محور : جهاد اقتصادی
براي جهاد اقتصادي پس از آنكه شرايط و زمينه ها توسط دولت فراهم و مهيا گرديد بهتر است مردم نقطه آغاز جهاد را از خانواده و محل كار و فعاليت خود آغاز كنند. تلاش و سعي تك تك اعضاي خانواده، كوچك و بزرگ به رهبري و هدايت سرپرست خانوار در حل مسائل و مشكلات موجود لازم مي باشد. از جهاد اقتصادي مي توان تعابير و برداشت هاي گوناگوني به عمل آورد؛ و هر چند يكي از معاني آن تلاش اقتصادي است ولي با تلاش و كوشش در راه شكوفايي اقتصاد تفاوت هاي جدي دارد. واژه جهاد اقتصادي نوعي تقدس معنوي دارد كه با انجام آن انسان به خدا نزديك مي شود و يكي از ويژگي هاي آن اين است كه چون نوعي عبادت و رياضت معنوي محسوب مي شود در واقع كل اجتماع را به خدا نزديك مي كند. يكي از لوازم جهاد اقتصادي، جهاد اجتماعي است. جنبه اجتماعي جهاد اقتصادي تمام فكرها، انديشه ها و توان هاي يك مملكت را به كار مي اندازد و تمامي استعدادها و نيروهاي موجود را بسيج مي كند تا در زماني مشخص و با استفاده از امكانات و منابع در دسترس به اهداف اساسي و آرمان هاي يك نظام و سيستم رسيد و اقتصاد كشور را با يك خيزش و جهش در مسير شكوفايي و رشد و توسعه قرار داد. جهاد همواره در مسير خود با موانع مختلف و دشمن روبه رو است موانعي كه براي پيشرفت و رشد در هر زمينه اي وجود دارد. براي رفع موانع راه حل هاي گوناگوني وجود دارد و بايد با تمام كوشش و جديت، اين موانع را از ميان برد ولي زماني كه موانع بزرگ و غير قابل حل هستند بايد موانع را دور زد و از مسير و روشي ديگر براي نيل به اهداف اساسي استفاده كرد. چرا كه همواره براي رسيدن به آمال و انگيزه هاي يك سيستم راه ها و روش هاي گوناگون وجود دارد كه هر كدام ترفندها و تكنيك هاي خاص خود را مي طلبد. قبل از شروع كار تمامي مسيرها با موانع موجود بايستي بررسي شگرديده و مشخص گردند. اين كار توسط متخصصان و مسئولان امر در اين زمينه و نيروهاي ماهر و تحصيلكرده صورت مي گيرد. بايد در نظر داشت كه براي رسيدن به اهداف مي بايست شرايط و زمينه هاي كار فراهم و در نظر گرفته شود. براي جهاد اقتصادي كشور دو پيش زمينه اساسي آن يعني اصلاح الگوي مصرف، كار مضاعف و همت مضاعف در سال هاي اخير فراهم گرديده است. چنان كه هر جامعه اي الگوي مصرف خاص خود را داراست كه با الگوهاي ديگر اجتماع و كشورها متفاوت است. الگوي مصرف يك سرزمين بايد با دو جنبه اساسي يك كشور يعني فرهنگ و اخلاق اجتماعي، منابع و توان اقتصادي آن كشور متناسب و همگون باشد و اگر بخش يا قسمتي از اين الگو و روش مصرف كالاها و اجناس تقليد و اقتباس از ديگر ممالك باشد بايد در طي زمان آن را اصلاح كرد. زيرا جنبه هاي تقليدي آن با شرايط و امكانات مصرفي كشور سازگار نبوده و در بخش از نظام اقتصادي رخنه و نقصي ايجاد كرده و مانع رشد و پيشرفت كل سيستم مي گردد. پس از اصلاح الگوي مصرف و جلوگيري از مصرف گرايي كه با نظام اقتصادي و اجتماعي ما سازگار نيست بايستي به جنبه هاي