محور : الگوهاي اقتصادي امام علي (ع) گردآورنده : نويسنده وبلاگ
نامه 25 نهجالبلاغه
(كان يكتبها لمن يستعمله على الصدقات)
و إنما ذكرنا هنا جملاً ليعلم بها أنه عليه السلام كان يقيم عماد الحق، ويشرع أمثلة العدل، في صغير الأمور و كبيرها و دقيقها و جليلها.
1 - الجباة و الاخلاق الاجتماعية
انطلق على تقوى اللَّه وحده لاَ شَريكَ لَه، وَلاَ ترَوعَنَّ مسلماً وَلاَ تَجتَازَنَّ عَلَيه كَارهاً، ولاَ تَأخذَنَّ منه أَكثَرَ من حَق اللَّه في مَاله، فَإذَا قَدمتَ عَلَى الحَي فَانزل بمَائهم من غَير أن تخالط أبياتهم، ثمَّ امضإ ليهم بالسَّكينة والوقار؛ حتَّى تقوم بينهم فتسلم عليهم، ولاَتخدجبالتَّحيَّة لهم ،
ثمَّ تقول: عباد اللَّه، أرسلني إليكم وليُّ اللَّه وخليفته، لِآخذ مِنكم حقَّ اللَّه في أموالكم، فهل لله في أموالكم من حقٍّ فتؤدُّوه إلى وليه. فإنقال قائلٌ: لاَ ، فَلاَ ترَاجع ه، وَإن أَنعَمَ لك منعمٌ فانطلق معه منغى رأن تخ يفه أو توعده أو تعسفه أو ترهقه فخذ ما أعطاك من ذهبٍ أو فضَّةٍ، فإن كان له ماشيةٌ أو إبلٌ فلاَ تَدخلهَا إلاَّ بإذنه، فَإنَّ أَكثَرَهَا لَه.
فإذا أتيتها فلاَ تَدخل عَلَيهَا دخولَ متَسَلطٍ عَلَيه ولاَعَنيفٍ به. وَلاَ تنَفرَنَّ بَهيمَةً وَلاَ تفزعَنَّهَا، وَلاَ تَسوءَنَّ صَاحبَهَا فيهَا، وَاصدَع المَالَ صدعين ثمَّ خيره، فإذا اختار فلاَ تَعرضَنَّ لمَا اختَارَه. ثمَّ اصدَع الباقيَ صَدعَين، ثمَّ خيره، فاذا اختار فلا تعرضنَّ لما اختاره فلاَ تَزَال كَذلكَ حَتَّى يَبقَى مافيهوفاءٌلحقاللَّهفيماله؛فاقبضحقَّ اللَّه من ه. فإن استقالكف أقله،ثمَاخلطهماثمَاصنعمثل الَّذي صنعت أوَّلاً حتَّى تأخذ حقَاللَّهفي ماله.ولاَتَأخذَنَعَوداً وَلاَ هَرمَةً وَلاَ مَكسورَةً وَلاَ مَهلوسَةً،وَلاَذَاتَ عَوَارٍ، وَلاَ تَأمَنَنَّ عليها إلاَّ من تثق بدينه، رافقاً بمال المسلمين حتَّى يوصله إلى وليهم فيقسمه بينهم.
