محور : الگوهاي اقتصادي امام علي (ع) گردآورنده : نويسنده وبلاگ
1 - كندن چاه براى تأمين آب آشاميدنى
حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام درتمام دوران زندگى پربارخود به عمران و آبادانى، و توليد و سازندگى توجه فراوانى داشت،
منتظر نمىماند كه ديگرى نيازمندىهاى او را برطرف سازد، بلكه خود باكار و تلاش مداوم، و توليد مناسب، هم نيازهاى خود را و هم نيازهاى ديگران را بر طرف مىساخت، با :
باغهاى فراوانى كه احداث كرد.
چاه هاى پر آبى كه حفر نمود.
هنوز هم پس از گذشت چهارده قرن درمدينه واطراف مدينه، تابلوهائى از چاههاى برجاى مانده از امام على عليه السلام به چشم مىخورد آبار على.
يكى از چاههاى آب آشاميدنى درطول راه، درمسير حركت ارتش آنحضرت به سوى صفين تحقق يافت.
وقتى ارتش حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام از شهر انبار عبور مىكرد، آب مورد نياز برنداشتند وباپيمودن مقدارى از راه، همگى تشنه وخسته درجستجوى آب افتادند، كه بى نتيجه بود،
از راهبى(1) پرسيدند :
او نيز جواب داد كه آب آشاميدنى مرا نيز ازدوفرسنگ راه مىآورند.
امام على عليه السلام در آن صحراى تفتيده اسب تاخت و در نقطهاى ايستاد و خيره به زمين نگاه كرد و فرمود:
در اين مكان آب وجود دارد، اينجا را حفر كنيد.
سربازان مقدارى كه زمين را كندند، به تخته سنگ بزرگ و روشنى رسيدند، هرچه تلاش كردند، حتى با تعداد صد نفر نتوانستند سنگ را از جاى خود تكان دهند.
در اين لحظه، حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام از اسب فرود آمد وخود به حفر چاه همت كرد، و با زمزمهاى كه همراهان ندانستند چه فرمود، سنگ را از جاى كند.
آب فواره زد و بالا آمد.
آنگاه خطاب به فرماندهان و نظاميان خود فرمود :
همگان از آب گوارا و خنك بياشامند، و ذخيره سازند، و اسبان و ديگر چهار پايان را سيراب كنند.(2)
يعنى امام على عليه السلام به عنوان امام و فرمانده كل نيروهاى مسلح به اين مقدار قناعت نمىكند، كه تنها امر و نهى كند،
بلكه هرجا كه لازم باشد ؛
آستينها را بالا زده،
خود كار مىكرد،
چاه حفر مىكرد،
سنگهاى بزرگ را جابجا مىساخت،
و شخصاً در رفع مشكل كمبود آب آشاميدنى ارتش خود اقدام جدى داشت.
از جاى كندن آن سنگ عظيم كه دهها نفر از جابجائى آن عاجز بودند از نيرومندى و شجاعت بىنظير آن حضرت به حساب مىآيد.
2- دستورالعمل براى اصلاح چاهها ونهرها
حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام در عمران و آبادى و حفر چاه و لايروبى رودها، توجه كاملى داشت تا جامعه با كار و توليد تأمين گردد.
يكى از فرماندهان امام على عليه السلام به نام قرظة بن كعب انصارى در شهرى كارمىكرد كه غير مسلمانان واهل ذمه تحت حمايت اسلام در صلح و آرامش مىزيستند.
چون دچار مشكل اقتصادى شدند حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام به قرظه نوشت:
مردانى از اهل ذمه، از حوزه فرمانداران توگفته اند كه در زمين هايشان نهرى داشتهاند كه خشك و پر شده است، پس در مشكلات اقتصادى آنها مطالعه كن، و آن نهر را اصلاح كن، و آباد نما،
به جان خودم سوگند، اگر آبادانى شود و مردم تأمين گردند بهتر از آن است كه از آنجا كوچ كنند و ناتوان گردند، واز انجام كارهائى كه به صلاح مملكت است باز مانند. (3)
3 - حفر چاه هاى فراوان در اطراف مدينه
امام على عليه السلام چاه هاى فراوانى درمدينه واطراف مدينه و در سرزمين ينبع سر راه كوفه و مكه حفر كرد و أغلب چاههاى به آب رسيده را وقف محلات يا فقراء يا مسافران خانه خدا كرد.(4)
4- بهبود وضع زندگى مردم
حفر قنات تا آن روز در عربستان مطرح نبود، كه امام على عليه السلام براى آبيارى درختان تشنه مدينه، روش حفر چاه را مطرح و به ديگران آموزش داد.
در آن روزگار وضع كشت گندم مناسب نبود، چون از گندمهاى لاغر و غيرمرغوب استفاده مىكردند، كه حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام دستور داد تا از طائف و ايران بذر گندمهاى مرغوب تهيه و كشاورزى را رونق دهند.
على عليه السلام اولين كسى است كه آسياب آبى را با آب قناتها ساخت و به راه انداخت تا گندمها را آرد كنند.
امام على عليه السلام در نقشه شهرى و وسيع بودن خيابانها تلاش مىكرد و پس از ساختن بندر و اسكله در جده، از جده تا شهر عله جاده شوسه ايجاد كرد.(5)
5 - روش بكارگيرى مردم در آبادانى شهرها
شيوه سلاطين و حاكمان مستبد در عمران و آبادى آن بود كه از نيروى كار ارزان مردم استفاده مىكردند و با كار رايگان مردم جادهها، كاخها و ديوارهائى مثل ديوار چين مىساختند و يا اهرام مصر را با كشته شدن هزاران انسان بىگناه درست مىكردند.
اما حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام دستور مىداد، اگر مردم مىخواهند و با ميل و رغبت كار مىكنند، براى اصلاح نهرهاى زمينهاى كشاورزى خودشان به كار گرفته شوند، و فرمانداران بايد مزد آنها را بپردازند و اگر كسى نمىخواهد يا كراهت دارد، از كار كردن آنها صرف نظر شود.
اين دستورالعمل را به فرماندار خود (قرظة بن كعب) نيز نوشت.(6)
پی نوشت ها :
1- راهب ، نام روحانيون مسيحى بود.
2- ناسخ التواريخ ج 2 ص 33
3- تاريخ يعقوبى ج 2 ص 203
4- فروع كافى ج 7 ص 543 - و - وسائل الشيعه ج 13 ص 303
5- خداوند علم و شمشير، رودلف ژايگر آلمانى
6- ترجمه الفتنةالكبرى، انقلاب بزرگ ج2 ص161
منبع : الگوهاى رفتارى جلد 3 «امام على (ع) و اقتصاد» - محمد دشتي رحمه الله عليه