محور : الگوهاي اقتصادي امام علي (ع) گردآورنده : نويسنده وبلاگ
1 - اعتدال در دنيا
خطبه 209 نهجالبلاغه
1- استخدام الدنیا فی طریق للاخره
ما كنت تصنع بسعة هذه الدَّار في الدُّنيا، وأنت إليها في الْآخرةكنْت أحْوج؟ وبلى إ نْ شئت بلغت بها الْآخرة: تقْري فيها الضَّيف، وتصل فيها الرَّحم، وتطلع منها الحقوقم طالعها، فإذا أنت قد بلغت بها الْآخرة.
فقال له العلاء: يا أمير المؤمنين، أشكو اليك أخي عاصم بن زياد. قال: وما له؟ قال: لبس العباءة وتخلى عن الدنيا. قال: علي به. فلما جاء قال: علی به. فلما جاء قال:
2 - نقد الرهبنة
يا عديَّ نفسه! لقد استهام بك الخبيث! أما رحمت أهلك وولدك؟! أترى اللَّه أحلَّ لكالطَّيب ات، وهو يكره أن تأخذها؟! أنت أهون على اللَّه من ذلك!
قال: يا أمير المؤمنين، هذا أنت في خشونة ملبسك وجشوبة مأكلك!
قال: ويحك، إني لست كأنت، إنَّ اللَّه تعالى فرض على أئمَّة العدل أنيقدروا أن فسهم بضعفة النَّاس، كيلاَ يَتَبَيَّغَ بالفَقير فَقره!
1- روش استفاده از دنيا
ترجمه خطبه 209
(پس از جنگ بصره بر علاء بن زياد وارد شد كه از ياران امام بود، وقتى ديد خانه بسيار مجلل و وسيع دارد فرمود :)
1 - روش استفاده از دنيا
با اين خانه وسيع در دنيا چه مىكنى؟ در حالى كه در آخرت به آن نيازمندترى
آرى اگر بخواهى مىتوانى با همين خانه به آخرت برسى! در اين خانه وسيع مهمانان را پذيرايى كنى، به خويشاوندان با نيكوكارى بپيوندى، و حقوقى كه بر گردن تو است به صاحبان حق برسانى، پس آنگاه تو با همين خانه وسيع به آخرت نيز مىتوانى پرداخت.
(علاء گفت: از برادرم عاصم بن زياد به شما شكايت مىكنم، فرمود چه شد او را؟ گفت عبايى پوشيده و از دنيا كناره گرفته است : امام عليه السلام فرمود او را بياوريد، وقتى آمد به او فرمود :)
2 - برخورد با تفكر ترك دنيا
اى دشمنك جان خويش، شيطان سرگردانت كرده، آيا تو به زن و فرزندانت رحم نمىكنى؟ تو مىپندارى كه خداوند نعمتهاى پاكيزهاش را حلال كرده اما دوست ندارد تو از آنها استفاده كنى؟ تو در برابر خدا كوچك تر از آنى كه اينگونه با تو رفتار كند.
(عاصم گفت، اى اميرمؤمنان، پس چرا تو با اين لباس خشن، و آن غذاى ناگوار بسر مىبرى؟ امام فرمود :)
واى بر تو، من همانند تو نيستم، خداوند بر پيشوايان حق واجب كرده كه خود را با مردم ناتوان همسو كنند، تا فقر و ندارى، تنگدست را به هيجان نياورد، و به طغيان نكشاند.
حكمت 269 نهجالبلاغه: روش برخورد با دنيا
انواع الناس فى الدنيا
وقال عليه السلام:
النَّاس فى الدُّنيا عاملان:
عاملٌ عمل فى الدُّنيا للدُّنيا، قد شغلته دنياه عن آخرته، يخشى علىمن يخلفه الفقر، ويأمنه على نفسه، فيفني عمره في منفعة غيره؛
وعاملٌ عمل فى الدُّنيا لما بعدها، فجاءه الَّذي له من الدُّنيا بغيرعملٍ، فأحرز الحظَّين معاً، وملك الدَّارين جميعاً، فأصبح وجيهاً عند اللَّه، لاَ يَسأَل اللَّهَ حَاجَةً فَيَمنَعه.
ترجمه حكمت 269 : روش برخورد با دنيا
و درود خدا بر او فرمود :
مردم در دنيا دو دستهاند، يكى آن كس كه در دنيا براى دنيا كار كرد، و دنيا او را از آخرتش بازداشت، بر بازماندگان خويش از تهيدستى ترسان است، و از تهيدستى خويش در امان است، پس زندگانى خود را در راه سود ديگران از دست مىدهد.
و ديگرى آن كه در دنيا براى آخرت كار مىكند، و نعمتهاى دنيا نيز بدون تلاش به او روى مىآورد،
پس بهره هر دو جهان را چشيده، و مالك هر دو جهان مىگردد، و با آبرومندى در پيشگاه خدا صبح مىكند، و حاجتى را از خدا درخواست نمىكند جز آن كه روا مىگردد