محور : اقتصاد ایران
كازروني سيدعليرضا,محمدزاده اكبري ليلا
هدف عمده اين تحقيق تخمين كشش قيمت تقاضا براي نهاده كار در بخش صنعت ايران ميباشد، به اين منظور با استفاده از مدل سود انعطافپذير و از طريق معادلات همزمان (به روش معادلات به ظاهر نامرتبط)، اين معادلات را تخمين زده و آنگاه به محاسبه كششهاي قيمتي مستقيم و متقاطع تقاضا براي نهاده كار پرداختيم. يافتههاي تحقيق نشان ميدهد كه كشش تقاضاي نيروي كار نسبت به دستمزد واقعي پايين است و در نتيجه تقاضاي نهاده نيروي كار نسبتا كششناپذير ميباشد. به عبارت ديگر، تغيير دستمزدها در بخش صنعت در نتيجه مداخلات دولت بر ميزان اشتغال در اين بخش تأثير زيادي نخواهد داشت.
كشش تقاضاي نيروي كار نسبت به قيمت واقعي سرمايه منفي و برخلاف انتظار ميباشد )با افزايش قيمت سرمايه انتظار ميرفت حركت به سوي تكنيكهاي توليد كاربر رخ دهد و تقاضاي نيروي كار افزايش يابد) كه ممكن است به علت نقض شروط يكنواختي و تحدّب باشد. تقاضاي نيروي كار نسبت به قيمت ستانده در بخش صنعت كششپذير ميباشد و با افزايش قيمت ستانده ميزان تقاضاي نيروي كار افزايش مييابد. كشش تقاضاي نيروي كار نسبت به قيمت نهادههاي انرژي نظير نفت سفيد و گازوئيل در بخش صنعت ايران پايين ميباشد. بنابراين سياستهاي دولت براي افزايش قيمت نهادههاي انرژي نميتواند به طور مؤثري تقاضاي نيروي كار در بخش صنعت را افزايش دهد.
:: مشاهده متن کامل مقاله در قالب فرمت pdf ::
منيع : پژوهشهاي اقتصادي- شماره 6-5 پاييز و زمستان 1381: