تاريخ : دوشنبه 26 اردیبهشت 1390  | 12:44 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد اسلامی

ميانه‌روي در زندگي نشانه‌ي حركت در چارچوب ارزش‌هاست. اسراف نشانه‌ي مرزشكني و خارج شدن از راه هدايت است. اسراف در زندگي انسان به خصوص مؤمنان داراي بار منفي و ضدارزش وجزو كارهاي حرام است.

خداوند همواره به اسراف‌كاران هشدار داده و فرموده‌اند: انسان‌ها بايد به ميانه‌روي و اعتدال چشم بدوزند.

و به نظر اهل بيت(ع) اسراف يكي از گناهان كبيره است. يكي از راه‌هاي پيشگيري از اسراف رواج دادن زندگي معتدل و ميانه‌رواست و اسراف زيان‌هاي خطرناك فردي، اجتماعي، مادي و معنوي دارد. فرد اسراف‌كار دعايش مستجاب نمي‌شود.

 امام صادق(ع) فرموده‌اند:

اسراف موجب كاهش بركت و از بين رفتن ثروت است. اسراف موجب مبتلا شدن به عشق و محبت نااهلان مي‌شود.

اسراف موجب به وجود آمدن مشكلات در زندگي فردي است. رسول اكرم(ص) فرمودند: كسي كه براي مطرح كردن خود و ستايش‌طلبي خانه‌اي بيش از حد نياز به پا كند، در قيامت آن را در حالي كه به صورت شعله‌اي آتش است، مي‌بيند مگر آن كه توبه كند. اسراف موجب ضعيف شدن فضيلت‌هاي اخلاقي مي‌شود.

در دين مبين اسلام داشتن برنامه صحيح اقتصادي در امور زندگي از نشانه‌هاي انسان‌هاي پرهيزكار و با ايمان است. امام باقر(ع) مي‌فرمايند: <الكمال كل الكمال، التفقه في‌الدين و الصبر علي النائبه و تقدير المعيشه؛ رسيدن به درجات عالي كمال انساني در سايه سه چيز امكان‌پذير
است، فهم دين و شناخت آن، داشتن عزمي بلند و همتي استوار در برابر مصائب و مشكلات و سنجش و اندازه نگه داشتن در امور مربوط به معيشت و زندگي اقتصادي.>‌

يكي از پايه‌هاي زمينه‌ساز حركت تكاملي برنامه‌ريزي اقتصادي و به روايت ديگر <من علامات المومن... حسن التقدير في معيشه؛ تدبير خوب زندگاني و برنامه‌ريزي درست اقتصادي از نشانه‌هاي انسان‌هاي با ايمان است.> ‌

 اقتصاد صحيح و پويا، امكانات وسيعي براي رشد ساير استعدادهاي انساني فراهم مي‌سازد و نداشتن نظام اقتصادي درست و عدم كارآيي آن، باعث اختلال در امكانات رشد و شكوفايي ديگر بخش‌هاي زندگي انسان مي‌شود و آن‌طور كه شايسته و لازم است به آرزو‌ها و آرمان‌هاي مطلوب نخواهيم رسيد. ‌

 در جهان پيشرفته امروز، وجود قوانين و تصميم‌هاي صحيح اقتصادي، مي‌تواند سرنوشت و آينده يك جامعه را تحت تاثير قرار دهد تا جايي كه گسترش تكامل معنوي يك جامعه و فراهم نمودن زمينه‌هاي انديشه توحيدي و دفاع از كيان جامعه اسلامي و مبارزه با مفاسد اخلاقي و تامين بهداشت همگاني منوط به اقتصاد سالم است. ‌

 از سوي ديگر سردمداران نظام‌هاي شرقي و غربي، زندگي و حيات اقتصادي را هدف قرار داده‌اند و تمام تلاش خود را صرف ايجاد اقتصاد برتر مي‌كنند، زيرا رمز سعادت، موفقيت دولت و نظام سياسي و اقتصادي خود را در رسيدن به اهداف اقتصادي خلاصه مي‌كنند و موفقيت يا شكست خود را در حل مسايل و مشكلات اقتصادي رمز اساسي پايداري حكومت مي‌دانند. ‌

