محور : اقتصاد اسلامی
دادگر يداله,عزتي مرتضي
عقلانيت در علم اقتصاد، به عنوان يك پيشفرض براى رفتار عاملان اقتصادى در نظر گرفته مى شود که در اصل از مبانى انسانشناسى پس از رنسانس و در عصر روشنگري به دست آمده است. عقلانيت به تعابير مختلف و به شکلهاي گوناگونى تعريف شده است. با وجود اين در يك چارچوب فرضى، عقلانيت به صورت ِابزارى براى توجيه تصميمگيرى در رقابت برخي از قرائتهاي نظام اقتصاد سرمايه داري مشكل نحوه تصميمگيرى عاملان اقتصادى را حل كرده است. برخي اقتصاد دانان غربي و اغلب انديشمندان اقتصاد اسلامى در بررسيهاى خود، از عقلانيت با مفهوم سنتى انتقاداتى مىكنند که اغلب چارچوبهاي آنها براى عقلانيت نيز قابل تأمل و نقد است. بر اين اساس در باره اين پيش فرض اساسي در تصميمگيرى عاملان اقتصادى در سطح خرد از ديدگاه اقتصاد اسلامى، بحث بيشتري مي شود. براى اينكه بتوانيم در اين مسير گامي برداريم، بايد در صدد ارايه مفهومى مناسب از عقلانيت باشيم. به اين منظور ابتدا مبنا و مفهوم عقلانيت در پارادايم نئوکلاسيک را بيان مي کنيم و سپس ديدگاههاى اقتصاددانان مسلمان در اين زمينه را مرور مي كنيم . در نهايت تلاش مى كنيم مفهوم مناسب و درخور عقلانيت را مطابق ديدگاه اسلامى ارايه كنيم.
:: مشاهده متن کامل مقاله در قالب فرمت pdf ::
منيع : پژوهشهاي اقتصادي- شماره 9-10 پاييز و زمستان 1382