تاريخ : شنبه 31 اردیبهشت 1390  | 10:20 PM | نویسنده : قاسمعلی

محور : الگوهاي اقتصادي امام علي (ع)     گردآورنده : نويسنده وبلاگ

هنگامى كه پيشواى پرهيزكاران، على عليه السلام زمام امور را به دست گرفت، اعلام كرد كه در همه امور به سيره رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله عمل مى‏كند و عمل كرد.

از جمله آن امور، عدالت در تقسيم بيت المال بود:

الف - اعلام عدالت اقتصادى

آن حضرت بدون هيچ تأخير و سازشى، در روز دوم زمامداريش تساوى در تقسيم بيت‏المال را اعلام كرد و در روز سوم آن را تحقق بخشيد.

ابن ابى الحديد معتزلى از قول ابوجعفر اسكافى (دانشمند و متكلم بزرگ معتزله متوفى سال 240 هجرى) آورده است كه:

روز دوم پس از بيعت با على عليه السلام (كه روز شنبه يازده شب مانده از ماه ذى الحجه بود) آن حضرت به منبر رفت و خطبه‏اى ايراد كرد.

در آن خطبه راه و روش خود را كه ادامه سيره پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بود، مشخص، و مساوات در تقسيم بيت المال را اعلام كرد و همين سخنان، نخستين چيزى بود كه خوگرفتگان به نابرابرى‏ها، آن را خوش نداشتند، و موجب كينه و مخالفت با امام على عليه السلام شد.

آن حضرت به صراحت فرمود :

و انى حاملكم على منهج نبيكم صلى اللَّه عليه و آله و منفذ فيكم ما أمرت به ؛ إن استقمتم لى و باللَّه المستعان، ألا إنَّ موضعى من‏رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله بع دو فاته كموضعى منه أيام حياته.

من شما را به راه روشن پيامبرتان صلى اللَّه عليه و آله خواهم برد و به آنچه فرمان داده شده‏ام درباره شما عمل خواهم كرد، اگر به آنچه مى‏خواهم (تن سپاريد و) مستقيم شويد و (البته) از خدابايد يارى جست. بدانيد كه موضع من نسبت به رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله پس از رحلت او، همچون موضع من در دوران زندگى اوست.

حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام در ادامه سخنان خود، سرمايه‏داران را از راه و روششان پرهيز داد و اعلام كرد كه استفاده‏هاى نامشروع از بيت المال پايان يافته است.

و كسى بر سيره او كه سيره پيامبر خداست و بر عمل به مساوات در تقسيم بيت المال خرده نگيرد و اعتراض نكند و آنان كه براى خود نسبت به ساير مردم امتياز قائلند، بدانند كه اجر مزيت‏هاى معنوى نزد خداست و كسى را بر كسى مزيتى مادى نيست و همه مسلمانان برابرند و اموال خدا بايد به مساوات ميانشان تقسيم شود.

سپس از همگان خواست كه فردا براى گرفتن سهم‏شان از بيت المال بيايند.

ب - تقسيم مساوى بيت المال

1 - اميرمؤمنان عليه السلام به عمار ياسر و عبيداللَّه بن ابى رافع و ابوهيثم تيهان مأموريت داد، مالى را كه در بيت المال بود تقسيم كنند و به آنها فرمود :

إعدلوا بينهم و لا تفضَّلوا أحداً على أحدٍ
 عادلانه تقسيم كنيد و كسى را بر كسى برترى ندهيد.

آنها مسلمانان را شمردند و مقدار مال را نيز معلوم كردند كه به هركس سه دينار مى‏رسد.

مسلمانان و نيز طلحه و زبير با پسرهاى خود براى گرفتن سهمشان از بيت المال آمدند كه به هريك سه دينار دادند.

طلحه و زبير اعتراض كردند و گفتند:

عمر با ما چنين رفتار نمى‏كرد. آيا اين نحوه تقسيم بيت المال، نظر خودتان است يا نظر رفيقتان ؟

آنها پاسخ دادند :

اميرمؤمنان عليه السلام چنين دستور داده است.

آنان نزد على عليه السلام رفتند و به اين شيوه اعتراض كردند و نحوه تقسيم بيت المال را در دوره خليفه دوم يادآور شدند.

حضرت پرسيد :

فما كان يعطيكما رسول اللَّه؟

رسول خدا در تقسيم بيت المال با شما چگونه رفتار مى‏كرد؟

آنها سكوت كردند.

امام على عليه السلام فرمود :

اليس كان النَّبىُّ يقسم بين المسلمين بالسَّويَّة؟

آيا پيامبر بيت المال را ميان مسلمانان مساوى تقسيم نمى‏كرد؟

گفتند : آرى.

حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمود :

فسنَّة رسول اللَّه أولى بالاتباع عندكما، أم سنَّة عمرٍ ؟

پس نزد شما سنت پيامبر سزاوارتر است كه پيروى شود يا سنت عمر؟

گفتند :

سنت رسول خدا؛

اما ما داراى سوابق و خدمات بوده، در راه اسلام سختى‏ها كشيده‏ايم و از نزديكان (به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله) هستيم.

حضرت از آنها پرسيد :

سابقه شما در اسلام بيشتر است يا من ؟

گفتند : سابقه شما.

