكه حيوانات نيز سرگردان و به دنبال آن هستند. كمتر نعمتي با آن برابري ميكند زيرا همه موجودات وابسته به آن هستند. تمدنها، شهرها، آبادانيها و كارخانهها در كنار مناطق آبخيز ايجاد شده است. اين نعمت مهمّ به صورت وافر در دل خاك به وديعه گذاشته شده است قرآن مجيد و روايات نيز به اهميت اين ماده حياتي اشاره كرده است. آب نقش حيات بخشي، طهارت و شرب را دارد قرآن مجيد ميفرمايد: 1- "و انزلنا من السّماء ماءاً فانبتنا فيها من كلّ زوجٍ كريم " از آسمان آب فرو فرستاديم پس در زمين از هر موجودي زوج رويانديم. اين آيه ميرساند اساس خلقت و هستي همة موجودات روي آب ميچرخد. 2- "اللّه الّذي من السماء ماءً فاحيابه الارض بعد موتها " اوست خدايي كه از آسمانها آب فرو فرستاد پس زمين را بعد از مرگش زنده كرد. اين آيه حيات روي زمين را به آب و نزول آن نسبت ميدهد. آيات متعددي در قرآن مسئله حيات را از آب مطرح كرده است. طبق فرضيههاي علمي جديد نخستين جوانههاي حيات در درياها ظاهر شده است. 3- "و انزلنا من السّماء ماءاً طهوراً " از آسمان آب پاكيزه، فرو فرستاديم. طهور صيغه مبالغه از طهارت و پاكيزگي است يعني ذاتاً پاك است و پاك كننده نيز ميباشد. علاوه بر حياتبخشي. اسراف در آب اسراف و زيادهروي در مصرف آب موجب ضرر عظيم بر مردم و جامعه ميشود. اين نعمت بزرگ متعلق به همگان است. اگر چه منابع زيادي آبي فراواني در زمين وجود دارد امّا مشروب كردن و تصفيه و فرستادن آن به منازل مخارج زيادي را براي دولت در بر دارد. در موقعيتي كه افرادي از آب سالم محروم هستند، اسراف در مصرف آب، هدر دادن آن، پر و خالي كردن روزانة استخرهاي شخصي، حرام و كفران اين نعمت محسوب ميشود. قرآن كريم ميفرمايد: "افرايتم الماء الذي تشربون أانتم انزلتموه من المزن ام نحن المنزلون لو نشاء جعلناه اجاجا فلو لا تشكرون ". "آيا آبي را كه مينوشيد دقت كردهايد آيا شما آن را از ابر فرو فرستاديد يا ما. اگر بخواهيم آن را شور قرار ميدهيم پس چرا سپاس نميگوئيد ". اين آيه وجدان انسان را در برابر يك سئوال اساسي قرار ميدهد تا روح شكر و سپاس و مصرف معقول اين نعمت در مسير خود و جلوگيري از اتلاف آن در انسان ايجاد نمايد. از اين رو ميفرمايد: آيا در مورد آبي كه مايه حيات شماست و پيوسته آن را مينوشيد فكر كردهايد چه كسي به آفتاب فرمان داد بر قعر اقيانوسها بتابد و از ميان آبهاي شور و تلخ تنها ذرات آب خالص، شيرين و پاك از هر گونه آلودگي را جدا و به صورت بخار به آسمان بفرستد. چه كسي به اين بخار دستور داد به هم فشرده شود و قطرات ابرهاي باران را تشكيل دهد؟ چرا سپاس نميگوئيد! چرا با اسراف و هدر دادن كفران ميكنيد؟ در روايت داريم: "ان النبي (ص): اذا شرب الماء قال الحمداللّه الذي سقانا عذباً فراتاً برحمته و لم يَجعَله ملحاً اجاجاً بذنوبنا ". "همانا رسول اكرم هنگامي كه آب مينوشيد ميفرمود حمد خدا را كه به ما آب شيرين و گوارا داد و آب را شور و تلخ به سبب گناهان ما قرار نداد ". روايات نيز از اسراف در آب حتي دور ريختن ته مانده آب نهي كرده است. 1- عن ابي عبداللّه (ع): "ادني الاسراف هراقه فضل الاناء و ابتذال ثوب الصون والقاء النوي ". امام صادق (ع) ميفرمايد: "كمترين اسراف ريختن اضافي آب، پوشيدن لباس آبرو در منزل و انداختن هستة خرما است. 2- قال الصادق (ع): "ان لله ملكاً يكتب سرف الوضوء كما يكتب عدوانه ". امام صادق (ع) ميفرمايد: همانا خدا فرشتهاي دارد كه اسراف در وضو را مينويسد چنانكه اسم دشمنانش را مينويسد. 