تاريخ : پنج شنبه 29 اردیبهشت 1390  | 8:07 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : جهاد اقتصادی


رهبر معظم انقلاب اسلامي براي چندمين بار طي دهه اخير موضوعي اقتصادي را بعنوان شعار سال تعيين فرموده اند كما اينكه شعار سال گذشته نيز (همت مضاعف و كار مضاعف) شعاري اقتصادي بود.

پيام اعلام «سال جهاد اقتصادي» چيست؟ در اين سال قرار است چه اتفاقي بيفتد؟ مخاطب اصلي جهاد اقتصادي مردمند يا دولت؟ اين شعار چه ارتباطي با رخدادهاي تقويم شده داخلي كشور و منطقه اي دارد؟ «جهاد اقتصادي» بشارت است يا تخذير؟ چرا اقتصاد بر پيشاني سال 90 نشسته است؟ اقتصاد جهادي چه سنخ اقتصادي است؟ چرا اين شعار در دوره دولت پر كاركنوني مطرح شده است؟ شايد اين ها مهمترين سوالاتي است كه بايد به آن ها پاسخ داده شود.

رهبر معظم انقلاب اسلامي براي چندمين بار طي دهه اخير موضوعي اقتصادي را بعنوان شعار سال تعيين فرموده اند كما اينكه شعار سال گذشته نيز (همت مضاعف و كار مضاعف) شعاري اقتصادي بود. «جهاد اقتصادي» دو واژه - و يا يك مفهوم- ارزشي است كه در قرآن كريم و ساير متون ديني- بصورت دو واژه جدا- مورد استفاده قرار گرفته اند از سوي ديگر جهاد اقتصادي يكي از زيرمجموعه هاي جهاد به حساب مي آيد و از اين رو اين مفهوم از يك سو كاملا تخصصي است و از سوي ديگر در محافل علمي- و حتي عمومي- كاملا شناخته شده مي باشد در عين حال براي آنكه جاي هيچ سوء تعبيري باقي نماند، حضرت آيت الله العظمي خامنه اي - دامت بركاته- در حرم شريف رضوي-ع- فرمودند: «اگر بخواهيم در ادبيات امروز براي جهاد معادلي پيدا كنيم، مي شود «مبارزه»- از اين رو- جهاد اقتصادي يعني مبارزه اقتصادي».

همانگونه كه اقتصاد ناظر بر «كار بيشتر» و «مصرف كمتر» است جهاد اقتصادي هم حتماً دو بعد «قناعت» و «كار» را در برمي گيرد در اين بين قناعت مسئله اي عمومي است و بخش هاي مولد و غيرمولد- فعال و غيرفعال- را شامل مي شود و «كار بيشتر» به كساني مربوط است كه اشتغال دارند و يا به دستگاههايي مربوط است كه برنامه ريزي و مديريت كار كشور را در دست دارند. سر جمع مصرف در كشور ما بالاست در عين اينكه چند ميليون شهروند و روستاوند كشور در احتياجات اوليه مشكل جدي دارند كه با جهاد اقتصادي بايد اين احتياجات و فاصله ها از ميان بروند. بالا بودن مصرف در كشور ما ضمن آنكه اتلاف موقعيت ها و فرصت ها به حساب مي آيد يك تهديد مهم هم محسوب مي شود چرا كه تداوم ميزان مصرف كنوني در كشور مي تواند بروز مشكلات عديده را در پي داشته باشد. بنابراين درست است كه در وضع فعلي، بحراني به چشم نمي خورد اما اگر علاج نشود چشم انداز آن وجود دارد و بايد براي آن فكري كرد. كار بيشتر و مصرف كمتر- و به عبارتي كار و قناعت- در فرهنگ عمومي و تاريخ ما كاملا وجود دارد اين فرهنگ تا اواخر دهه 1340 در همه شهرها و روستاهاي ايران جاري بوده است در گذشته زنان، مردان و حتي كودكان ايران به كار خلاقه اشتغال داشتند در حاليكه اثر و نشاني از تجمل و يا مصرف گرايي در آن ها ديده نمي شد اين فرهنگ كه يك ملت را در برابر هجوم و توطئه دشمن آسيب ناپذير مي كند از اوايل دهه 1350 مورد تهاجم جدي قرار گرفت و به زودي كار به جايي رسيد كه تخم مرغ و ماست و دوغ روستايي از شهر تهيه شود و اين در حالي است كه جمعيت مولد در شهر هم از مرز 20 درصد فراتر نمي رود. ساعات بيكاري در كشور از ساعات كار فزونتر بوده و اساسا اين دو قابل مقايسه نيستند و اين در حالي است كه كساني كه در عدد و آمار «شاغل» خوانده مي شوند اكثرا مولد نيستند. از اين همه دريا در كشور استفاده چنداني نمي شود (سهم فرآورده هاي غذايي دريايي در سفره ايرانيان كمتر از 5 درصد است) و از بيابانها كه هزاران فرصت شغلي در متن آن ها نهفته است، به نام اينكه بيابانند، استفاده اي نمي شود.