حضرت فرمود :

شما به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نزديكتر هستيد يا من؟

گفتند : شما.

پرسيد :

خدمات شما و سختى‏هايى كه براى اسلام متحمل شده‏ايد بيشتر است يا خدمات من؟

گفتند : شما.

فرمود :

به خدا سوگند من و كارگرى كه براى من كار مى‏كند در استفاده از بيت المال يكسان هستيم.

2 - سپس آن حضرت در خطبه‏اى همگان را از موضع و عملكرد خود آگاه ساخته و فرمود :

و محوت دواوين العطايا و أعطيت كما كان رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله يعطى‏بالسَّويَّة و لم أجعلها دولةً بين الاغنياء.

و دفاتر حقوق و عطايا را (كه به دستور عمر بر ملاك‏هاى طبقاتى تعيين شده بود) از بين بردم و مانند رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله آن را به مساوات تقسيم كردم و آن را در دست توانگران قرار ندادم.

3 - عاصم بن ضمره گويد :

على عليه السلام بيت المال را ميان مردم تقسيم كرد و همه را يكسان داد.

4 - يعقوبى مى‏نويسد :

على عليه السلام مردم را در عطا برابر نهاد و كسى را بر كسى برترى نمى‏داد و به غلامان همان اندازه مى‏داد كه به عرب‏ها مى‏بخشيد، وقتى علت را جويا شدند، در حالى كه چوبى از زمين برداشت و آن را ميان دو انگشت خود نهاد، فرمود:

قرأت ما بين الدَّفتين فلم أجد لولد اسماعى ل على ولد اسحاق فضل هذا

تمام قرآن را خوانده‏ام و در آن براى فرزندان اسماعيل (عرب‏ها) بر فرزندان اسحاق (غير عرب‏ها) به اندازه اين چوب برترى نيافته‏ام.

امام على عليه السلام در پاسخ اينگونه اعتراض‏ها و خرده‏گيرى‏ها خطاب به طلحه و زبير فرمود:

و أما ما ذكرتما من أمر الاءسوة، فانَّ ذلك أمرٌ لم أحكم أنا فيه‏ب رأيى، و لا ولَّيته هوى منى، بل وجدت أنا و.نتما ما جاء به‏رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله قد فر غ منه.

و اما (اعتراض) شما در مورد اينكه (چرا ميان شما و ساير مسلمانان) به تساوى رفتار كرده‏ام، اين حكمى نبوده كه من به رأى خود صادر كرده و بر طبق خواسته دلم انجام داده باشم، بلكه من و شما مى‏دانيم‏كه اين همان دستور العملى است كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله آورده و انجام داده است.

اميرمؤمنان عليه السلام محكم و استوار بر سيره مساوات ايستاد و با وجود همه مخالفت‏ها، بيت‏المال را به تساوى ميان همگان تقسيم كرد و ميان عرب و غير عرب تفاوت نگذاشت.

5 - از ابواسحاق نقل شده كه حرث گفت :

من نزد على عليه السلام بودم كه دو زن آمدند و ادعاى فقر و مسكنت كردند.

حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمود :

بر ما واجب است در صورت صدق گفته شما به شما كمك كنيم.

آنگاه مردى را در بازار فرستاد تا براى آنها طعام و لباس خريده و فرمود : به هر يك از آنها صد درهم بدهد.

يكى از زن‏ها اعتراض كرد و گفت :

من عرب هستم و زن ديگر از موالى است، چگونه با ما برخورد مساوى شده است.

امام على عليه السلام فرمود :

قد قرأت ما بين اللَّوحين فما رأيت لولد اسماعيل على ولد إسحاق عليه السلام فضلاً ولاجناح بعوضةٍ

من قرآن خوانده و در آن خوب نگريسته‏ام، اما براى فرزندان اسماعيل عليه السلام (عرب‏ها) بر فرزندان اسحاق عليه السلام (غير عرب‏ها) حتى به اندازه بال پشه‏اى برترى نديده‏ام.

ج - اجراى عدالت اقتصادى با خويشاوندان

ابن دأب از ام هانى (خواهر على عليه السلام) نقل مى‏كند كه:

نزد برادرش آمده و حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام بيست درهم به او داد،

كنيز عجم ام هانى نيز نزد امام على عليه السلام رفته و پول گرفته بود.

وقتى ام هانى از كنيز خود پرسيد كه چقدر از حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام گرفته است، گفت كه :

امام على عليه السلام بيست درهم به او داده.

ام هانى با عصبانيت نزد برادر رفت و گفت كه :

بايد به او پول بيشترى بدهد.

اما پاسخ حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام همان بود.

(كه در قرآن براى فرزندان اسماعيل بر فرزندان اسحاق برترى نيافته است).

آن حضرت براى خويشاوندان خود هيچ مزيتى بر ديگران قائل نمى‏شد و در برخورد با عقيل كه خواستار مبلغى بيش از سهمش از بيت المال بود، همين حقيقت را گوشزد كرد و فرمود :

من و تو نسبت به بيت المال، چون ساير مسلمانان هستيم.



منبع : الگوهاى رفتارى ‏جلد 3 «امام على (ع) و اقتصاد» - محمد دشتي رحمه الله عليه



نظرات 0