3- عن عبدالله بن عمر مرَّ رسول اللّه (ص) بسعد و هو يتوضأ فقال لا يسرف يا سعد قال افي الوضوء سرف قال نعم و ان كنت علي نهر جار " رسول اكرم (ص) در مسير با سعد برخورد كردند و فرمودند: اي سعد اسراف نكن. سعد گفت: يا رسول اللّه آيا در وضوء هم اسراف است. حضرت فرمودند: آري اگر چه در كنار نهر جاري باشي. 4- قال علي (ع) "ان السرف امر يبغضه اللّه.... حتي صب فضل شرابك ". علي (ع) در ضمن حديثي ميفرمايد: "اسراف چيزي است كه خدا مبغوض ميدارد حتي دور ريختن اضافة آب ". اگر در مصرف آب براي وضو آن هم كنار نهر جاري و دور ريختن زيادي آب در ظرف اسراف است به درجة اولي ساعتها شير آب را بازگذاشتن و هدر دادن آن اسراف محسوب ميشود. تذكر اين نكته ضروري است كه در مصرف آب نبايد پولي را كه دولت از مصرف كننده در مقابل آن دريافت ميكند مدّ نظر داشت زيرا اين گونه امور خدماتي هستند كه دولت به مردم ارائه ميكند و آنچه از آنها دريافت ميكند در مقابل آن با هزينه تمام شده قابل مقايسه نيست. بر اين اساس اگر چه انسان با حق اشتراك و پرداخت آب بها مبلغي را ميپردازد اما اين به اين معني نيست كه تمام قيمت را پرداخته و مجاز است به هر شكل ميخواهد مصرف كند. براي اين گونه امور سوبسيد پرداخت ميشود و اسراف در آن علاوه بر عنوان اسراف ضرر به جامعه و بيتالمال محسوب ميشود از اين رو امام خميني(ره) ميفرمايد: زيادهروي در مصرف آب موجب ضمان ميگردد و حرام است. براي روشن شدن اهميت اين موضوع توجه به آمار زير خالي از فائده نيست. "بررسيها و پژوهشهاي كارشناسان نشان ميدهد ميانگين مصرف آب در ايران در ازاي هر يك نفر جمعيت 2 متر مكعب (2 هزار ليتر) است اين رقم بيش از حد معمول و مورد نياز در مقايسه با جوامع پيشرفته صنعتي كه به طور متوسط روزانه 750 ليتر آب مصرف ميكنند نگران كننده است اين نگراني زماني آشكارتر ميشود كه بدانيم براي انتقال، پالايش و توزيع هر متر مكعب آب معادل 300 - 200 ريال هزينه به دولت تحميل ميشود. در حال حاضر به دليل محدوديت منابع آبي، كشور ما در مرز بحران قرار دارد و اگر در مصرف بهينه آن تلاش همگاني و همه جانبه نكنيم بايد منتظر بحرانهاي شديدتري باشيم. آبي كه با اولين چرخش شير آب در دست ما روان ميشود حاصل تلاشها و هزينههاي كمرشكن است. اگر در سال 1990 تنها 26 كشور در شمال خاور و جنوب آفريقا و برخي مناطق خاورميانه از كمبود آب رنج ميبردهاند شمار اين سرزمينها تا 25 سال بعد از سال 2000 به 65 كشور ميرسد ". ب) برق از نعمات مهمّ و قابل توجه كه در زندگاني بشر موجب تحولات بزرگي گشته است برق است. اين نعمت عظيم كه آن را بشر با قدرت تفكري كه خدا در اختيار او گذاشته است كشف نمود، آن چنان تأثير چشمگيري در زندگي بشر ايجاد