تاريخ : دوشنبه 26 اردیبهشت 1390  | 12:26 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد

در اکثر کشورهای در حال توسعه، فساد مانند یک بیماری است که جامعه را تحت تاثیر خود قرار داده و مانع دستیابی به هدف ها در عرصه اقتصاد کلان می شود. شیوع فساد در برخی کشورها نیجریه تا حد زیادی به علت پاسخگو نبودن و عدم شفافیت دولت و سازمان های دولتی است. در این کشور فساد محدود به بخش دولتی نمانده و تا حد زیادی به بخش خصوصی نیز کشانده شده است. فساد مانع از آن می شود که سیستم در حد مطلوب به فعالیت بپردازد. تلاش برای کنترل فساد مشکلات بیشتری به وجود می آورد تا حدی که کسانی که سعی در تعقیب و مجازات عوامل فساد داشته اند، در روند امور به فساد کشانده می شوند.

دامنه دار بودن فساد در اکثر نقاط دنیا همچنان نگرانی بین المللی را باعث می شود و توجه نهادهای دولتی و غیردولتی متفاوتی را به خود جلب می کند زیرا فساد روی ثبات اقتصادی و درجه توسعه یافتگی کشور اثر می گذارد. فساد به خصوص در کشورهای در حال توسعه از اهمیت بیشتری برخوردار است زیرا منابع محدود موجود را از مسیر رشد اقتصادی منحرف کرده و در این روند، مقامات دولتی منابع موجود را به مصرف شخصی خود می رسانند. در میان کشورهایی که فساد در آنها شدید است راه های مختلفی برای کسب درآمدهای نامشروع شناسایی شده است، یکی از راه ها صدور فاکتور با ارقام بالا و دیگری افزایش هزینه قراردادهاست.

در موارد زیادی طرح ها و پروژه هایی به گردش می افتد که توجیه اقتصادی نداشته و محملی است برای کسب درآمد. فساد به عنوان پدیده ای سرگیجه آور توصیف شده که شیوه ای از زندگی است و دولت ها به خصوص در روند خصوصی سازی نه می خواهند و نه می توانند جلوی آن را بگیرند.

در برخی موارد فساد چنان پیچیده است که نه می توان با شناخت منبع فساد آن را از بین برد و نه تضمینی جهت کاسته شدن قابل توجه از شدت آن وجود دارد. علت این مساله آن است که فساد نهادینه شده، به بخشی از سیستم تبدیل شده و همه به آن عادت کرده اند. کار به جایی رسیده که کارمند دولتی که کار خود را به خوبی انجام می دهد و رشوه نمی گیرد به عنوان دیوانه قلمداد می شود. در مواردی در طرح های دولتی نیمه کاره به مقاطعه کاران رشوه داده می شود تا کار را نیمه کاره رها کنند یا کار را با کیفیت پایین انجام دهند و در بعضی از موارد هزینه کامل پروژه پرداخت می شد بدون آنکه پروژه انجام شود. به نظر می رسد با کسترده شدن فساد این پدیده نهادینه شده و رشد اقتصادی کشور را مختل می کند.

بررسی مجرد فساد به عنوان یک مقوله کافی نیست و لازم است آن را در چارچوب زندگی واقعی بررسی کرد. در کشورهای در حال توسعه مختلف، مردم به علت وجود فساد و انحراف غیرقانونی منابع از مسیر رشد اقتصادی توسط رهبران در فقر به سر می برند. فقر، در جا زدن اقتصادی، سوءتغذیه و سرکوب سیاسی همه از عوارض فساد است. دلایل گوناگونی برای بروز فساد ارائه شده ولی تا حد زیادی، فساد مشکلی است چندوجهی که تمامی جنبه های فعالیت انسانی را در برمی گیرد زیرا در هر سیستمی، فساد عواقب سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با خود به همراه دارد. فساد را به عنوان روغنی در چرخ دنده ماشین، عیب و بدی توصیف کرده اند. در اکثر موارد فساد نتیجه رشوه خواری بوده و از آن به وجود آمده و تکامل پیدا کرده است. رشوه خواری پدیده ای است که در کشورهای مختلف وجود داشته و نام های مستعار گوناگونی به خود گرفته است. فساد باعث از بین رفتن رفاه اجتماعی شده و هزینه سنگینی بر جامعه دارد. از آنجایی که دخالت دولت برای رشد اقتصادی در هر کشوری ضروری است، فساد همچنان به عنوان مشکلی پیچیده خودنمایی می کند. فساد تنها محدود به مقامات دولتی نشده و بخش خصوصی را نیز در برمی گیرد. بنا به تعریف بانک جهانی، فساد عبارت است از سوءاستفاده از مقام رسمی برای کسب سود شخصی. گفته شده که هر کجا بوروکراسی برای سود خود از سود شهروندان هزینه کند، فساد چهره خود را به نمایش می گذارد. این تعریف تا حد زیادی فساد را به نهادهای دولتی محدود می کند ولی اثرات فساد به بخش خصوصی نیز می رسد اما یک فروشنده می تواند با احتکار کالا رشوه دریافت کند و کالای خود را به قیمتی بالاتر از قیمت بازار به فروش برساند.

