محور : الگوهاي اقتصادي امام علي (ع) گردآورنده : نويسنده وبلاگ
1 - وقف چاه هاى پر آب
يكى از محورهاى تلاش اقتصادى امام على عليه السلام حفر چاه، و قنات هاى پر آب بود كه آنها را وقف مسافران، و به خصوص حجاج بيت اللَّه مىكرد، كه در آن هواى گرم، در رفت وآمدهاى سخت، استفاده كنند.
امام صادق عليه السلام مىفرمايد :
روزى حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام سرگرم حفر چاهى بود، مقدارى كه چاه را كند، بگونهاى غير معمول ناگاه آب بسيار گوارا و شيرين فوران كرد (به اندازه گردن شتر).
گروهى كه در آن اطراف بودند، خوشحال شده به امام على عليه السلام تبريك گفتند، و از فراوانى و فشار آب چاه در شگفت ماندند.
حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمود :
من هم براى شكر گذارى در برابر نعمت هاى خدا، اين چاه را وقف مسافران و زائران بيت اللَّه مىكنم، وهر كس آن را بفروشد، يا به ديگرى ببخشد، لعنت خدا وفرشتگان براو باد. (1)
2 - وقف كردن چشمه هاى فراوان براى مستمندان
جوانى بنام ابى نيزر از فرزندان نجاشى پادشاه حبشه، در كودكى به مدينه آمد، در محضر رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله، اسلام را پذيرفت، و در خدمت آن حضرت زندگى مىكرد،
پس از رحلت رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله در خدمت فاطمه(س) و فرزندان او عليهم السلام بود.
ابونيزر مىگويد :
من حراست دو مزرعه اميرالمؤمنين عليه السلام را به عهده داشتم كه يكى عين ابى نيزر و ديگرى بغيبغه بود.
روزى آن حضرت در مزرعه به من فرمود :
طعامى براى خوردن هست؟
گفتم :
دارم ولى آن را براى اميرالمؤمنين عليه السلام مناسب نمىبينم، چون كه آن را از كدوى مزرعه با دنبه گوسفند تهيه كردهام،
فرمود: بياور، غذا را آوردم.
امام على عليه السلام برخاست و در جوى آب دست خويش را شست، بعد مقدارى از آن كدو را ميل فرمود، سپس دست خويش را خاكمال كرد و با دو دست مقدارى آب نوشيد، آنگاه فرمود :
اى ابانيزر دستها پاكترين ظرفند، سپس با رطوبت دستها شكم مبارك خويش را مسح كرد و فرمود:
من ادخله بطنه فى النار فابعده اللَّه .
هركه شكمش او را داخل آتش كند، خدا او را از رحمت خويش دور فرمايد.
آنگاه كلنگ را به دست گرفت و براى كندن چاه به درون آن رفت، كلنگ مىزد و ذكر خدا را زمزمه مىكرد، سپس از چاه بيرون آمد كه هنوز از آب خبرى نبود.
از پيشانى آن حضرت عرق مىريخت،
دفعه ديگر داخل چشمه گرديد، و كلنگ زد، آنگاه چشمه به آب رسيد، آب به اندازه گردن شتر بيرون مىزد، حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام به سرعت بيرون آمد و فرمود :
خدا را گواه مىگيرم كه اين چاه در راه خدا صدقه است. ابانيزر براى من دوات و كاغذى بياور.
به زودى آن دو را محضرش آوردم امام اينگونه نوشت:
بسم اللَّه الرَّحمن الرَّحيم، هذا ما تصدَّق به على اميرالمؤمنين تصدَّق بالضَّيعتين بعين ابى نيزر و البغيبغة على فقراء المدينة و ابن السَّبيل، ليقى اللَّه بهما وجهه حرَّ النار يومالقيام ة لا تباعاً و لاتوهب ا حتى يرثها اللَّه و هو خير الوارثين الا ان يحتاج اليهما الحسن و الحسين، فهما طلقٌ لهما و ليس لغيرهما.
به نام خداوند بخشنده مهربان، اين چاه، چاهى است كه على عليه السلام اميرالمؤمنين آنرا صدقه جاريه قرار داد و آن دو مزرعه معروف به عين ابى نيزر و بغيبغه است.
بر فقراء اهل مدينه و در راه ماندگان تا خدا چهره على را در روز قيامت از آتش جهنم نگاه دارد.
اين دو، قابل فروش و هبه به ديگرى نيستند تا روزى كه به خدا ارث رسند و او بهترين وارثان است، مگر اينكه حسن و حسين به آن دو احتياج پيدا كنند كه مطلق در اختيار آن دو مىباشند.
محمد بن هشام مىگويد :
امام حسين عليه السلام روزى مقروض شد، معاويه به او نامه نوشت، حاضرم عين ابى نيزر را به دويست هزار دينار بخرم.
امام حسين عليه السلام فرمود :
انَّما تصدَّق بها ابى، ليقى اللَّه وجهه حرَّ النار
(همانا اين چاه پر آب را پدرم در راه خدا به نيازمندان بخشيد تا از آتش جهم در امان باشد و من به هيچ قيمتى آنرا نخواهم فروخت).(2)
3 - بخشيدن لباسهاى اهدائى
در زمان رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله حله هايى پيراهنهاى قيمتى به آن حضرت تقديم كردند و پيامبر صلى اللَّه عليه و آله آنها را در ميان اصحاب تقسيم كرد، و پيراهنى را نيز به امام على عليه السلام بخشيد.
پس از چند لحظه يكى از ياران رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله از راه رسيد و وارد مسجد و در جمع ياران قرارگرفت،
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله خطاب به اصحاب فرمود :
چه كسى پيراهن خود را به اين يار تازه رسيده مىبخشد ؟
كسى جواب نداد.
حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام بلافاصله اعلام آمادگى فرمود و سهم خود را به آن شخص بخشيد.(3)
4 - بخشيدن حُله هاى قيمتى (لباسهاى قيمتى)
پادشاه حبشه، نجاشى، لباسى حلهاى به قيمت هزار دينار براى رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرستاد، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله آن را به حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام اهداء كرد،
چندى بعد تهيدستى به مسجد آمد و از امام على عليه السلام تقاضاى كمك كرد، حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام فوراً همان لباس هزار دينارى اهدائى را به فقير بخشيد. (4)
5 - تأمين غذاى گرسنگان
امام على عليه السلام با درآمد شخصى خود نان و غذاهاى لذيذ فراهم مىكرد و به گرسنگان و فقراء و يتيمان مىخورانيد و آنان را بر سر سفره احسان خود پذيرائى مىفرمود.
اما خود از آن غذاهاى چرب و شيرين نمىخورد، بلكه بر سفره خود نان جو و روغن و سركه مىگذاشت و با غذاهاى ساده خود را سير مىكرد.(5)
پی نوشت ها :
1-شرح من لايحضره الفقيه ج 11 ص 172
2- الكنى و الالقاب، كلمه مبرد، سير الائمة ج 1 ص 321
3- حلية الابرار ج 1 ص 370
4- حلية الابرار ج 1 ص 380
5- حلية الابرار ج 1 ص 350
منبع : الگوهاى رفتارى جلد 3 «امام على (ع) و اقتصاد» - محمد دشتي رحمه الله عليه