نمود كه شايد كمتر اختراعي چنين نقشي داشته باشد برق مانند صاعقهاي در ظلمت و تاريكي جهان درخشيد و پرده جهل را از ديدگان بشر برداشت. انسان به كمك برق به صنايع و خدمات ديگر دست يافت. نقش برق در جامعه امروزه مانند نقش خود در رگهاي بدن است. برق امروزه از كوچكترين وسايل زندگي تا قويترين دستگاهها در كارخانهها، بيمارستانها و مراكز ديگر را شامل ميشود. برق امروزه مترادف روشنايي فقط نيست بلكه اساسي براي همة حركتهاي كشاورزي، صنعتي و خدماتي است. سودمندترين اختراع بشر كه متعلق به همة مردم است برق است كه جزء اموال و ثروتهاي عمومي و ملّي است افراد زيادي از اين نعمت محروم هستند. تأسيس نيروگاههاي حرارتي و توربينهاي آبي ميليونها تومان هزينه دارد. زيادهروي در مصرف اين نعمت بزرگ ضررهاي فراواني دارد. اگر چه در زمان ائمه دين و صدر اسلام برق به شكل فعلي وجود نداشته و تنها روشن كردن شمع يا چراغ مطرح بوده است. اما به طور مسلّم روايات نهي از اسراف كه عام است شامل آن ميشود. 1- قال علي(ع) "كلَّ مازاد علي الاقتصاد اسراف ". علي (ع) ميفرمايد: آنچه بيش از حد كفاف باشد اسراف است. 2- قال علي (ع) "ما فوق الكفاف اسراف ". علي(ع) ميفرمايد: آنچه بيش از حد كفاف باشد اسراف است. اين ادله عام است شامل همه موارد خروج از حد اعتدال و قصد ميشود. روشن نمودن دهها لامپ، استفاده از چند نوع وسيلة برقي و استفاده از لامپهاي قوي در روز همه از موارد اسراف است. در اين جا متذكر ميشويم در مصرف برق نبايد پولي را كه دولت از مصرف كننده دريافت ميكند در نظر گرفت زيرا اينها خدماتي هستند كه با سوبسيد و پرداخت وجوه از طرف دولت واگذار ميشود. روشن كردن يك لامپ با توجه به هزينه بالاي نيروگاهها و ساير ابزار و وسايل چندين دلار براي دولت هزينه دارد. از اين رو زيادهروي در مصرف آن ضمن آن كه اسراف و تبذير است موجب ضرر به سرمايههاي ملّي كشور نيز ميگردد. اضرار به ديگران ذكر اين نكته در اينجا ضروري است كه زيادهروي در مصرف آب و برق علاوه بر عنوان اسراف به عنوان ضرر به ديگران نيز حرام است. به عبارت ديگر زيادهروي در مصرف آب و برق و مانند آن دو عنوان و حيثيت دارد و به هر دو عنوان حرام است. يكي عنوان اسراف از نظر زيادهروي در مصرف و هدر دادن. دوّم عنوان ضرر به غير است زيرا زيادهروي در مصرف آب و برق موجب قطع آن و ضرر به ديگران ميگردد، موجب قطع برق كارخانه، بيمارستان و مراكز صنعتي و دولتي و خانههاي مردم ميگردد و اين ضرر به ديگران است. از طرفي موجب محروميّت مناطق ديگري از اين نعمت ميشود در همين رابطه فقهاء بزرگوار تحت عنوان قاعدة لاضرر احكامي دارند مرحوم شيخ انصاري ميفرمايد: "اگر مالكي در مال خود تصرف كند در صورتي كه احتمال قوي بدهد اين تصرف موجب ضرر به انساني ميشود جايز نيست زيرا در جواز اين عمل ضرر بر ديگري است در حالي كه منع نمودن صاحب مال از تصرف بيهوده باعث ضرر او نميگردد. كسي كه آتشي را بيش از اندازة مورد نيازش برافروزد و احتمال قوي سرايت به اموال ديگران را بدهد اگر سرايت كند ضامن است ". بر همين اساس امام خميني (ره) زيادهروي در مصرف آب و برق