تاريخ : یک شنبه 25 اردیبهشت 1390  | 4:21 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : شهید مطهری و اقتصاد

به هر حال، اینها چنین ماهیتى براى تاریخ قائل هستند. قهراً همه چیز دیگر تابع و طفیلى [اقتصاد] مى شود. آن وقت به قول مؤلف صرف اینكه این فرض را به طور كلى بگوییم، براى تفسیر تاریخ كافى نیست، باید مكانیسم قضیه را هم بیان كنیم. بسیار خوب، وقتى كه تاریخ ماهیت اقتصادى دارد چه مى شود؟ ماهیت هم [مانند] هر چیز دیگر بر طبق اصول دیالكتیك حركت مى كند. اصول دیالكتیك یعنى چه؟ یعنى اصولى كه [مطابق آن ] هر چیزى ضد خودش از درون خودش برمى خیزد. پس ناچار باید بگوییم اینكه تاریخ ماهیت اقتصادى دارد یعنى وضع اقتصادى تاریخ و ابزار تولید در هر زمانى یك نوع روابط تولیدى و مناسبات تولیدى مخصوصى اقتضا مى كند، بعد این روابط و مناسبات اقتصادى یك نوع روابط اجتماعى دیگرى اقتضا مى كند كه توجیه كننده ی اینهاست. بعد كه ابزار تولیدى تكامل پیدا مى كند این روابط اجتماعى كه روبناست با آن ابزار تكاملى سازگار نیست. گفتیم مثل جامه اى است كه تن بزرگ شده و جامه هنوز در آن حد خودش باقى مانده است. اینجاست كه یك نوع تنازع و كشمكش به یك اعتبار میان روبنا و زیربنا، میان ابزار تولید و روابط اجتماعى و به اعتبار دیگر میان انسانهاى وابسته به روابط اجتماعى اى كه دارد با ابزار تولیدى [جدید] مبارزه مى كند و انسانهایى كه طرفدار روابط جدید و متناسب با ابزار تولید جدید هستند برقرار مى شود. پس به این نحو ضدى از ضد خودش متولد مى شود. ولى به حكم اینكه جبراً آنتى تز در نهایت امر رشد مى كند و تز را از بین مى برد و بعد، از تركیب اینها یك چیز دیگرى به وجود مى آید پس بالاخره این ضد جدید پیروز مى شود و در نتیجه ی نهایى یك تركیب جدید و وضع جدید به وجود مى آید. این بود مكانیزمى كه اینها در باب ماهیت اقتصادى تاریخ مى گویند.

پس اینكه روح تاریخ را اقتصاد تشكیل مى دهد، به این معنا تشكیل مى دهد كه همه چیز تابع ابزار تولید است. ابزار تولید روابط تولیدى خاص را اقتضا مى كند و این روابط تولیدى روابط اجتماعى جدید را. به حكم اینكه هر چیزى در حال حركت و تكامل است ابزار تولید تكامل پیدا مى كند و بعد در درون خودش ضد خودش را به وجود مى آورد. به همین ترتیب كشمكش در مى گیرد، بعد منتهى به آن سنتز مى شود.

 

»» مشاهده متن کامل در کتاب ««

 

منبع : پایگاه جامع شهید مطهری



نظرات 0