تعطيلات در كشور بيداد مي كند امروز تعطيلات رسمي - اعم از جمعه و ... - از مرز ثلث ايام سال فراتر رفته و اين در حالي است كه از اين طرف و آن طرف زمزمه تعطيلي پنجشنبه ها به گوش مي رسد. طي 2-3 سال گذشته بطور متوسط روزانه 2 ساعت از ساعات كاري شاغلين بخش دولتي كاسته شده و اين ها به هيچ وجه علامت هاي خوبي براي كشور كه بر اساس سند چشم انداز 20 ساله بايد در 1404 رتبه اول خاورميانه را داشته باشد، نيست. بر اين اساس تعيين نام «جهاد اقتصادي» از سوي رهبري كه سكان هدايت كشور را در دست دارد، كاملا معنادار است. البته اين سال بايد آغاز راهي براي بهينه سازي شرايط كار و فرم بندي وضعيت مصرف در كشور تلقي شود و بايد گفت بدون «همراهي جدي و واقعي» مسئولين آثار لازم را ندارد.

همزمان با اعلام سال جهاد اقتصادي، رهبر معظم انقلاب اسلامي، سفري به عسلويه - تاسيسات پارس جنوبي - داشتند و در آنجا ابعاد نامگذاري اين سال را توضيح دادند. در اين ميان نكته اول اين است كه پارس جنوبي در طول دو دهه گذشته، برجسته ترين ميدان جهاد اقتصادي ملت ايران با غرب و كمپاني هاي وابسته به آن بوده است. اين حضور به اندازه علامتي كه «چفيه» آقا طي سالهاي اخير از جدي بودن معارضه به ما مي دهد، معنادار مي باشد. نكته دوم اين است كه براي گرم كردن ميدان جهاد اقتصادي بايد كارهاي بزرگي به بزرگي كار در پارس جنوبي كرد، ثالثا مخاطب اصلي جهاد اقتصادي نيروهاي مولد وسط ميدان هستند در واقع اگرچه دولت شايسته «خسته نباشيد» و «دست مريزاد» است اما پيش از اين بايد گفت ما در حالي كه در آغاز راه هستيم، زمان زيادي نداريم.

نكته ديگر اين است كه سال 90 به «انتخابات مجلس» ختم مي شود. انتخابات يك فرصت طلايي براي كشور است به شرط آنكه در آن رقابتي جدي براي خدمت بيشتر شكل بگيرد نه اينكه نيروهاي در حال كار دست از كار بكشند و به مناقشه بپردازند. پيروزي در انتخابات مجلس حق كساني است كه در طول اين سالها و از جمله در سال 90 اثبات كرده باشند كه مرد خدمتند و به تعبير رهبر معظم انقلاب- در حرم رضوي- كساني كه كشور را به مسائل حاشيه اي مبتلا نمي كنند. در واقع «جهاد اقتصادي» هم كشور را حفظ مي كند و هم فرصت هاي سال .1390 دقيقا از اين منظر بايد به نيروهاي مذهبي- حزب اللهي كه سرمايه اقتصادي آنچناني ندارند و دستشان هم به مناصب نمي رسد ولي در عين حال بخاطر تعهد و عشقي كه به «آقا» دارند مي پرسند «از ما چه كار برمي آيد» گفت شما با تاكيد بر روي كار و خدمت رساني و بي اعتنايي به مدعياني كه با اصلي كردن مسايل فرعي و فرعي كردن مسايل اصلي فرصت سوزي مي كنند، مي توانيد نقش مهمي در سال جهاد اقتصادي داشته باشيد. حضرت آيت الله العظمي خامنه اي در سفر عسلويه فرمودند: «همه مسئولند... شما حتي سر يك كلاس، يك معلم هم كه باشيد مي توانيد در اين جهاد اقتصادي سهيم باشيد. اين فرهنگ را به اين جوان، به اين نيروي انساني فردا تعليم مي دهيد اين مي شود جهاد اقتصادي».