عملي و كار و همت توجه كرده و كار مضاعف و همتي مضاعف در هر كدام از بخش ها و زير دسته هاي اقتصادي كشور كرد. براي موفقيت كامل و نيل به اهداف بايد به جنبه هاي مشاركتي و حضور همه جانبه مردم و دولت در عرصه هاي مختلف توجه كرد. بهخصوص حضور و علاقه مردم براي رشد اقتصادي كشورشان بسيار مهم مي باشد. مشاركت مسئله اي است كه براي موفقيت در هر هدفي لازم است. براي اين كار مي توان از نيروهاي بومي و تجربيات ريش سفيدان و بزرگان محلي براي حل مشكلات آن منطقه استفاده كرد. از طرف ديگر براي جهاد اقتصادي بايد فرهنگ سازي كرد يعني از طريق اطلاع رساني و آگاهي بخشي فرهنگ جهاد و تلاش را در شاهرگ هاي اجتماع ترزيق كرده و فرهنگ و اخلاق جهد و كوشش را در مردم ايجاد كرد. اطلاع رساني بايد دقيق و توسط رسانه هاي عمومي (مطبوعات، روزنامه ها، صدا و سيما، تبليغات عمومي) و بخش هاي آموزشي و مكتوبات عمومي صورت گيرد. البته منظور اطلاع رساني به مردم اين نيست كه در تابلوها و بنرهاي كنار خيابان به صورت كلام وار و شعاري اين جمله را نوشته و هزينه هاي فراواني نيز صرف اين كار گردد. بلكه در اين اطلاع رساني چيستي و چگونگي كار، دلايل و اهداف جهاد، راهكارها و بالاخره موانع موجود براي جهاد معرفي، مشخص و براي مردم تفهيم گردد و به آن عمل شود. زماني كه ماهيت كار، مقصد نهايي و مشكلات موجود براي عموم مردم تفهيم گردد حس مشاركت عمومي و مسئوليت كاري در اجتماع بالا مي رود و احساس مشترك مردم براي سرمايه گذاري و رفع موانع پيشرفت، افزايش مي يابد. همزمان با مردم مسئولين بخش هاي اقتصادي، اداري و صنعتي به طور شبانه روزي كار كرده تا خواسته هاي مردم فراهم شود. از اين طريق انگيزه، گرايش و تمايل به جهاد اقتصادي در مردم دو چندان مي گردد. بايد در نظر داشت پس از آنكه اين انگيزه در مردم ايجاد گرديد دستگاههاي اجرايي و مسئولان امر نيز همكاري هاي لازم را در اين زمينه داشته باشند. زماني كه مردم مي خواهند جهاد كنند و اقتصاد كشور را به رشد متعالي برسانند بايد مقامات مسؤل هم در كنار مردم زمينه هاي لازم را فراهم كرده و همراه و همدوش ملت در مسير جهاد قدم بردارند. از طرف ديگر لازم است مشاركت مديران سازمان ها و بخش هاي صنعتي كوچك نيز فراهم شود و پيشنهاد هاي سازنده و عملي آنها را به كار برد و از ايده هاي نو و طرح هاي خلاق مديران جوان و تجربيات موفق مديران قديم در جهت رفع موانع استفاده كرد. علاوه بر رفع موانع مدت زمان نيل به اهداف مهم مي باشد. بهتر است برنامه ها و سياست ها با توجه به كاركرد آنها در جامعه متناسب با مدت زمان لازم طراحي شود. برنامه هاي كوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت مشخص شوند و در وضع قوانين جديد بهتر است ظرفيت ها و منابع برنامه ها در نظر گرفته شود. در كشور ما كه اقتصاد نفت زده و پر رانت است جهاد اقتصادي با موانع زيادي روبه رو است و تلاش و كوشش مضاعف مردم را مي طلبد. البته رفع موانع بايد با همكاري و