محور : اقتصاد اسلامی
به راستى، حد تعادل بهره مندى از دنيا و توجه به آخرت چيست؟ چگونه مى توان به توصيه آيه شريفه «وابتغ فيما آتيكَ اللّه الدّارَآلاخرةَ ولا تنسَ نصيبك مِن الدّنيا» (قصص: 77) نايل شد و بين دنيا و آخرت را جمع نمود؟ سيره على(عليه السلام) به گوياترين شكل اين معنا را بيان مى كند. امام(عليه السلام) در كلامى رهگشا به همه كسانى كه دغدغه بهره مندى مناسب، در عين اصالت دادن به آخرت را دارند، راه مى نمايند: «للمؤمنِ ثلاثُ ساعات: فساعة يُناجي فيها ربّه و ساعةٌ يرِم معاشَه و ساعةُ يُخلّى بينَ نفسهِ و بين لذّتها فيما يحلُّ و يجملُ. و ليسَ للعاقلِ أن يكون شاخصاً اِلاّ في ثلاث: مرمةٌ لمعاش أو خطوةٌ في معاد أو لذّةٌ في غيرِ مُحرّم»; مؤمن بايد شبانه روز خود را سه قسم كند: زمانى براى نيايش و عبادت پروردگارش و زمانى براى تأمين هزينه زندگى اش و زمانى براى داشتن لذت هاى مطبوع، حلال و زيبا. خردمند را نشايد جز آن كه در پى سه چيز حركت كند: كسب حلال براى تأمين زندگى يا گام نهادن در راه آخرت يا به دست آوردن لذت هاى حلال.
از آن جا كه براى وصول به جايگاهى امن و مطمئن در آخرت، انسان چاره اى جز عبور همراه با سلامت و تعادل از دنيا ندارد، توجه به برخورد پيشوايان معصوم(عليهم السلام) با دنيا و نحوه معيشت آن ها لازم مى نمايد. در ميان سخنان و كارهايى كه على(عليه السلام) به آن اشتغال داشتند، كشاورزى جايگاه خاصى دارد. بررسى زندگى امام نشان مى دهد كه حضرت در دوران 25 ساله فاصله از امور حكومتى، بيش تر وقتشان به باغ دارى و كشاورزى و كارهايى مربوط به آن نظير حفر چاه و قنات مى گذشت. امام(عليه السلام)ضمن آن كه خود يك كشاورز پرتلاش موفق بودند، احترام خاصى براى كشاورزان و زمين قايل بودند، كه برخى روايات مربوط به آن در ذيل ذكر مى شود:
«إنَ معايشَ الخلقِ خمسةٌ: الامارةُ و العِمارةُ و التّجارةُ و الاجارةُ و الصّدقاتُ. ... و أما وجهُ العِمارةِ فقوله تعالى: "هو أنشأكُم مِن الارضِ و استعمركم فيها" فأعلمنا ـ سبحانه ـ أنّه قد أمرهم بالعمارةِ ليكونَ ذلكَ سبباً لَمعايِشهم بما يخرجُ مِن الارضِ مِن الحبِّ و الّثمراتِ و ما شاكلَ ذلكَ ممّا جعله اللّهُ معايشَ للخلقِ»; راه هايى كه مردم به كسب درآمد مى پردازند پنج تاست: امور دولتى، آبادانى و كشاورزى، تجارت، اجاره و صدقات... اما كشاورزى، خداوند متعال فرموده: اوست كه شما را پديد آورد و به عمران و آبادى دعوت كرد. خداى متعال بدان رو انسان ها را به عمران و آبادانى زمين دعوت كرده تا از بهترين راه ـ كه كشاورزى است ـ و محصولات آن از قبيل غلّات و حبوبات و ميوه ها تأمين معاش نمايند.
از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه «كان اميرُالمؤمنينِ يَكتُب و يوصي بفلّاحين خيراً»; اميرالمؤمنين(عليه السلام)هميشه به عمّال و كارمندانشان سفارش كشاورزان را مى نمودند. درباره ارزش زمين امام(عليه السلام)مى فرمايند: «فإنّكم مسؤولونَ حتّى عَنِ البقاعِ و البهائمِ; شما، حتى در مورد زمين ها و چهارپايان، مسؤوليد.»
سخن ديگرى از امام صادق(عليه السلام)گوياى همّت بلند و سخت كوشى جدّ بزرگوارشان، على(عليه السلام) است: «پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله)زمينى را از انفال به على(عليه السلام)دادند و حضرت در آن زمين قناتى حفر نمودند كه آب آن مانند گلوى شتر فوّاره مى زد. امام(عليه السلام) آن آب را «ينبوع» ناميدند. آن آب آن قدر زياد بود كه موجب خوش حالى مردم آن ناحيه شد و هنگامى كه يكى از آن مردم به امام(عليه السلام)تبريك گفت، فرمودند: اين آب وقف حجّاج و كسانى است كه از آن جا عبور مى كنند; كسى نمى تواند آن را بفروشد و به فرزندانم نيز به ارث نمى رسد.»
در زمان عمر، وقتى وى از داورى بين دو زن درمانده شد، در جستوجوى امام(عليه السلام) برآمد تا در قضاوت ياريش نمايند. امام(عليه السلام)را در باغى يافت، در حالى كه مشغول كار بودند. وقتى با امام روبه رو شد، امام(عليه السلام) مشغول خواندن اين آيه بودند: «أيحسبُ الانسانُ أن يُتركَ سُدىً» (القيامه: 36); آيا انسان مى پندارد به حال خود رها مى شود.
اراده و همّت امام چنان قوى بود كه اگر اراده مى نمود از توده اى هسته خرما، نخلستانى انبوه فراهم مى ساخت. روزى يكى از ياران حضرت با مشاهده انبوه هسته هاى خرما نزد ايشان پرسيد: اين ها را براى چه مى خواهيد؟ امام فرمودند: به اذن خدا، اين ها تبديل به درخت خرما خواهد شد و چنين شد: امام(عليه السلام)نخلستانى پديد آوردند با انبوهى از درختان.
فعاليت و تلاش امام(عليه السلام) چنان بود كه مى توانستند درآمد فراوانى عايد خود نمايند. زمانى كه طلحه و زبير براى كاستن از مقام حضرت در ميان مردم گفتند كه حضرت مالى ندارد، امام(عليه السلام)به عاملان خود فرمودند: آنچه از محصول زمين هاى كشاورزى برداشت شده است به فروش برسانند. وقتى با فروش ميوه ها و غلّات صدهزار درهم فراهم شد، امام دستور احضار طلحه و زبير را دادند و خطاب به آن ها فرمودند: اين پول، سرمايه اى است كه با دست رنج خود جمع كرده ام (نه مانند سرمايه شما كه حقتان نيست و به بيت المال تعلق دارد.)
منبع : وبلاگ اقتصاد عادلانه