نماینده ولی فقیه در استان مرکزی گفت: مردم تصور نکنند در عزای امام حسین باید شرکت کنند، اما در روز ۹ دی و انتخابات نباید شرکت کنند، این‌ها همه مثل حلقه‌های زنجیر به هم وابسته و متصلند. به گزارش خبرگزاری فارس از اراک آیت‌الله قربانعلی دری‌نجف‌آبادی در مقاله‌ای که امروز نسخه‌ای از آن در اختیار [...]

نماینده ولی فقیه در استان مرکزی گفت: مردم تصور نکنند در عزای امام حسین باید شرکت کنند، اما در روز ۹ دی و انتخابات نباید شرکت کنند، این‌ها همه مثل حلقه‌های زنجیر به هم وابسته و متصلند.
به گزارش خبرگزاری فارس از اراک آیت‌الله قربانعلی دری‌نجف‌آبادی در مقاله‌ای که امروز نسخه‌ای از آن در اختیار دفتر خبرگزاری فارس قرار گرفته، آورده است:‌ فقها دژهای استوار اسلام هستند، همان طور که دیوارهای شهر برای شهر.
یکی از موضوعاتی که قبل از انقلاب نیز بر آن تاکید داشتم بحث اسلام فقاهت در برابر دیگر جریان‌ها بود، این موضوعی است که باید حداقل در طول ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال گذشته دنبال کنیم، در کشور ما تمام جریاناتی که در طول ۳۰۰ سال گذشته و حتی در دوره قبل از قاجار، زندیه و قبل از نادرشاه افشار به وجود آمده کم و بیش ناشی از همین مسئله است.
در طول تاریخ همواره اسلام فقاهت در برابر جریان‌های مختلف دیگر‌ که ریشه اسلامی نداشته‌ یا جریانی که اسلام حداقلی، اسلام لیبرالیسم، اسلام آمریکایی ‌یا اسلام التقاطی بوده است ‌یا اسلام تحریف شده، اسلام متحجر یا اسلام خوارج نهروانی بوده قرار گرفته است.
ما یک خط مستقیمی را از اهل بیت(ع) گرفتیم که آن خط مستقیم، خط اسلام فقاهت است، باید روی آن بایستیم و با قدرت در تبیین و تعریفش تلاش کنیم، فرض کنید زمان میرزای‌شیرازی بحث تحریم تنباکو مطرح بوده که یک آقای بزرگواری به نام میرزای‌شیرازی در گوشه سامرا نشسته و فرموده الیوم شرب توتون یا استعمال توتون در حکم محاربه با امام زمان(عج الله) است‌.
همین حکم بساط انگلیسی‌ها را در یک کشور درنوردید، همین طور در جریان مشروطیت هم فقها پیشتاز شده و مردم هم با پیروی از فقها به صحنه آمدند، بنابراین هر زمانی که یک عالم فقیه و فرزانه‌ای در صحنه حضور یابد حاکمان ظلم و کفر از بین می‌روند.
در مقطعی دیگر نیز در مقابل این جریانات فقها ایستادند، علما ایستادند، بزرگان ایستادند و وقتی هم دیدند مشروطه منحرف می‌شود شیخ فضل‌الله و دیگر علما از جمله آخوند خراسانی مجدداً برای مقابله با انحراف به این حرکت پیوستند.
در زمان رضاخان و کودتای آن دوران باز هم مدرس‌ها شهید شدند، آقا نجفی اصفهانی‌ها شهید شدند، مرحوم حاج شیخ عبدالکریم در تنگنای سخت قرار گرفتند تا جایی که امام و دیگران در قم ناچار بودند قبل از طلوع آفتاب از حجره فیضیه خارج و در کوه‌هایی که الان به عنوان کوه خضردر اطراف جمکران معروف است ساکن شوند و در تاریکی شب بازگردند، چرا که در این دوران علما در امان نبودند، اما این اتفاق‌ها اتفاقات کمی نبود و در عین حال جریان فقاهت در برابر رضاخان ایستادند.
بعد از دوران سلطنت رضاخان درکودتای بیستم شهریور علما و روحانیت جایگاه ویژه‌ای در بین مردم یافته بودند.
