محور : اقتصاد اسلامی
اهميت عدالت را با جملاتي از آيات بررسي ميكنيم. العدل احلامن الماء يسيبه الظمعان: عدل شيرينتر از آبي است كه به تشنه رسد. (امام صادق عليه السلام)
هر كه در سرزمينها عدالت برپا كند خداوند رحمت را بر او ميگستراند. (اميرالمؤمنين)
به سبب عدالت بركتها دو چندان ميشود. هيچ چيز مانند عدل باعث عمران و آبادي نميشود. (اميرالمؤمنين)
با عدالت امور مردم به صلاح در ميآيد. اگر عدالت در بين مردم اجرا شود بينيازي تحقق مييابد. اما از طرف ديگر، جهان امروز خيلي به سمت عدالت و برابري حركت نميكند. الگوهاي مختلف عدالت از نظر عملي مشكلزا بودهاند و به خصوص در شهرها اين مسئله نمود بيشتري دارد. زيرا در اغلب كشورهاي در حال توسعه با شهرنشيني برنامهريزي نشدهاي روبهرو هستيم كه باعث جدايي قشرهاي مختلف مردم ميشود. اتفاقي كه در اكثر شهرها ميافتد اينطور است كه به دليل اينكه قطب شكل ميگيرد و تمركز امكانات ايجاد ميشود. فرصتهاي شغلي و اجتماعي باعث گسيل مردم از نقاط مختلف شهرها ميشود و چون شهرها امكان پذيرش آنها را ندارند بسياري از شهرها به حاشيه رانده ميشوند. معمولاً حاشيهنشينها شرايط زندگي بسيار نامساعدتري از شرايط اولية زندگيشان دارند و از طرف ديگر تمركز درآمدها در شهرها باعث ميشود درآمدهاي بالايي در مركز و شرايط زندگي نامناسبي در حاشيه ايجاد شود و دوقطبي بودن اتفاق بيفتد.
>>>
محور : اقتصاد اسلامی
اهميت عدالت را با جملاتي از آيات بررسي ميكنيم. العدل احلامن الماء يسيبه الظمعان: عدل شيرينتر از آبي است كه به تشنه رسد. (امام صادق عليه السلام)
هر كه در سرزمينها عدالت برپا كند خداوند رحمت را بر او ميگستراند. (اميرالمؤمنين)
به سبب عدالت بركتها دو چندان ميشود. هيچ چيز مانند عدل باعث عمران و آبادي نميشود. (اميرالمؤمنين)
با عدالت امور مردم به صلاح در ميآيد. اگر عدالت در بين مردم اجرا شود بينيازي تحقق مييابد. اما از طرف ديگر، جهان امروز خيلي به سمت عدالت و برابري حركت نميكند. الگوهاي مختلف عدالت از نظر عملي مشكلزا بودهاند و به خصوص در شهرها اين مسئله نمود بيشتري دارد. زيرا در اغلب كشورهاي در حال توسعه با شهرنشيني برنامهريزي نشدهاي روبهرو هستيم كه باعث جدايي قشرهاي مختلف مردم ميشود. اتفاقي كه در اكثر شهرها ميافتد اينطور است كه به دليل اينكه قطب شكل ميگيرد و تمركز امكانات ايجاد ميشود. فرصتهاي شغلي و اجتماعي باعث گسيل مردم از نقاط مختلف شهرها ميشود و چون شهرها امكان پذيرش آنها را ندارند بسياري از شهرها به حاشيه رانده ميشوند. معمولاً حاشيهنشينها شرايط زندگي بسيار نامساعدتري از شرايط اولية زندگيشان دارند و از طرف ديگر تمركز درآمدها در شهرها باعث ميشود درآمدهاي بالايي در مركز و شرايط زندگي نامناسبي در حاشيه ايجاد شود و دوقطبي بودن اتفاق بيفتد.
