دکترمطهری: اگر برای کسب کرسیهای بیشتر در مجلس یا تصاحب پست ریاستجمهور، اخلاق زیر پا گذاشته شود، رقیب تحقیر یا تخریب شود و آبروی افراد ریخته شود، نمیتوان گفت قدرتطلبی برای خدمت به اسلام یا مردم بوده است. احزاب و افراد باید برای خدا وارد عرصه انتخابات شوند، اصول و آرمانهایشان را مطرح کنند، مرامنامه، [...]
دکترمطهری: اگر برای کسب کرسیهای بیشتر در مجلس یا تصاحب پست ریاستجمهور، اخلاق زیر پا گذاشته شود، رقیب تحقیر یا تخریب شود و آبروی افراد ریخته شود، نمیتوان گفت قدرتطلبی برای خدمت به اسلام یا مردم بوده است. احزاب و افراد باید برای خدا وارد عرصه انتخابات شوند، اصول و آرمانهایشان را مطرح کنند، مرامنامه، اساسنامه و کاندیداهایی را به جامعه معرفی کنند و هدفی جز خدمت به اسلام و مردم نداشته باشند. در این صورت رقابت سالمی بین آنها شکل میگیرد و در مجموع نظام از مزایای آن منتفع میشود. دکتر علی مطهری در گفتوگو با ایسنا فضای سیاسی کشور را اینگونه تشریح کرد: فضای سیاسی کشور با توجه به نزدیک شدن به انتخابات مجلس نهم باید بهتر از اینها باشد، با توجه به حوادث انتخابات سال ۸۸ لازم است انگیزه و شوق شرکت در انتخابات در مردم افزایش یابد، باید مشوقهایی برای سیاسیون و افرادی که تمایل به کاندیدا شدن دارند ایجاد شود، فضای سیاسی کشور بازتر شود، اجازه داده شود افراد اظهارنظر کنند و منتقدان نظام سخن بگویند و پاسخ دریافت کنند تا این احساس در سیاسیون و دلسوزان نظام ایجاد شود که میتوانند در روند سیاسی کشور مؤثر باشند. وی گفت: البته با افرادی که به اموال عمومی آسیب زدند و اقدام عملی برضد نظام انجام دادند، باید برخورد شود.
پیاده کردن افراد از قطار انقلاب
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه هرکس قانون اساسی را قبول دارد و اقدام عملی علیه نظام انجام نداده است نباید مشکل رد صلاحیت داشته باشد، افزود: کسی که میگوید «مرز التزام به ولایتفقیه را احکام حکومتی میدانم» چرا به صرف برخی انتقادات و مخالفتها رد صلاحیت شود؟
اگر فضای سیاسی حالت امنیتی و پلیسی نداشته باشد و مردم با مشارکت بالا در انتخابات شرکت کنند، تودهنی محکمی به آمریکا و کشورهای غربی زده میشود.غربیها از ابتدا تصمیم به نابودی انقلاب اسلامی داشتهاند و مترصد حمله به ایرانند، اگر انتخابات آزاد با مشارکت بالا مثلاً ۷۰ درصد برگزار شود اثرش از شلیک صدها موشک به سوی مراکز حساس آنها بیشتر خواهد بود و جلو حمله نظامی احتمالی به ایران گرفته میشود ولی اگر به پیاده کردن افراد و گروهها از قطار انقلاب ادامه داده شود، مشارکت مردمی کاهش مییابد و کشورهای غربی احساس خواهند کرد که پایگاه اجتماعی انقلاب ضعیف شده، از این رو بر حجم تهدیداتشان میافزایند.
برداشتهای متفاوت از اصل «عدالت»
وی در بخش دیگری از سخنان خود با تأکید به اینکه نمیتوان تاریخ انقلاب را پاک کرد، گفت: به عنوان مثال هرچه باشد آقایان منتظری و بازرگان بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی را تشکیل میدهند. اگر بخواهیم زندگینامه شهید مطهری را بنویسیم باید بگوییم شهید مطهری و آقای منتظری ۱۱ سال با یکدیگر هم درس و هم بحث بودند و ایشان از نزدیکترین دوستان شهید مطهری بود و همین طور مهندس بازرگان. انتقادات فکری و سیاسی یک مطلب است و واقعیات تاریخی مطلب دیگر. اما وقتی این مطلب را میگویم برخی اصولگرایان ناراحت شده و بنده را از بیان آن برحذر میدارند. مطهری «عدالت» را از دیگر اصولی دانست که در جریان اصولگرا برداشتهای متفاوتی از آن میشود، سپس خاطرنشان کرد: در خصوص عدالت باید تعریف واحد داشته باشیم، ما میگوییم جامعه اسلامی جامعه بدون تبعیض است نه جامعه بدون تفاوت،تفاوتهایی که ناشی از اختلاف کوشش و اختلاف استعدادها باشد به رسمیت شناخته میشود ولی برداشت برخی از عدالت همان نگاه سوسیالیستی است که معتقد به برابر بودن برخورداری افراد از مواهب طبیعت بدون در نظر گرفتن اختلاف استعدادها و اختلاف تلاش افراد است. برداشت برخی دیگر توزیع یکسان پول بین مردم است، برخی نیز عدالت را در سرمایهگذاری در زیرساختها و افزایش تولید میدانند و توجه چندانی به شکافهای طبقاتی ندارند.
