تاريخ : یک شنبه 30 بهمن 1390  | 12:06 AM | نویسنده : قاسمعلی

فصل 9: آفت‌ها
 1- تعصب
پيامبر  فرمود:
«مَنْ تَعَصُّبَ اَو تُعُصِّبَ لَهُ فَقَدْ خُلِعَ رِبْقَةُ الايمانِ مِنْ عُنُقِهِ» : «كسي كه تعصب (طرفداري و پافشاري بناحق و نابجا)‌ ورزد ريسمان ايمان از گردنش باز مي‌گردد.»
2- ناآگاهي
خداوند در قرآن سفارش اكيد فرموده‌اند كه درباره مطالب و اخبار تحقيق كرده تا با آگاهي كامل وظيفه خود را انجام دهيد. و مبادا از اينكه با جهل و ناداني در منجلاب خلاف و فساد گرفتار شده و پشيمان شويد. «… فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ»  (181)
«تحقيق كنيد، مبادا به گروهي از روي ناداني آسيب برسانيد و از كرده خود پشيمان شويد.»
3- جو زدگي
ماموران الهي به دوزخيان گويند :  چه چيز شما را به دوزخ كشيد؟ گويند :
«… وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ»  (182)
«ما با ياوه گويان، ياوه مي‌گفتيم».
و بر اين اعتقاد بوديم كه:
«خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو»
4-كبر و غرور
خداوند در قرآن علت سقوط و اجرا نكردن فرمان الهي را همين خوي و خصلت  ناپسند يعني كبر و غرور دانسته و مي‌فرمايد ؛
«إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ »  (183)
«… (همه فرمان خدا را اطاعت كردند)‌ مگر شيطان كه سرپيچي و گردنكشي كرد.» (چرا ؟)
«… أَنَاْ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ»
«(گفت :) من از او (انسان) بهتر و برترم مرا از آتش و او را از گِل آفريدي.» (184)
5- تقليد نابجا و كوركورانه
البته تقليد به معناي رجوع به كارشناس در هر كاري، و هر كجا و براي هر كسي پسنديده و نيكوست. ولي اگر تقليد كوركورانه و بدون دليل باشد از ديدگاه هر انسان عاقل و دانايي ناصواب و نكوهيده است.
مجرمان روز قيامت، در جهت علت گرفتاري‌شان به آتش قهر و غضب الهي تقليد كوركورانه از ديگران اقرار مي‌كنند؛
«لَوْلَا أَنتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ»  (185)
«اگر شما نبوديد (و ما از شما تقليد كوركورانه نمي‌كرديم)‌ هر آينه مامومن بوديم.»
6- شايعه
شايد سخت‌ترين مجازات‌ها در قرآن براي كساني است كه در جامعه اسلامي شايعاتي را رواج مي‌دهند و دل مردم را نسبت به اسلام و انجام وظايف ديني خود لرزانده و سست مي‌نمايند.»
« لَئِن لَّمْ يَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا ، مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا.» 
«اگر منافقان و بيمار دلان و آن‌ها كه اخبار دروغ و شايعات بي‌اساس در مدينه (شهر) پخش مي‌كنند دست از كار خود برندارند، تو (اي پيامبر) را بر ضد آنان مي‌شورانيم، سپس جز مدت كوتاهي نمي‌توانند در كنار تو در اين شهر بمانند. و از همه جا طرد مي‌شوند، و هر جا يافته شوند گرفته خواهند شد و به سختي به قتل خواهند رسيد.»‌ (186)
7- دشمني
«وَأَطِيعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ»  (187)
«و از خداوند و فرستاده‌اش (رهبر ديني) پيروي و اطاعت كنيد و نزاع (و اختلاف) نكنيد، زيرا كه سست مي‌شويد و مهابت و قوتتان از بين مي‌رود، و صبر كنيد، همانا خداوند با صابران است.»
از آيه فوق فهميده مي‌شود كه قانون و رهبر محور وحدت امت اسلامي است و اختلاف و نزاع كارآيي و عملكردها را سست نموده و جامعه اسلامي را از درون پوك و از بيرون هم بي آبرو و ابهت مي‌نمايد.
8- اسراف
«… وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ»  (188)
«و اسراف نكنيد، چرا كه خداوند، اسراف كاران را دوست ندارد.»
اسلام دين اعتدال است و مصرف بي‌رويه را منع مي‌نمايد و اسرافكار مبغوض خداوند است.