ترجمه نامه 25
(دستورالعمل امام به مأموران جمع آورى ماليات)
(ما بخشى از اين وصيت را آورديم تا معلوم شود كه امام اركان حق را به پا مىداشت و فرمان به عدل صادر مىكرد، در كارهاى كوچك يا بزرگ، با ارزش يا بىمقدار)
1 - اخلاق اجتماعى كارگزاران اقتصادى
با ترس از خدايى كه يكتاست و همتايى ندارد، حركت كن، در سر راه هيچ مسلمانى را نترسان، يا با زور از زمين او نگذر، و افزونتر از حقوق الهى از او مگير، هرگاه به آبادى رسيدى، در كنار آب فرود آى، و وارد خانه كسى مشو، سپس با آرامش و وقار به سوى آنان حركت كن، تا در ميانشان قرار گيرى، به آنها سلام كن، و در سلام و تعارف و مهربانى كوتاهى نكن. سپس مىگويى: اى بندگان خدا، مرا ولى خدا و جانشين او به سوى شما فرستاده، تا حق خدا را كه در اموال شماست تحويل گيرم، آيا در اموال شما حقى است كه به نماينده او بپردازيد؟)
اگر كسى گفت: نه، ديگر به او مراجعه نكن، و اگر كسى پاسخ داد: آرى، همراهش برو، بدون آن كه او را بترسانى، يا تهديد كنى، يا به كار مشكلى وادار سازى، هرچه از طلا و نقره به تو رساند بردار، و اگر داراى گوسفند يا شتر بود، بدون اجازهاش داخل مشو، كه اكثر اموال از آن اوست
آنگاه كه داخل شدى مانند اشخاص سلطهگر، و سختگير رفتار نكن، حيوانى را رم مده، و هراسان مكن، و دامدار را مرنجان، حيوانات رابه دو دسته تقسيم كن و صاحبش را اجازه ده كه خود انتخاب كند، پس از انتخاب اعتراض نكن، سپس باقيمانده را به دو دسته تقسيم كن و صاحبش را اجازه ده كه خود انتخاب كند و بر انتخاب او خرده مگير، به همين گونه رفتار كن تا باقيمانده، حق خداوند باشد. اگر دامدار ازاين تقسيم و انتخاب پشيمان است، و از تو درخواست گزينش دوباره دارد همراهى كن، پس حيوانات را درهم كن، و به دو دسته تقسيم نما همانند آغاز كار، تا حق خدا را از آن برگيرى و در تحويل گرفتن حيوانات، حيوان پير و دست و پا شكسته، بيمار و معيوب را به عنوان زكات نپذير، و به فردى كه اطمينان ندارى، و نسبت به اموال مسلمين دلسوز نيست، مسپار، تا آن را به پيشواى مسلمين رسانده، در ميان آنها تقسيم گردد.
2 - حماية حقوق الحيوانات
ولاَتوَكلبهَاإلاَّنَاصحاًشَفيقاًوَأَميناًحَفيظاً،غَيرَ معنفٍ وَلاَ مجحفٍ،وَلاَملغبٍ وَلاَمتعبٍ. ثمَّ احدر إلينا ما اجتمع عندك نصيره حيث أمر اللَّه به، فإذا أخذها أمينك فأوعز إليه. ألاَّيحول بين ناقةٍ وبين فصيلها، ولاَ يَمصرَ لَبَنَهَا فَيَضرَّ ذلكَ بوَلَدهَا؛ وَلاَ يَجهَدَنَّهَا ركوباً، وليعدل بين صواحباتها في ذلكوبينها،وليرفهعلىاللاَّغب، وليستأن بالنَّقب والظَّالع، وليوردهاماتمرُّبهمن الغدر، ولاَ يَعدل بهَا عَن نَبت الْأَرْض إلىجوادالطُّرق،وليروحهافيالسَّاعات، وليمهلها عند النطاف والْأعْشاب. حتَّى تأْتينا بإذن اللَّه بدَّناً منقياتٍ، غير متعباتٍ ولاَ مَجهودَاتٍ، لنَقسمَهَا عَلَى كتَاب اللَّه وَسنَّة نَبيه صلى اللَّه عليه و آله فإنَّ ذلك أعظم لِأجرِك، وأقرب لِرشدِك، إِن شاء اللَّه.
