محور : اقتصاد

بانويي علي اصغر,محمودي مينا
 
 به منظور تامين نيازهاي آماري منسجم و يکپارچه نگرشهاي جديد توسعه اقتصادي دهه 1970 به بعد و همچنين رفع نارساييهاي نظام حسابداري کلان و بخشي موجود، طيف وسيعي از الگوهاي ميانه توسط پژوهشگران طراحي و در قلمرو تحليلهاي همزمان اقتصادي و اجتماعي مورد استفاده قرار گرفته است. چگونگي لحاظ کردن مصرف و درآمد خانوارها در موازات ساختار توليد و ربط آن به توزيع درآمد، اشتغال و جمعيت در قالب نظام حسابداري اقتصادي و اجتماعي از کاربردهاي اساسي اين الگوها به شمار مي آيند. بر اساس منطق حسابداري، جمع اقلام ورودي بايستي با جمع اقلام خروجي هر حساب برابر باشد. برابري فعاليتهاي توليدي اقلام ورودي و خروجي فعاليتهاي توليدي توسط جدول داده- ستانده متعارف امکان پذير مي گردد. در حالي که نظامهاي حسابداري کلان و بخشي موجود، بنابر ماهيت خود عملاً نمي توانند چنين برابري را در جمع اقلام ورودي (درآمد) و جمع اقلام خروجي (هزينه) خانوارها تضمين نمايند. تراز کردن مصرف و درآمد خانوارها در موازات ساختار توليد تحت فروض خاصي امکان پذير مي گردد. به کارگيري فروض مذکور محدوديتهايي را در بررسي کمي توزيع درآمد و ربط آن به توان اشتغال زايي بخشهاي مختلف اقتصادي فراهم مي کند. علت آن ناديده گرفتن درآمد مختلط نيروي کار شاغلين بدون مزد و حقوق بگير لحاظ شده در مازاد عملياتي بخشهاي مختلف اقتصاد است. چگونگي محاسبه درآمد مختلط و ربط آن به توان اشتغال زايي صنعت نساجي و مقايسه آن با توان اشتغال زايي ساير بخشهاي اقتصادي در قالب الگوهاي جدول داده- ستانده متعارف و نظام شبه ماتريس حسابداري اجتماعي و تعيين جايگاه توان اشتغال زايي صنعت نساجي در اقتصاد ملي محورهاي اساسي مقاله حاضر را تشکيل مي دهند. نتايج حاصله نشان مي دهند که در مقايسه با پژوهشهاي پيشين، با تفکيک بيشتر بخشهاي اقتصادي، به ويژه صنعت، رتبه بندي توان اشتغال زايي بخشها نيز تغيير مي يابد و در اين مورد از بين 23 بخش اقتصاد، بخشهاي نساجي و پوشاک بيشترين توان اشتغال زايي را در سال 1378 به خود اختصاص داده اند. محاسبه درآمد مختلط و ادغام آن در جبران خدمات نه فقط منجر به افزايش توان اشتغال زايي بخشها مي گردد، بلکه همچنين تصوير واقع بينانه تري از چگونگي وضعيت اشتغال در بخشهاي مختلف اقتصاد به دست مي دهد که مي تواند در سياستگذاري اقتصادي و اجتماعي مورد استفاده قرار گيرد. در اين مورد نيز توان اشتغال زايي بخشهاي نساجي و پوشاک بيشتر از توان اشتغال زايي ساير بخشهاي اقتصادي است و اين خود بيانگر اين واقعيت است که صنعت نساجي هنوز هم داراي فرصتهايي در زمينه توان اشتغال زايي مي باشد.

 

»» مشاهده متن کامل مقاله در قالب فرمت pdf ««

 

منبع :  پژوهشهاي اقتصادي- شماره 3  زمستان 1380



نظرات 0