این موارد داستان‌های عظیم و تاریخ سازیست تا جایی که موجب نجات آذربایجان شد. آذربایجان را هیچ چیزی مگر وفات مرحوم حاج سیدابوالحسن اصفهانی نجات نداد. وقتی وفات آقا سیدابوالحسن اتفاق افتاد در سال ۱۳۲۵ بساط پیشه‌وری و دیگران جمع و تمام آذربایجان سیاه‌پوش شد آنها می‌خواستند بیایند این طرف توده‌ای درست کنند جا برای توده‌ای نبود به تبع آن بساط قاضی محمد در مهاباد جمع شد، اینها وابستگی داشتند ادعای استقلال می‌کردند و تجزیه‌طلب و ابزار بودند.
بساط همه اینها جمع شد و به هر کیفیت کشور یک وحدتی پیدا کرد، الان نیز انقلاب اسلامی ایران و همه برکاتش به برکت فقاهت اسلام و اسلام فقاهت است.
۱۵ خرداد یعنی دوازده محرم سال ۴۲ هیچ کدام از جریان‌های سیاسی حتی سیاسی‌های مذهبی در صحنه نبودند و سیاسی‌های مذهبی سازمان یافته مثل نهضت آزادی هم نبودند پس چه کسانی در صحنه آمدند و مقدمات قیام خونین را فراهم آوردند؟ این‌ها همین هیئات و عزاداران حسینی بودند که در روز عاشورا دسته‌های عزا را راه انداخته و ندای حسین حسین شعار ماست سر می‌دادند.
همین‌ها ۱۵ خرداد دو روز بعد از دستگیری امام راحل شعار می‌دادند “حسین حسین شعار ماست” و شعار “یامرگ یا خمینی” یا “مرگ بر این حکومت یزیدی” می‌دادند، محور امام بود و جمعیت و فقاهت بود.
شما یک مورد پیدا نمی‌کنید که دیگرانی مثل جبهه ملی، نهضت آزادی، جریان‌های دیگر حزب توده همراهی کرده باشند؛ اینها همان عزاداران امام حسین بودند.
شاید عجیب باشد که بدانید حتی امام(ره) به مثل نهضت آزادی ملاقات خصوصی هم نمی‌‌داد و در همان سال‌های ۴۲ نیز امام ملاقات خصوصی با اینها نداشت و همه را جزو مردم می‌دانست.
بنابراین ما واقعاً مدیون اسلام و فقاهت هستیم و در جامعه ما به جز هدایت کردن در مسیر اسلام فقاهت تا زمان ظهور حضرت ولی عصر (ارواحنا فداء) راهی نداریم و این راهی است که حجت شرعی را بر همه ما تمام کرده، چراکه استدلال‌های شرعی پشتوانه‌اش است. «اما من کان من الفقها صائناً لنفسه حافظاً لدینه مخالفاً لهواه مطیعاً لامر مولاه» علاوه بر کشور ما در جاهای دیگر نیز همین طور است، در جریان فلسطین ۱۵ گروه فلسطینی فعالیت می‌کردند که تنها جریان حماس و جهاد اسلامی با الهام از جمهوری اسلامی، حماسه کربلا و عاشورای حسینی توفیقاتی را بدست آورد.
در برابر جریان اسلام فقاهت در طول همین ۳۲ سال انقلاب جریان‌های مختلفی ظهور یافتند، اسلام‌ حداقلی یعنی آخوندها بروند گوشه حجره، اول بار امام نظر شریفش این بود، بعد دید نه فایده ندارد بخواهد کار را به امثال آقای بازرگان یا آقای بنی‌صدر بدهد، چراکه اینها به سادگی شهید رجایی و شهید باهنر که بگویند من مقلد امامم، نبودند.
‌بنی‌صدر ادعا می‌کرد اجتهاد صد و شصت رشته می‌خواهد من بلدم و دیگران ندارند، کیش شخصیت خودش شده بود، همان کیش شخصیت، متأسفانه خسر الدنیا و الآخرة ذلک هو الخسران المبین، بنابراین بحث اصلی اسلام فقاهت است.
اگر بخواهیم۲۰ سال اخیر را مقطع‌بندی جداگانه‌ای کنیم به نظر من جریان‌هایی تحت عناوین مختلف با گرایش‌های روشنفکرانه، لیبرالیستی، سکولاریستی و یا با هر عنوان دیگری قصد داشتند در برابر اسلام فقاهت بایستند، که حتی شهادت شهید مطهری‌ها هم به خاطر همین مسأله بوده است، یعنی جریان فرقان و منافقین که شهید مطهری، شهید سر‌لشکر قرنی یا دکتر مفتح را شهید کردند و تا امروز همین جریان، جریانی است که در مقابل اسلام فقاهت مقابله کردند.
