محور : اقتصاد
صادقي حسين,فيروزان سرنقي توحيد
 
در تحليل نئوکلاسيکي رفتار توليدکننده، فرض مي شود توليدکنندگان با ترکيب بهينه عوامل توليد و حداقل سازي هزينه ها به دنبال کسب بيشترين سود هستند. پيش فرض اين رفتار، وجود قيمت هاي بازاري است که در بازار رقابتي و فارغ از دخالت نيروهاي غيربازاري شکل مي گيرند و به عنوان معياري از کميابي عوامل توليد، عمل مي کنند. اگر به دليل انحرافات قيمتي، قيمت ها راهنماي غلطي باشند، در اين صورت، نهاده ها به صورت ناکارا و بيش يا کمتر از حد کارا به کار گرفته شده و هزينه هاي توليد افزايش يافته و عدم کارآيي ايجاد مي شود.
اين مطالعه با به کارگيري يک مدل سيستمي و با لحاظ انحرافات قيمتي در تخصيص منابع، ميزان اين عدم کارايي هاي تخصيصي را اندازه مي گيرد. به اين منظور از رويکرد تابع هزينه سايه اي استفاده شده و با محاسبه شاخص مربوط به عدم کارآيي تخصيصي، ميزان انحرافات نسبي و انواع کشش ها، تحليل واقعي تري از تخصيص منابع در صنعت کشور در طول دوره 85-1350 ارايه مي شود.
نتايج به دست آمده، حاکي از قبول فرضيه عدم کارآيي نسبي قيمت نهاده ها و وجود هزينه هاي فزاينده عدم کارآيي تخصيصي در صنايع ايران است.
 
كليد واژه: انحراف قيمت، عدم کارآيي تخصيصي، تابع هزينه سايه اي، بازار نهاده، بخش صنعت، کشش



:: مشاهده متن کامل مقاله در قالب فرمت pdf  ::



منيع : پژوهشهاي اقتصادي- شماره 1  بهار 1389



نظرات 0