محور : سخنان اقتصادی - گردآورنده : نویسنده وبلاگ
(دستور العمل امام به مأموران جمع آورى ماليات در سال 36 هجرى) ما بخشى از اين وصيت را آورديم تا معلوم شود كه امام اركان حق را به پا مىداشت و فرمان به عدل صادر مىكرد، در كارهاى كوچك يا بزرگ، با ارزش يا بى مقدار)
با ترس از خدايى كه يكتاست و همتايى ندارد حركت كن.
در سر راه هيچ مسلمانى را نترسان، يا با زور از زمين او نگذر، و افزونتر از حقوق الهى از او مگير.
هر گاه به آبادى رسيدى، در كنار آب فرود آى، و وارد خانه كسى مشو، سپس با آرامش و وقار به سوى آنان حركت كن، تا در ميانشان قرار گيرى، به آنها سلام كن، و در سلام و تعارف و مهربانى كوتاهى نكن. سپس مىگويى:
«اى بندگان خدا، مرا ولىّ خدا و جانشين او به سوى شما فرستاده، تا حق خدا را كه در اموال شماست تحويل گيرم، آيا در اموال شما حقّى است كه به نماينده او بپردازيد؟» اگر كسى گفت: نه، ديگر به او مراجعه نكن، و اگر كسى پاسخ داد: آرى، همراهش برو، بدون آن كه او را بترسانى، يا تهديد كنى، يا به كار مشكلى وادار سازى، هر چه از طلا و نقره به تو رساند بردار، و اگر داراى گوسفند يا شتر بود، بدون اجازهاش داخل مشو، كه اكثر اموال از آن اوست.
آنگاه كه داخل شدى مانند اشخاص سلطهگر، و سختگير رفتار نكن، حيوانى را رم مده، و هراسان مكن، و دامدار را مرنجان، حيوانات را به دو دسته تقسيم كن و صاحبش را اجازه ده كه خود انتخاب كند، پس از انتخاب اعتراض نكن، سپس باقى مانده را به دو دسته تقسيم كن و صاحبش را اجازه ده كه خود انتخاب كند و بر انتخاب او خرده مگير، به همين گونه رفتار كن تا باقى مانده، حق خداوند باشد. اگر دامدار از اين تقسيم و انتخاب پشيمان است، و از تو درخواست گزينش دوباره دارد، همراهى كن، پس حيوانات را درهم كن، و به دو دسته تقسيم نما، همانند آغاز كار، تا حق خدا را از آن برگيرى.
و در تحويل گرفتن حيوانات، حيوان پير و دست و پا شكسته، بيمار و معيوب را به عنوان زكات نپذير، و به فردى كه اطمينان ندارى، و نسبت به اموال مسلمين دلسوز نيست، مسپار، تا آن را به پيشواى مسلمين برساند و او در ميان آنها تقسيم گرداند.
نهج البلاغة-ترجمه دشتى