تاريخ : یک شنبه 25 اردیبهشت 1390  | 4:21 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : شهید مطهری و اقتصاد

ما براى این علم باید اصول اولیه اى در نظر بگیریم كه آن اصول اولیه مورد اختلاف نباشد و الاّ علم واحد نخواهیم داشت و خود آن اصول مسئله خلافى از یك علم دیگر (مثلاً فلسفه) خواهد بود. باید ببینیم اصولى كه مردم جهان یا عقل صریح خود ما آنها را مسلّم مى شمارد چیست؟ .

الف. عدل و مساوات.

ب. پرهیز از استثمار. این اصل زیاد مورد تمسك كمونیستهاست و حتى به استناد این اصل مى خواهند مالكیت خصوصى را نسبت به ابزار تولید الغاء كنند. این اصل از فروع اصل عدالت است [1].

ج. مسئله حقوق طبیعى و تكوینى كه حق ریشه غائى و فاعلى دارد. به عقیده ما این اصل مقدم است بر اصل عدالت و اصل طرد استثمار، زیرا مطابق تفاسیر سه گانه اى كه براى عدالت مى شود نظرات اجتماعى درباره ساختمان اجتماعى از قبیل نظریه مطلوبیت و نظریه فردى، همه باید از اصول اولیه حقوق طبیعى و غیر طبیعى سرچشمه بگیرد. اگر منكر حقوق طبیعى باشیم باید تنها به جنبه اثر و بهترین اثر نگاه كنیم و اگر به حقوق مایل باشیم باید در سلسله علل احكام خود فكر كنیم.

اقتصاد به معنى مسلكى كه باید اتخاذ كرد اصول و مبانى اولیه اى دارد. همچنین علم اقتصاد به معنى كشف روابط ضرورى كه در جامعه هاى موجود هست نیز اصول و مبادى اولیه اى دارد. اصول دوم عبارت است مثلاً از قانون عرضه و تقاضا و قانونهایى كه براى پول و تورم آن ذكر مى كنند و لوازم علّى و معلولى كه جریان ثروت خود به خود دارد. كم شدن و زیاد شدن تولید، كم شدن و زیاد شدن مصرف البته آثار و عوارضى دارد. از این نظر فرق نمى كند كه شخص تابع چه كسى باشد و وابسته به چه مسلكى باشد. مثلاً اگر متخصص اقتصادى از یك كشور خارجى براى مملكت خود بیاوریم فرقى نمى كند كه از كدام كشور و پیرو چه مسلكى باشد. از این نظر در اسلام اقتصاد وجود ندارد، زیرا اقتصاد به این معنى صرفاً یك علم نظرى است، اما اقتصاد به معنى اول یعنى اینكه بهتر است قوانین اجتماعى بشر در زمینه حقوق اقتصادى و وظایف چگونه باشد. از این نظر اقتصاد، اقتصاد عملى است.

 

»» مشاهده متن کامل در کتاب ««

 

منبع : پایگاه جامع شهید مطهری



نظرات 0