سال جهاد اقتصادي الزاماتي هم دارد كه به اختصار به بعضي از آنها اشاره مي كنيم:

1- جهاد اقتصادي بايد «ملي» تلقي شود و هر بخش خصوصي، دولتي و تعاوني و در عرصه هاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي، اجتماعي و... خود را مسئول بشناسد و اين را همه بايد بدانند كه هيچ كشوري جز با «جهاد اقتصادي»- كار و قناعت- به جايي نرسيده است؛

2- جهاد اقتصادي، جهاد في سبيل الله است و لذا «عزم»، «اخلاص»، «ثبات قدم» و «قصد تقرب به خدا» در آن شرط است اين آموزه بايد بعنوان «ارزشي تخلف ناپذير» مورد توجه جدي قرار گيرد؛

3- جهاد اقتصادي به «معاضدت ملي» و به تعبير آقا «اتحاد و انسجام ملي» نياز جدي دارد و بدون آن تحقق نمي يابد. هماهنگي و همدلي قوا و طرد اختلاف افكنان از هر قوه بسيار اهميت دارد، تريبوني كردن اختلافات قوا بايد «خيانت ملي» تلقي شود و البته فراتر از آن كمك هر بخش از جامعه به بخش ديگر از اهميت فراواني برخوردار گردد.

4- «قاعده محوري» و اجتناب از شلوغ بازي يك مسئله كليدي به حساب مي آيد. هر دستگاه يا مجموعه كشور بايد برنامه و چارچوبي براي ورود به عرصه جهاد اقتصادي ترسيم كند و زيرمجموعه خود را با آن هماهنگ نمايد. اگر اين اتفاق بيفتد آن عزم و حضور عمومي شكل گرفته است.

5- «سند محوري» و اجتناب از برخوردهاي سليقه اي هم يك اصل كليدي است. جهاد اقتصادي بايد با نگاه به سند چشم انداز ملي كشور توام باشد و قبل از هر چيز بايد جبران مافات گردد. سند چشم انداز مي تواند هماهنگ كننده بخش هاي مختلف كشور باشد و دست ها را به ياري هم بسيج گرداند.

6- كارآمدسازي سيستم ها يكي از شرايط موفقيت جهاد اقتصادي است. در اكثر مواقع سيستم هاي موجود در دستگاههاي مختلف كشور، كارايي لازم براي «حركت جهشي و مجاهدانه» ندارند. آيا بدون تحول جدي در ستاد كشاورزي- كه طي دهها سال بسيار ناكارا و تنبل شده است- مي توان به جهادي در كشاورزي نايل شد و در بخش صنعت و در بخش خدمات و در بخش آموزش و...؟ دولت در ايران در اكثر بخش ها بزرگ است اما كارايي آن اندك است اين هرم بايد وارونه شود.

7- جهاد اقتصادي بايد به قصد نشان دادن الگوي مديريت اقتصادي به جهان دنبال گردد يعني همانگونه كه جهاد نظامي و سياسي بايد هدف بهينه سازي شرايط بين المللي را دنبال كند- به تعبير قرآن براي لاتكون فتنه- جهاد اقتصادي هم بايد بتواند چهره اقتصادي نظام ما را به جهان نشان دهد و برتري اسلام را به ثبت جهاني برساند.

نويسنده: سعدالله زارعي

منبع:http://www.kayhannews.ir/900117/2.htm

 



نظرات 0