محور : اقتصاد ایران

نقش ساختار صنعت نساجي و استراتژيهاي تجاري بر قاچاق پارچه و بررسي سازمان قاچاق پارچه در استان سيستان و بلوچستان (مطالعه موردي، زاهدان و زابل)

 
حاجي نژاد علي,شكيبايي عليرضا
 
 بررسي وضع فعلي صنعت نساجي حاکي است اين صنعت با چهار مشکل اساسي: نيروي کار مازاد؛ کمبود سرمايه و وجود ماشين آلات فرسوده؛ عدم کارآيي راهبردهاي تجاري و در نهايت گسترش قاچاق پارچه در کشور مواجه است. اين مقاله با هدف تبيين اين چهار مشکل اساسي و با استفاده از اطلاعات و آمار موجود و نيز انجام مطالعات ميداني نمونه اي در يکي از استانهاي کشور صورت گرفته است. نتايج حاصل از پژوهش نشان مي دهد که صنعت نساجي بالاترين درصد اشتغال کشور را داراست اما از لحاظ ارزش افزوده حايز رتبه هفتم در ميان 23 گروه صنعتي است. بهره وري نيروي کار آن حدود چهل درصد متوسط بهره وري نيروي کار کل صنايع و رتبه آن در ميان گروههاي 23 گانه صنعتي رده 21 مي باشد. 97 درصد کارکنان اين صنعت مهارتي کمتر از تکنسين داشته و سطح تحصيلات 80 درصد کارکنان آن کمتر از ديپلم مي باشد. اين ساختار نامناسب حاکم بر صنعت و نيز ناهماهنگي مبتلا به استراتژيهاي تجاري کشور و به تبع آن صنعت، باعث عدم کارآيي اين صنعت و ضعف توليدات صنعتي آن شده و قاچاق دايم التزايد پارچه به کشور را در پي داشته است، به طوري که بر اساس برآوردهاي تحقيق در طول سال 1379 ميزان قاچاق پارچه از مبادي مختلف به کشور حدود 305 ميليون دلار يا 192704 ميليون ريال بوده است. اين در شرايطي است که کل فروش پنج کارخانه اول نساجي کشور در طول يک سال معادل 276125 ميليون ريال و به عبارت ديگر حدود 14 درصد کل قاچاق پارچه به کشور بوده است. همينطور نتايج پژوهش حاکي است که قاچاق کالا به کشور نه به صورت پديده اي خودبخودي و غير منسجم بلکه ساختاري سازمان يافته و با تشکيلات بسيار منسجم و قوي مي باشد که در قالب مقاله به تفصيل به آن پرداخته شده است.

 

»» مشاهده متن کامل مقاله در قالب فرمت pdf ««

 

منبع :  پژوهشهاي اقتصادي- شماره 3  زمستان 1380



نظرات 0