مشاركت مردم و دولت به طور هم زمان صورت گيرد. دولت با بهبود فضاي كسب و كار و شاخص هاي آن، اشتغال زايي براي جوانان و قشرهاي تحصيلكرده، اصلاح مقررات دست و پا گير و نظام مالياتي، همكاري نظام هاي بانكي و... به مردم و بخش هاي اقتصادي در رفع موانع كمك مي كند. بخصوص در ايجاد اشتغال بايد به اين نكته اساسي توجه كرد كه نيروي آماده به كار و ماهر در رشته و زمينه هاي مربوط به تخصص و توانايي خود مثلاً متناسب با رشته دانشگاهي خود فعاليت نمايد تا نتيجه مورد نظر در كوتاه مدت فراهم گردد و دولت و مسئولان بايد در اشتغال زايي و مسئله استخدام به اين امر نظارت داشته باشند. اشتغال زايي و ايجاد شغل بايد براي تمامي اقشار و صنف ها صورت گيرد زيرا كاربرد علوم انساني و اجتماعي و علوم فني و تجربي در جهاد اقتصادي به طور همزمان و همگون لازم و ضروري است. ايجاد اشتغال مي تواند هم از طرف دول و هم از طرف مردم انجام گيرد يعني لازمه شغل سرمايه و اطمينان سرمايه گذار است اگر مقررات نظام مالياتي، لايحه ها و قوانين اقتصادي ار طرف مردم قابل اعتماد باشد مردم را به سرمايه گذاري در بخش هاي مختلف اقتصادي كرده و در نتيجه كارها به مردم محول مي گردد. اين در حالي است كه دولت با سياستگذاري ها و وضع قوانين بخش اعظم و اساس كار را به عهده دارد. البته تفاوتي بين دولت و مردم وجود ندارد و در واقع دولت از مردم تشكيل يافته است. بدنه نظام اداري، نظام آموزش و پرورش، نظام بانكي و دانشگاهي همان مردم هستند و لازمه جهاد اقتصادي جهاد مردم است. بدين ترتيب بايد امكان حضور و مشاركت تمامي اقشار و صنوف را در بخش ها و تخصص هاي مختلف فراهم كرد. معمولاً در هر جهادي نسل جديد و جوان خواهان مشاركت و همكاري هستند اين نسل نيرو، توان و استعداد بالقوه اي است كه اگر از توانايي آنها استفاده گردد براي رشد كامل و پيشرفت متعالي يك نظام كافي است. بايد شرايط و ساختار سيستم را براي حضور فعال جوانان و اقشار كم تجربه ولي پر استعداد را در اين مسير فراهم ساخت. براي جهاد اقتصادي پس از آنكه شرايط و زمينه ها توسط دولت فراهم و مهيا گرديد بهتر است مردم نقطه آغاز جهاد را از خانواده و محل كار و فعاليت خود آغاز كنند. تلاش و سعي تك تك اعضاي خانواده، كوچك و بزرگ به رهبري و هدايت سرپرست خانوار در حل مسائل و مشكلات موجود لازم مي باشد. در بخش هاي كار و فعاليت اقتصادي جامعه بهتر است از تجربيات سال هاي قبل استفاده كرد. كاستي هاي سال قبل را جبران و براي حل مسائل كار و تلاش بيشتر نمود. اضافه كردن ساعات كاري و همت مضاعف در هر ساعت بهره وري كار را زياد مي كند. بهتر است در هر ساعت به اندازه چند ساعت كار كنيم يعني با توان و وقت بيشتر كار را كامل انجام دهيم. بدين ترتيب بهره وري و رشد بيشتر از محل كار شروع گشته و اجتماعات بزرگ تر و كل كشور را تحت الشعاع خود قرار داده و نيل به هدف اصلي جامعه را ميسر مي سازد. نويسنده:يعقوب نعمتي وروجني منبع: روزنامه رسالت 1390/01/21