 از مهم ترين مسائل جامعه اسلامي و از پايه‌هاي رشد و تعالي آن، داشتن برنامه درست در امور معيشتي و اقتصادي است كه براي اجرا و تحقق آن نيازمند عزم الهي محكم در برابر مشكلات و برنامه‌ريزي مدون و همكاري مردم و مسئولان از يك سو و هماهنگي سرمايه‌هاي فرهنگي و مذهبي و ملي يعني حوزه‌هاي علميه و دانشگاه‌ها از سوي ديگر؛ بالا بردن سطح فرهنگي جامعه در زمينه‌هاي اقتصادي، مبارزه با فرهنگ مصارف‌گرايي در ميان مردم، حذف يارانه‌ها از كالاهاي خارجي، حمايت از توليدكنندگان داخلي، مبارزه با قاچاق كالا و سرمايه، توجه به فرهنگ ديني و ملي، ايجاد بازارهاي رقابتي سالم در درون جامعه، ترويج فرهنگ ساده‌زيستي و قناعت در قشرهاي مختلف جامعه، مبارزه با مدگرايي و تجمل‌پرستي، استفاده از نيروهاي خلاق و ژرف‌انديش جامعه است. ‌

 همچنين از ديگر مسائل از بين بردن فاصله‌هاي طبقاتي در سطح كل، تدوين طرح جامع دراز مدت اقتصادي و هماهنگي آن با برنامه‌هاي كوتاه مدت، استفاده از انديشه‌هاي ناب اسلامي در تدوين برنامه‌هاي اقتصادي يا استناد به آيات و روايات، استنباط احكام فقهي در بعد اقتصادي و تفسير صحيح آن با به كارگيري نيروهاي آگاه و انديشمند، تحقق اصل عدالت اجتماعي، كنترل و هدايت شيوه‌هاي مصرف در جامعه، محدوديت در واردات كالاها و اشياء غيرضروري، اجراي اصول قانون اساسي در زمينه اقتصادي، توجه به كرامت انساني بر اساس اصل خليفه الهي و محور آفرينش و امانت داري الهي و... است كه مي‌تواند راه كارهايي در جهت پويايي و شكوفايي اقتصادي جامعه اسلامي باشد. ‌

 اقتصاد بر سه پايه اساسي توليد، توزيع و مصرف استوار است، ولي در حقيقت هدف نهايي توليد و توزيع، ايجاد زمينه‌هاي مناسب براي تامين مصرف است و هدف نهايي همه تلاش‌ها و كوشش‌هاي اقتصادي افراد، مصرف است. در مصرف، اشباع تمايلات و ارضاي نيازهاي جسمي و رواني انسان است. ‌

هدايت و كنترل مصرف از راه‌هاي زير امكان‌پذير است. 1- ايجاد انگيزه‌هاي مثبت كه انسان را به سوي شيوه‌هاي صحيح آن هدايت كند 2- ايجاد انگيزه‌هاي منفي و حذف بسياري از مصارف غيرضروري 3 - محدوديت قوانين مصرف و جلوگيري از مصرف‌هاي غيرضروري 4 - تدوين قوانين و الگوهاي صحيح مصرف مانند استفاده از شبكه آبرساني بهداشتي همگاني يا بهره‌برداري درست از سرمايه‌هاي ملي چون نفت و گاز 5 - جلوگيري از توليد كالاهاي غيرضروري و تجمل گرايانه 6 - هماهنگي سطح مصرف افراد جامعه با سرمايه‌هاي ملي 7 - حاكميت نظام ارزشي مصرف بر اساس احكام ديني و دستورات اسلامي. ‌

 

منبع : وبلاگ اقتصاد عادلانه



نظرات 0