‌سر بسته می‌گویم جریان‌سازی در مقابل اسلام فقاهت خطرناک است، ما هیچ تشکلی منهای محوریت اسلام فقاهت نمی‌توانیم به رسمیت بشناسیم، تشکلی می‌تواند مبنا قرار بگیرد که محورش اسلام فقاهت باشد نه سلیقه‌ها و احیاناً اکثریت و اقلیت‌های سلیقه‌ای شخصی و قومی و نژادی و سیاسی و مانند آن.
حوادث دو سال قبل یعنی انتخابات ۸۸ یکی از آن جریان‌هایی است که به پشت پرده‌اش در رابطه با اروپا و آمریکا و دیگران کار ندارم آنچه در رابطه با داخل است تا زمانی که در چهار چوب قانون اساسی و قانون انتخابات و حضور مردم در صحنه‌ها بسیار خوب، اما آنجایی که دیگر در برابر اسلام فقاهت با موضع‌گیری با لشکر‌کشی خیابانی، با جریان‌سازی، با درگیری‌های خیابانی، آب به آسیاب دشمن ریختند و دشمن را شاد کردند و موجب وهن جمهوری اسلامی ایران در کشورهای منطقه و جهان شدند هیچ توجیه شرعی و قانونی و اخروی ندارد و به ضرر کشور، انقلاب و به ضرر همه است.
همان سال من در نماز جمعه تهران به عنوان سخنران هفته قوه قضاییه دعوت داشتم و در چهار، پنج دقیقه آخر بحثم عنوان کردم در نظام و قانون اساسی قول رهبر در هر رابطه‌ای قول فصل است و دیگر کسانی که دچار افراط و تفریط شوند باید جوابگو باشند و به عواقب اقدامات خود فکر کنند.
خود ما هم به عنوان دادستان کل یکی از کسانی بودیم که بنا شد به شکایت‌ها رسیدگی کنیم که در این راستا به شورای نگهبان هم پیشنهاد دادیم نتیجه قطعی آرا را ۳ تا ۵ روز دیگر اعلام کرده و در این مدت به صورت رندوم ۱۰ درصد صندوق‌ها را بازشماری کنند که اگر دیگر کاندیداها ایراد و اعتراضی دارند، معلوم شود.
البته من یادم نیست چون ظاهراً یکی از آقایان ادعا داشت که در آن باز شماری آرا من فلان قدر اضافه شده است. اما حالا بنده جزو کسانی بودم که به عنوان هیئت داوران یا امثال هیئت داوران در این هیئت عضو بودم و در نهایت بیانیه‌ای را آقای ابوترابی با بنده هماهنگ و قرائت کردند.
مسیری از تاریخ دویست، سیصد سال گذشته ترسیم کردم هر چه بخواهم بازش کنم باید یک دایرةالمعارف برایش بنویسم که در این مجال نمی‌گنجد.
ما در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی با شهید بهشتی، شهید باهنر و بعضی از این آقایان که حالا جزو سران مسائل ۸۸ قرار دارند عضویت داشتیم و در معاشرت با آنها تا حدودی از افکار و گرایش‌هایشان مطلع بودیم.