و در آيه ديگر مي‌فرمايد :
«وَلَا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ» (189) «و از اسراف كاران فرمان نبريد.»‌
از اين آيه استفاده مي‌شود :
اسراف كاري نشانه فساد و اسراف‌كار مفسد، و صلاحيت قبول مسئوليت را نداشته و امت اسلامي نبايد كاري را به او واگذار نموده و از او هم اطاعت ننمايند. گر چه اسراف‌كاران كار خود را توجيه كرده و خود را صالح مي‌دانند.
9- غيبت
يكي از گناهان بزرگ «غيبت» است.
قرآن مي‌فرمايد:
«… وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ…»  (190)
هيچ يك از شما از ديگري غيبت نكند.آيا كسي از شما دوست دارد كه گوشت مردار برادر خود را بخورد ؟ (به يقين) همه شما از اين كار كراهت داشته و بد مي‌دانيد.»
«البته در روايت غيبت در مشورت آن هم به صورت محرمانه و محدود اجازه داده شده است.»
10- عيب جويي و هرزه گويي
«وَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ» (191) «واي بر عيب‌جويان هرزه‌گوي»
در روايات آمده: غيبت و هرزه گويي دين و تمام اعمال نيك انسان را از بين مي‌برد.
11- تجسس و سوء ظن
تجسس در احوال و اسرار مردم كه باعث سوء ظن هم مي‌شود از خصلت‌هاي مذموم و ناپسندي است كه مورد قهر و غضب الهي است.
قرآن مي‌فرمايد: «اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا…»  (192)
«… از بسياري از گمان‌ها بپرهيزيد، چرا كه بعضي از گمان‌ها گناه است و هرگز(در كار ديگران) تجسس نكنيد ...»
در حديث آمده :  بدترين مردم كسي است كه به دنبال پيدا كردن عيوب مردم است.
12- سخريه و استهزاء
مسخره كردن و خوار كردن ديگران از خصلتهاي ناروا و باعث سرافكندگي و شرمساري و رسوايي روز قيامت است و خداوند از آن نهي فرموده است؛
«لَا يَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ … وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ …»‌  (193)
«اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! نبايد گروهي از شما گروه ديگر را مسخره كنند شايد آن‌ها از اين‌ها بهتر باشند. و يكديگر را مورد طعن و عيب‌جوئي قرار ندهيد و با القاب زشت و ناپسند يكديگر را ياد نكنيد.»
13- حبّ و بغض‌هاي نابجا
شركت در انتخابات چه براي داوطلبين و آن كسي كه خود را براي پذيرفتن اين مسئوليت لايق و شايسته مي‌داند و چه براي مردم يك وظيفه ديني و الهي است. انجام اين وظيفه، انگيزه الهي مي‌خواهد. وارد كردن حبّ و بغض‌هاي نابجا اين انگيزه مقدس را در وجود انسان مي‌ميراند. گرايش‌هاي باندي و جناحي، رفاقت‌ها و يا نسبت‌هاي قومي و قبيله‌اي و هم‌صنف بودن و ... برگرفته از هواهاي نفساني و وسوسه‌هاي شيطاني است كه با اخلاق اسلامي سازگاري ندارد.
پيامبر گرامي اسلام  مي‌فرمايد:
«حبُّكَ للشَّيءِ يُعمي و يُصِمُّ»؛  (194)
دوست داشتن (بدون انگيزه صحيح و الهي انسان را) كور و كر كننده است.»
و حضرت علي  مي‌فرمايد:
«عينَ المحبِّ عَمْيَةٌ عَنْ مَعايبِ المحبوبِ وَ أُذُنُهُ صَمّاءُ عَنْ قُبْحِ مَساويهِ» (195)
«چشمان دوست، دربرابر عيب‌هاي محبوبش كور، و گوش‌هايش در برابر قبيح و زشت او ناشنواست.»
14- رشوه و فريب
جاي سؤال است كسي كه با رشوه و عوام‌فريبي و مخارج گزاف مي‌خواهد مسئوليتي را در نظام اسلامي بدست آورد، آيا مي‌تواند به هنگام رسيدن به مقام از ارزش‌هاي اسلامي دفاع كرده و خدمتگزار خوبي براي مردم مسلمان باشد؟
اميرمؤمنان علي  در اين‌باره مي‌فرمايد:
«السّيّد مَن لا يُصانِعُ و لا يُخادِعُ و لا تَغُرُّهُ الْمطامِعُ» (196)
«آقا (مسئول و كارگزار) مردم كسي است كه رشوه ندهد و حيله‌گري و فريبكاري نكند و چيزهاي طمع‌ انگيز او را به طمع نياندازد.»