 تثبیت قیمت ها از طرف دولت معمولاً باعث به وجود آمدن بازار سیاه برای کالا می شود. هر گاه به علت وجود فساد انباشت سرمایه خصوصی در مقایسه با منابع محدود عرضه شده، به شکل نامتناسب افزایش یابد، توازن بازار به هم می خورد.

عوامل و  اثرات فساد

در تعاریف مختلف از فساد عوامل تعیین کننده ای وجود دارد که از آن جمله، اعمالی است که قوانین را زیر پا می گذارد. درجه و شدت این اعمال متفاوت است. فساد را می توان در عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مذهبی ریشه یابی کرد. در این میان عوامل اقتصادی در درجه اول قرار می گیرد. روشن است که شخص بر اثر عوامل مختلفی به سمت فساد کشیده می شود. سیستمی که فرد در آن عمل می کند از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا اگر ساختار موجود با رشوه سرپا مانده باشد، خلاف جریان حرکت کردن برای شخص مشکل خواهد بود بنابراین ساختار از بالا به پایین در نوع و شدت فساد نقش اساسی دارد.

این وضعیت در نهادهای دولتی و تا حدی در بخش خصوصی عمومیت دارد.  لزوم صادر شدن جواز کسب و کار از طرف دولت به مقام دولتی این امکان را می دهد که به خصوص، در رده دولت محلی و اداره های مالیات به فعالیت های مبتنی بر فساد اقدام کند. در فضایی که فساد عمومیت دارد، فرد تشویق به مشارکت در این امر می شود و مصداق مثال «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو» در اینجا صدق می کند. در بعضی از موارد، به خصوص در جایی که دولت توان تامین چارچوب مناسب اجتماعی را ندارد، سیستم به طور غیرمستقیم موجب فساد می شود. در این وضعیت دولت به جای تخصیص منابع به بهداشت و آموزش، منابع را به پروژه هایی مانند پروژه های دفاعی یا وارد کردن فناوری های پیشرفته و غیردقیق اقتصادی می دهد و از این راه باعث شدت گرفتن فساد می شود. این باعث به وجود آمدن هزینه سنگین برای جامعه و دشمنی با نوآوری و تغییر می شود.

 فساد بر اثر افزایش نقش دولت در فعالیت های اقتصادی مانند مدیریت پروژه های سرمایه ای و سرمایه گذاری عمومی به وجود می آید. میزان پایین دستمزدها که کفاف زندگی را نمی دهد نیز با گسترش فساد رابطه دارد. دستمزد کم معمولاً باعث جذب ماموران به سمت فساد می شود تا بتوانند زندگی خود را تامین کنند. نبود سیستم بازنشستگی مناسب نیز باعث می شود ماموران دولتی با استفاده از فعالیت های مبتنی بر فساد، سعی در جمع آوری ثروت برای تامین آینده خود کنند.
تا هنگامی که احتمال گیر افتادن برای ماموران دولتی کم است، ماموران دولتی تمایل به دزدی و استفاده از منابع دولتی فرصت دارند. در چنین وضعیتی انجام فعالیت های مبتنی بر فساد هزینه ای برای ماموران دولتی ندارد. از این گذشته ضعف در سیستم حسابداری مانع از تشخیص آسان فساد می شود و باعث می شود مقامات دولتی فاسد شناخته نشده و در نتیجه از مجازات در امان بمانند. به گفته شیفلر و شین (1993) میزان فساد بستگی به خطر دستگیری و مجازات دارد. روند فساد در نبود سیستم قضایی مستقل و تعیین قضات توسط سیاستمداران موجت تسهیل روند فساد می شود بنابراین در چنین شرایطی از برقراری عدالت جلوگیری می شود. فساد همچنین در بستر حضور نسل قدیمی مقامات فاسد و حمایت از نسل جدید فاسد شدت می گیرد. در چنین شرایطی شبکه ای از فساد به وجود می آید که از نسل های مختلف تشکیل شده است. ادامه کار دولت اغلب باعث تداخل نسل ها شده و باعث ادامه روند فساد در فضایی امن می شود. بی ثباتی سیاسی به خصوص در کشورهای در حال توسعه نیز فضایی مناسب برای فساد به وجود می آورد. دخالت های دائمی نظامی و شورش گروه های شورشی مختلف اغلب باعث انحراف جامعه از مسیر رشد اقتصادی شده و از صرف منابع جهت رفاه جامعه جلوگیری می کند.

 

منبع : وبلاگ اقتصاد عادلانه



نظرات 0