طبیعتاً هر چه بتوانیم باید بحث جریان اسلام فقاهت را تعمیق دهیم و بعد لغزش‌ها و انحرافاتی که در این رابطه به وجود آمده را تبیین کنیم به عنوان مثال یک نمونه‌اش گروهک فرقان در رابطه با برداشت‌های انحرافی از قرآن، برداشت‌های غلط، تفسیرهای غلط و من درآوردی، قرآن که کتاب تفسیر من درآوردی نیست، حالا هر کسی بیاید بشود مفسر قرآن العیاذبالله یک جایش هم می‌رسد به آقای گروهک فرقان و طلبه‌ای به نام گودرزی، یکی می‌شود آقای فلان، یکی می‌شود آقای بهمان، یکی می‌شود دسته منافقین مسعود رجبی لعنت‌الله علیه، یا اکبر گنجی بدتر از منافقین اینها هر کدام یکی از این شاخه‌ها هستند، یکی می‌شود مرحوم بازرگان، حالا یکی متدین است در عین حال کج سلیقه است، یکی تدینش هم تابع سلیقه‌اش است هر کدام از اینها یک شاخه‌ای هستند از این جریانی که دارم خدمتتان عرض می ‌کنم، یکی هم می‌شود میرزا محمدعلی باب، عباس افندی، میرزا حسین علی بها لعنت‌الله علیهم، سلمان رشدی لعنت‌الله علیه، سلمان رشدی آذربایجان رافقی لعنت‌الله علیه و … در شرایط کنونی نیز باید هوشیار و آگاه باشیم، الان هم این خطرها به شدت احساس می‌شود، آدم به سادگی از حب جاه آزاد نمی شود «آخِرُ ما یَخْرُجُ مِنْ قلوب الصِّدّیقینَ حُبُّ الْجاهِ»، آخرین چیزی که از دل صدیقین خارج می‌شود حب جاه است، ممکن است آدم از حب مال و زن و فرزند بگذرد، اما از حب جاه نمی‌گذرد، آن وقت همین حب جاه موجب می‌شود که قرآن و حدیث را با سلیقه خودمان تفسیر کنیم.
در حال حاضر باید در بازگویی و پاسداشت حماسه نهم دی تنویر افکار عمومی، روشنگری و افشاگری واقعی، بدون تحقیر و توهین به افراد مورد توجه واقع شود.
همانطور که قران به ما دستور داده فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه معلوم می شود قول احسنه، قول دارد حسن هم دارد گفته فیتبعون احسنه ما از احسنه قول را بیاوریم مطرح کنیم به جای قول حسن و یا غیر حسن احسنه قول را بیاییم مطرح کنیم و در واقع جواهرات ارزشمند و قیمتی را در برابر خزف‌ها مطرح کنیم.
با زبان خیرخواهی و دلسوزی امر به معروف کنیم. توطئه‌های دشمنان و فریب‌خوردگان را برشماریم،‌ برای خدا مجاهدت کنیم خداوند هدایت خواهد فرمود.
در برابر دشمنان و بیگانگان و نقشه‌های شیطانی آنها نیز باید هوشیار باشیم،‌ آنها از اسلام فقاهت سیلی خورده‌اند، از امام و شهدا سیلی خورده‌اند، بنابراین ما باید بتوانیم با یک ادبیات بسیار سنگین، متین و افتخار آمیز کارهایی انجام دهیم که موجب خشنودی امام زمان شود، روشنگری باشد، افشا‌گری باشد، در عین حال مردم‌مان هوشیار باشند، این حوادث و جریانات را خودشان بشناسند، خودشان تمیز بدهند تا برای فردای انتخابات مجلس نهم چشم‌ها و گوش‌ها باز باشد.
پس باید یادآوری کنم ما با سه اصل و چارچوب مهم و اساسی شامل اسلام و اهل بیت، قانون اساسی و ولایت فقیه و مردم مواجهیم و خارج از این چار چوب‌ها نمی‌خواهیم کاری انجام دهیم.
این را باید بدانیم که تفسیر قانون اساسی و تفسیر اسلام تنها با ولایت فقیه و فقهای بزرگ اسلام است، همه باید مطیع امر ولی فقیه باشیم چراکه در نهایت مشروعیت نظام هم از ایشان تجلی می‌یابد.
امسال نیز حضور مردم انقلابی در بزرگداشت حماسه ۹ دی لازم و ضروری است، همانطورکه حضور شما در انتخابات و عزاداری امام حسین هم لازم است، اینها مکمل یکدیگرند، خیال نکنید در عزای امام حسین باید شرکت کنید، اما روز ۹ دی و انتخابات نباید شرکت کنید، این ها همه مثل حلقه‌های زنجیر به هم وابسته و متصل‌اند، ملت ما باید وحدت و انسجام خود را در تمامی مراحل حفظ کند و به ریسمان الهی متصل باشد.
خداوند متعال توفیق درک معارف و تعالیم اسلام ناب محمدی(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت(س) را به همه ما اعطا فرماید و قلب مطهر حضرت بقیه‌الله ارواحنا فداء را از همه خشنود کند.



نظرات 0