 15- توسل به روش‌هاي ناپسند
مقام‌ها و مسئوليت‌هاي دنيايي ارزشي ندارد كه انسان براي رسيدن به آن، و مردم براي رأي آوردن كسي كه داخل حزب و گروه، هم‌شهري و هم‌زبان و ... آن‌هاست به هر كار و روش ناپسندي دست بزند. كه اگر خداي ناخواسته چنين شد جز وزر و وبال چيزي براي ما باقي نخواهد‌ماند. سخن خداپسندانه علي  در اين‌باره چنين است؛ 
«لا تَقبَلِ الرِّئاسَةَ عَلي أَهلِ مَدينَتِكَ، فَإِنَّهُم‎ْ لايَستَقيمونَ لَكَ اِلّا بِما تَخْرُجُ بِهِ مِنْ شَرْطِ الَّرئيسِ الفاضِلِ» (197)
«رياست و مسئوليت شهر را (در زماني‌كه مردم به روش‌هاي غلط، زشت و ناپسند عادت دارند) به عهده مگير، چرا كه به كلام تو و دلسوزي‌هايت گوش فرا نمي‌دهند، مگر، آن‌كه اعمالي (ناپسند) را انجام دهي، در حالي كه با انجام آن، شرايط رئيس شايسته، (لايق) و فاضل را از دست مي‌دهي.»
16- اختلاف و تفرقه
بدون شك يكي از سياست‌هاي دشمنان اسلام و مسلمين و وسوسه‌هاي شيطان و اسباب ذلّت امّت اسلامي ايجاد «اختلاف» در صفوف مردم است. و در مقابل آن «وحدت» كه عامل سربلندي، عزّت، اقتدار، پيشرفت و پيروزي مسلمانان است.
خداوند در قرآن چنين مي‌فرمايد؛
«وَ اَطيعُواللهَ و رَسولَهُ و لاتنازَعوُا فَتَفشَلوا و تَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِروا إِنَّ اللهَ مَعَ الصّابرينَ» (198)
«از خداوند و پيامبرش اطاعت كنيد و اختلاف نكنيد، تا اينكه متفرّق شويد و احترام و عزّت شما از بين برود و صبر را پيشه كنيد كه به يقين خداوند با صبر پيشه‌گان است.»
در طول تاريخ ثابت شده كه هرگاه بين صفوف مسلمانان اختلاف و تفرقه ايجاد شده، شكست‌ها و ضررهاي غيرقابل جبراني را متحمّل شده‌اند و دشمنان هم با تحريك و تشويق آب را گل‌آلود ديده، مقاصد خود را پياده مي‌كنند.
تا آنجا كه آفت اختلاف را خطري به مراتب بزرگتر و مؤثرتر از حضور نظامي دشمن مي‌شمارند.
 هشدار مهم ؛
انجام وظيفه آري، دين فروشي هرگز !!!
در روايت آمده است ؛  بدبخت كسي است كه دين‌اش را به دنياي‌اش بفروشد و بدبخت‌تر كسي است كه دين‌اش را به دنياي ديگران بفروشد.
خدايا: روزبه‌روز بر عزت و قدرت و وحدت و آگاهي و همدلي، سرافرازي و استقلال امت اسلامي در مقابل دشمنان بيفزا و ما را در انجام وظائف خود موفق و دشمن شاد مفرما.
فرج آقا امام زمان  عدالت گستر، جهان را برسان و قلبش از ما راضي فرما.
ما را به راه اسلام و قرآن و اهلبيت   و خون شهداء ثابت قدم بدار.
خدايـا چنـان كن سرانجام كـار
كه تو خوشنود باشي و ما رستگار
 181- حجرات /6
182- مدثر /45
183- بقره /34
184- اعراف /12
185- سباء /31
186- احزاب 60 و61
187- انفال /60
188- انعام /141
189- شعراء /151
190- حجرات /12
191- همزه /1
192- حجرات /12
193- حجرات /11
194- من لا يحضره 4/380
195- غررالحكم /حكمت 26314
196- غررالحكم /حكمت 2101
197- شرح نهج البلاغه ابن‌ابي‌الحديد 20/282
198-  انفال /46



نظرات 0