را موجب ضمان ميداند. ج) مواد سوختي (نفت و گاز و...) قسم ديگر از اموال عمومي مواد سوختي است كه شامل نفت، گاز، بنزين، گازوئيل و مانند آن ميشود. به عنوان نمونه نفت مهمترين منبع تأمين انرژي در جهان كنوني است. نفت اين طلاي سياه نقش فراواني در اصلاح امور مادي مردم دارد. منابع نفتي اگر چه در سطح دنيا و در نقاط مختلف زمين پراكنده است ولي به لطف خدا در كشورهاي اسلامي اين نعمت بيشتر وجود دارد. مسلمين با توجه به حساسيت اين منابع و نياز دنياي استكبار به اين كالا قادرند به اهداف سياسي و اقتصادي بزرگي دست يابند. زيادهروي در مصرف اين كالاي ارزشمند و زيادهروي در صادرات آن از موارد اسراف محسوب و موجب ضرر بر نسلهاي آينده خواهد بود. صرفهجويي در مصرف و صادرات آن به فرزندان و اعقاب اين ملت نيز فرصت بهرهبرداري خواهد بود. از طرفي استخراج، تصفيه و آمادهكردن آن براي مصارف خانگي هزينه زيادي را براي دولت خواهد داشت. آمار سخن ميگويد در طول دو دهة گذشته 90% درآمد ارزي كشور از محل نفت تأمين و صرف واردات كالاهاي مصرفي و تجهيزات صنعتي شده است. در حال حاضر مصرف داخلي روزانه 400/1 ميليون بشكه است كه اين ميزان با مصرف حدود 800 هزار بشكه گاز در حدود 2 ميليون و 300 هزار بشكه نفت ميشود كه در ازاء بودجة مصرفي براي آن هيچ درآمدي نداريم سرمايهگذاري را هم كه حساب نكنيم حدود 20 هزار ميليارد ريال از بيتالمال بابت مواد سوختي به طور مجاني از ذخائر كشور برداشته ميشود ". "ساخت و آماده كردن پالايشگاههاي كشور مخارج و هزينهاي زياد دارد به عنوان مثال پروژة پالايشگاه بندرعباس كه در حال حاضر در دست اجراست با قراردادي در حدود 1243 ميليون دلار با يك شركت ايتاليايي با ظرفيت 232 هزار بشكه در روز در حال ساخت است ". با توجه به هزينه بالاي پالايش و تصفيه، پرداخت سوبسيد سنگين و محدوديت ذخائر نفتي بايد مصرف داخلي و صادرات آن كنترل شده باشد و از مصرف بيرويه و هدر رفتن آن جلوگيري شود. اين منابع اگرچه فراوان است اما متعلق به همة نسلهاست و محدود است. اگر مصرف بيرويه و كنترل نشده صورت گيرد در مدت كوتاهي اين سرماية عظيم از دست رفته و عواقب سختي خواهد داشت. حفاظت و مراقبت كامل در مصرف و صرفهجوئي امكان استفاده و برخورداري از آن را به نسلهاي آينده خواهد داد. نويسنده:سيد مصطفي محقق داماد 1- سبا /34 2- اعراف /31 3- اسراء /27 4- غرر الحكم ج 2 ص 5475- سوره نساء آية 5 6- الميزان ج 4 ص 170 7- نهج البلاغه خطبه 232 ص 353، دكتر صبحي صالح. 8- نهج السعاده ج 4 نامه 12 ص 30. 9- نهج البلاغه نامه 26 ص 383 دكتر صبحي صالح 10- كنزالعمال ج 3 ص 183، خبر 36546. 11- دراسات في ولايه الفقيه ج 2 ص 683. 12- سورة لقمان آيه 10. 13- سورة نمل آيه 65. 14- تفسير نمونه ج 14 ص 509. 15- سورة فرقان آيه 48. 16- سوره واقعه آيه 70. 17- تفسير مراغي ج 27 ص 148. 18- بحار ج 75 ص 303. 19- وسايل ج 1 ص 340. 20- تفسير صافي ج 3 ص 187. 21- فروع كافي ج 4 ص 52. 23- غرر ج 2 ص 547. 24- مستدرك ج 2 ص 645. 25- مكاسب قاعده لا ضرر ص 375.36 27- مجلة اطلاعات سياسي را اقتصادي شماره 77