مواضع جبهه پایداری
نماینده مردم تهران در مجلس با بیان اینکه اصولگرای واقعی کسی است که به اصول و مبانی با برداشت و درک درست اعتقاد داشته باشد، گفت: در بین گروههای مختلف اصولگرا نگاه جبهه پایداری را در برخی حوزهها قبول ندارم، حساسیت آنها در مسائل فرهنگی خوب است اما نگاه آنها به اصولی نظیر «آزادی بیان» و «نقش مردم» را درست نمیدانم، معتقدم اگر این تیپ فکری بر کشور مسلط شود نظام و انقلاب ظرف مدت کوتاهی نابود میشود. مطهری با ابراز تاسف گفت: این نگاه تنگنظرانه و سختگیرانه، فقط خود را اصولگرا و انقلابی واقعی دانسته و بقیه را منحرف میداند، این نگاه جبهه پایداری، نگاه بسیار خطرناکی است. اعضای این جبهه بقیه اصولگرایان را یا مردودین فتنه یا خواص بیبصیرت میدانند، بنابراین حکم به خروج بخش عظیمی از اصولگرایان از حوزه انقلاب میدهند و این اعتقاد، اعتقاد خطرناکی است.
مطهری اظهار داشت: از نظر بنده برخی از اعضای جبهه پایداری خود از مردودین فتنه هستند. آنان با عملکردشان در تشدید حوادث سال ۱۳۸۸ نقش داشتند، آنان تخلفات طرف خودی را ندیدند و قضاوت عادلانه و منصفانه نداشتند و با برخوردهایی که با معترضان داشتند باعث جری شدن طرف مقابل شدند. این افراد با پخش مستقیم دادگاهها، با اتهامات و تهمتهایی که به بسیاری از معترضان زدند فضا را تندتر کردند. آنان کوچکترین انتقاد مؤثری به نحوه مناظره احمدینژاد، حادثه کوی دانشگاه و کهریزک نکردند و این در حالی بود که مقام رهبری در موضوع کوی دانشگاه و کهریزک به صراحت موضعگیری کردند. نماینده مردم تهران اضافه کرد: زمانی که بنده و امثال بنده نسبت به تسامح فرهنگی دولت هشدار داده و اعتراض میکردیم، این افراد با ما مخالفت میکردند. حتی در زمان نطقم در مجلس سر و صدا میکردند؛ چراکه این اقدام بنده را اعتراض به دولت میدانستند و تأکید میکردند این مسائل، فرعی است و نباید به آنها پرداخت، حالا اینها تندتر از سایرین سنگ مخالفت با جریان موسوم به انحرافی را به سینه میزنند.
مطهری مدیون منابع قدرت و ثروت شدن کاندیدای نمایندگی مجلس را موجب از بین رفتن حریت و آزادگی فرد در دوره نمایندگی مجلس دانست و متذکر شد: نماینده نباید به منابع قدرت و ثروت وابستگی داشته باشد یا به عبارت بهتر «مدیون» فرد یا گروهی باشد و باید در بیان دیدگاههایش آزادی و حریت داشته باشد.
ماجرای سفارت انگلیس
مطهری در بخش دیگری از این گفتوگو با واکاوی دلایل تسخیر سفارت انگلیس در تهران به ایسنا گفت: اشغال سفارت انگلیس در شرایطی که تحت فشارهای خارجی هستیم، اقدام درستی نبود و در مجامع بینالمللی به ضرر ایران تمام شد، در حالی که قانون کاهش روابط با انگلیس، قانون خوب و حسابشدهای بود. اشغال سفارت اثر خوب این قانون را از بین برد. این اقدام خلاف قانون، به نفع کشورهای غربی و انگلیس تمام شد. مقایسه این اقدام با تسخیر سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸ مقایسه درستی نیست. در آن زمان دولت موقت سرکار بود، انقلاب هنوز استقرار نیافته بود و این گونه رفتارها قابل توجیه بود. مطهری با یادآوری اشغال سفارت ایران در لندن در سال ۱۳۵۹، گفت: قرائن نشان میدهد که اشغال سفارت ایران در لندن در سال ۱۳۵۹ از سوی مخالفان نظام جمهور اسلامی که طی آن ۲۶ ایرانی حاضر در سفارت گروگان گرفته شدند و دو نفر از آنان (دکتر لواسانی و دکتر صمدزاده) به شهادت رسیدند، بدون همکاری پلیس انگلیس امکانپذیر نبود، هر چند که بعداً پلیس اسکاتلندیارد به آنجا حمله کرد و پنج تن از شش تروریست را کشت. وی تأکید کرد: دولت انگلیس طی صد سال گذشته ظلمهای فراوانی به مردم ایران کرده است ولی راه جبران آن، تسخیر سفارت انگلیس نبود.