2 - حمايت از حقوق حيوانات
در رساندن حيوانات آن را به دست چوپانى كه خيرخواه و مهربان، امين و حافظ، كه نه سختگير باشد و نه ستمكار، نه تند براند و نه حيوانات را خسته كند، بسپار، سپس آن چه از بيت المال جمع آورى شد براى ما بفرست، تا در نيازهايى كه خدا اجازه فرمود مصرف كنيم، هرگاه حيوانات را به دست فردى امين سپردى، به او سفارش كن تا: بين شتر و نوزادش جدايى نيفكند، و شير آن را ندوشد تا به بچهاش زيانى وارد نشود، در سوار شدن بر شتران عدالت را رعايت كند، و مراعات حال شتر خسته يا زخمى را كه سوارى دادن براى او سخت است بنمايد، آنها را در سر راه به درون آب ببرد، و از جادههايى كه دو طرف آن علف زار است به جاده بىعلفنكشاند،وهرچند گاه شتران را مهلت دهد تا استراحت كنند،وهرگاهبه آبوعلفزار رسيد،فرصت دهد تا علف بخورند و آب بنوشند. تا آنگاه كه به اذن خدا بر ما وارد شوند، فربه و سرحال، نه خسته و كوفته، كه آنها را بر أساس رهنمود قرآن، و سنت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله تقسيم نماييم، عمل به دستورات ياد شده مايه بزرگى پاداش و هدايت تو خواهد شد. انشاءاللَّه
نامه 26 نهجالبلاغه: نامه به مأموران ماليات
(إلى بعض عماله وقد بعثه على الصدقة)
1 - اخلاق الولاة
أمره بتقوى اللَّه في سرائر أمره وخفيَّات عمله، حيث لاَ شَهيدَ غَيره، وَلاَ وَكيلَ دونَه. وأمره ألاَّ يعمل بشيءٍ من طاعة اللَّه فيما ظهر فيخالف إلى غيره فيما أسرَّ، ومن لم يختلف سرُّه وعلاَنيَته، وَفعله وَمَقَالَته، فَقَد أَدَّى الْأَمَانَةَ، وَأَخْلَصَ الْعبَادَةَ. وَأَمَرَه أَلاَّ يجبههم ولاَ يَعضَهَهم، وَلاَ يَرغَبَ عَنهم تَفَضُّلاً بالْإمَارَة عَلَيْهمْ، فَإنَّهم الْإخْوَان في الدين، والْأعْوان على اسْتخْراج الْحقوق. وإنَّ لك في هذهالصَّدقةنصيباً مفروضاً، وحقاً معلوماً، وشركاء أهل مسكنةٍ، وضعفاء ذوي فاقةٍ، وإنَّا موفُّوك حقَّك، فوفهم حقوقهم، وإلاَّ تفعلفإنَّك من أكثر النَّاس خصوماً يوم القيامة، وبؤسى لمن - خصمه عند اللَّه - الفقراء والمساكين والسَّائلون والمدفوعون، والغارمون وابن السَّبيل!
ترجمه نامه 26
(نامه به مأموران ماليات)
1 - اخلاق كارگزاران مالياتى
او را به ترس از خدا در اسرار پنهانى، و اعمال مخفى سفارش مىكنم، آنجا كه هيچ گواهى غير ازاو، و نمايندهاى جز خدا نيست، و سفارش مىكنم كه مبادا در ظاهر خدا را اطاعت، و در خلوت نافرمانى كند، و اينكه آشكار و پنهانش، و گفتار و كردارش در تضاد نباشد، امانت الهى را اداء، و عبادت را خالصانه انجام دهد و به او سفارش مىكنم با مردم تندخو نباشد، و به آنها دروغ نگويد، و با مردم به جهت اينكه بر آنها حكومت دارد بىاعتنايى نكند، چه اينكه مردم برادران دينى، و يارى دهندگان در استخراج حقوق الهىاند
بدان! براى تو در اين زكاتى كه جمع مىكنى سهمى معين، و حقى روشن است، و شريكانى از مستمندان و ضعيفان دارى، همانگونه كه ما حق تو را مىدهيم، تو هم بايد نسبت به حقوق آنان وفادار باشى، اگر چنين نكنى در روز رستاخيز بيش از همه دشمن دارى، و واى بر كسى كه در پيشگاه خدا، فقرا و مساكين، و درخواست كنندگان و آنان كه از حقشان محرومند، و بدهكاران و ورشكستگان و در راه ماندگان، دشمن او باشند و از او شكايت كنند.
2 - ضرورة حفظ الأمانة
ومن استهان بالْأمانة، ورتع في الْخيانة، ولمْ ينزه نفْسه ودينه عنْها، فقد أحلَّ بنفسه الذُّلَّ والخزي في الدُّنيا، وهو في الْآخرة أذلُّ وأخزى. وإنَّ أعظم الخيانة خيانة الْأمَّة، وأفظعالغش غشُّ الْأ ئمَّة، والسَّلَام.
2 - امانتدارى
كسى كه امانت الهى را خوار شمارد، و دست به خيانت آلوده كند، و خود و دين خود را پاك نسازد، درهاى خوارى را در دنيا به روى خود گشوده، و در قيامت خوارتر و رسواتر خواهد بود، و همانا! بزرگ ترين خيانت! خيانت به ملت، و رسواترين دغلكارى، دغلبازى با امامان است، با درود.