تاريخ : یک شنبه 25 اردیبهشت 1390  | 4:25 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : شهید مطهری و اقتصاد

 مى خواهیم دو مطلب را بررسى كنیم. یكى اینكه این تشبیه كه مى گویند اقتصاد زیربناست، از نظر من اندكى مبهم است؛ یعنى دوجور مى شود تفسیر كرد و از خود این تشبیه مقصود را فهمید.

یكى اینكه منظور از زیربنا، طبقه ی زیرین سازمان اجتماع است. سازمانهاى مختلف اجتماعى در حكم ساختمانى است كه داراى چندین طبقه است. یك طبقه، طبقه ی زیرین است و طبقات دیگر طبقات رویین كه بر روى این طبقه ساخته شده است. طبقات رویین به طبقه ی زیرین وابستگى دارند ولى طبقه ی زیرین، آن وابستگى را به طبقات رویین ندارد؛ یعنى اگر تغییر و حركت و انهدامى در طبقه ی پایین رخ بدهد، جبراً در طبقات بالا هم اثر مى گذارد ولى اگر در طبقات بالا تغییر و انهدامى رخ بدهد، روى طبقه ی پایین اثر نمى گذارد.

آیا مقصود از اینكه اقتصاد زیربناست این است كه رابطه ی اقتصاد و سایر مسائل، از قبیل رابطه ی طبقه ی پایین ساختمان با طبقه ی بالاى ساختمان است؟ اگر مقصود این باشد، این تشبیه بیش از این بیان نمى كند كه با تغییر اقتصاد، سایر شئون تغییر مى كند. این تشبیه فقط رابطه ی منفى را بیان مى كند و رابطه ی مثبت مسائل اقتصادى را با سایر مسائل بیان نمى كند؛ یعنى این جهت را بیان نمى كند كه همه ی سازمانهاى اجتماعى انعكاسى از روابط اقتصادى است و تمام كیفیات و خصوصیاتشان را از اقتصاد دارند، بلكه همین قدر مى گوید كه اگر سازمانى بنا شد، با تغییر اقتصاد خود به خود محكوم به تغییر است، اما این را كه اصل به وجود آمدنش هم تابع اقتصاد است یا نه، بیان نمى كند.

 

»» مشاهده متن کامل در کتاب ««

 

منبع : پایگاه جامع شهید مطهری



نظرات 0