عدم تعادل فضايي و افزايش فاصلة نواحي مختلف در تجربههاي شهرنشيني، عدم تحقق فرصتهاي برابر اجتماعي براي آموزش، برخورداري سلامت و دسترسي به سرمايههاي مالي و فيزيكي شرايطي است كه عمدتاً در شهرها اتفاق ميافتد. لزوم استقرار سياستهاي اجرايي براي ت حقق تعادل بين طبقات محروم يكي از ضرورتهاي برنامهريزي شهري تلقي ميشود. از طرف ديگر، عدالت يك اصل بنيادي براي توسعة انساني است و راهكاري كه براي آن توصيه ميشود برنامهريزي منطقهاي است. به هر حال، يك لايهاي از توسعة پايدار را برابري تشكيل ميدهد كه برخورداري همگاني از سلامت، آموزش، رفاه،خلاقيت را شامل ميشود. تحقق توسعة متوازن در بستر توزيع ناموزون جمعيت و امكانات شكل ميگيرد. اتفاقي كه طبيعت شهرنشيني به دنبال ميآورد اختصاص امكانات به قطبها، تمركز امكانات در آنها و عدم اختصاص امكانات به مناطق پيراموني منجر به رشد شكاف و نابرابري ميشود و همة اينها لزوم برنامهريزي براي حفظ عدالت و دسترسي يكسان به مواهب را ايجاد ميكند.
قرآن ميگويد: «بگو چه كسي حرام ميكند زينتهاي الهي را كه براي عباد و بندگان خود خارج و خلق كرده است» و چيزهاي پاكيزهاي از روزي و خوراكيها را با محدوديت روبرو ميكند.» «بگو همة اين مواهب ما براي همگان خلق شده و برخورداري همگاني براي همة انسانها تحقق پيدا كرده و روز قيامت هم بيشتر از اينها حاصل ميشود.»
اسلامشناس برجسته معاصر، آقاي محمدرضا حكيمي، در كتاب الحيات به صراحت بيان ميكند كه اين آيه دليلي بر ضرورت دسترسي همگاني از مواهب طبيعي است. اتفاقي كه امروزه در جهان ميافتد اين است كه تفاوت در برخورداري و مواهب به شدت به چشم ميخورد، جوامع مثل رودخانهاي هستند كه اگر كساني كه نزديك رودخانه هستند بدون برنامهريزي مشخص از آن آب بردارند طبيعتاً تمام آب را توانمندها برداشت ميكنند و براي دورترها چيزي نميماند در حاليكه يك نظام با تدبير طوري برنامهريزي ميكند كه همه برخورداري يكسان داشته باشند.
وقتي مداخلات توسعهگرا شكل ميگيرد هدفش اين است كه برخورداريها را بيشتر كند و دسترسيها را يكسان كند. عملاً هم ميبينيم كشورهايي كه مداخلات بيشتر دارند شكافها در آنها كمتر شده و بيشترين شكافهاي طبقاتي مربوط به كشورهايي است كه امكان برنامهريزي ضعيف دارند، علم و دانش ضعيف است، دولتها ضعيف هستند. به همين دليل، امروزه در بسياري از متنها هدف برنامه را بهينهسازي برابري ميگويند.
اصل 48 قانون اساسي ميگويد: در بهرهبرداري از منابع طبيعي و استفاده از درآمدهاي ملي در سطح استانها و توزيع فعاليتهاي اقتصادي ميان مناطق كشور بايد تبعيض در كار نباشد به طوري كه هر منطقه فراخور نيازها و استعداد خود سرمايه و امكانات لازم را در دسترس داشته باشد.
بنابراين، در قانون اساسي ما هم برابري در توزيع فعاليتهاي اقتصادي و امكانات و استفاده از درآمدها را در سطح استانها هدفگذاري ميكند و نهايتاً ديدگاه الهي پرورش انسانهاي مقرب به خدا و ساخت جامعة متعالي را تحقق ميبخشد و برنامهريزيها هم از آنجا كه به رفع موانع بازدارنده ميپردازند براي بهينهسازي اين هدف بايد اقدامات را به انجام رسانده و شاخصهاي ارزيابي اين برابرسازي و دسترسي يكسان و برخورداري از مواهب را در سرلوحة اهداف قرار دهند.
منبع : وبلاگ اقتصاد عادلانه