فتحا… آملی – مهلت ثبت نام کاندیداهای انتخابات مجلس شورای اسلامی به آخرین روزها و ساعتها رسیده و قاعدتاً با پایان گرفتن مهلت، دیگر نمیتوان برای حضور در این عرصه مهم انتخاباتی تلاشی صورت داد. علت اینکه با وجود نگارش یک یادداشت در آغاز این هفته مجدداً این موضوع را انتخاب کردهام احساسی است که [...]
فتحا… آملی – مهلت ثبت نام کاندیداهای انتخابات مجلس شورای اسلامی به آخرین روزها و ساعتها رسیده و قاعدتاً با پایان گرفتن مهلت، دیگر نمیتوان برای حضور در این عرصه مهم انتخاباتی تلاشی صورت داد. علت اینکه با وجود نگارش یک یادداشت در آغاز این هفته مجدداً این موضوع را انتخاب کردهام احساسی است که نسبت به فضای این روزها دارم و گمان میکنم و یا احساسم این است که به قدر انتظار گرم به نظر نمیرسد و استقبال نخبگان برای شرکت در آن و ثبتنام چهرههای شناخته شده آنچنان که باید نیست و یا شاید هنوز برای قضاوت زود است و باید تا آخرین ساعتها صبر کرد، چون بسیاری از چهرهها عادت دارند که در آخرین فرصتها ثبت نام کنند. البته گمان میکنم برخی تحلیلها و اظهارنظرهای مطرحشده به گونهای است که شاید محل دغدغه ثبتنام کنندگانی باشد که منتقد دولت حساب میشوند و از نحلههای فکری گوناگون هستند.
در یادداشت قبل عرض کردم که از جمله مهمترین وظایف رسانهها و ارکان حکومت و دولت، تقویت اطمینان بخشی و اعتمادآفرینی و نیز تقویت ایجاد انگیزه برای حضور و مشارکت هرچه بیشتر نخبگان و صاحبان آراء و افکار مختلف است که از قهر و بیتفاوتی احتمالی آنان بکاهد. درست است که تبلیغات در آستانه برگزاری انتخابات اوج میگیرند و همه را به شرکت در انتخابات دعوت میکنند اما رسانهها و به ویژه رسانه ملی و نیز مسئولان و شخصیتهای برجسته نظام در این مرحله نیز باید برای جلب مشارکت نخبگان و اطمینان بخشی به آنان همّت کنند و با ایجاد انگیزه در آنان شرایطی را فراهم بیاورند که مردم که صاحبان اصلی انقلاب به حساب میآیند حق انتخابهای بیشتری داشته باشند. یادمان باشد که انتخابات در ایران پس از انقلاب، صرفاً دارای یک کارکرد نیست. یعنی صرفاً به خاطر این انجام نمیشود که نمایشی باشد برای تعیین میزان مقبولیّت و محبوبیّت نظام اسلامی و محک زدن میزان مشارکت آنان و خشنود شدن از استقبال گسترده آنان، گرچه این نکته نیز بسیار مهم است و نسبت حضور و مشارکت مردم نسبتی محسوس با میزان محبوبیّت و مشروعیّت نظام پیدا میکند و نشانه علاقهمندی آنان به حاکمیّت محسوب میگردد که البته درجای خود نیز بسیار پسندیده و غرور انگیز است امّا کارکرد اصلی و مهم دیگر انتخابات و شأن نزول آن، مشارکت دادن مردم در تصمیمگیری و دخالت دادن آنان به منظور استفاده از حق تعیین سرنوشت خویش است.
به عنوان مثال در همین انتخابات مجلس ایجاد سازوکار و بستر و شرایطی است که آنها بتوانند و امکان آن را بیابند که بهترین، کارآمدترین و شایستهترین افرادی را که تشخیص میدهند میتوانند بهترین نمایندگان آنان برای تصمیمگیری در مورد مهمترین مسایل کشور باشند برگزینند. چرا که آنها باید در مقام نمانیده مردم، بهترین تصمیمات را به جای آنها بگیرند. به همین اعتبار است که تا فرصت باقی است باید از همه آنها که در خود توانایی دفاع از حقوق مردم را میبینند و احساس میکنند که میتوانند با حضور در مجلس شورای اسلامی، به پیشرفت امور و آسایش و رفاه کشور و ملت و اداره بهتر حکومت کمک کنند دعوت کرد و خواست که بیتفاوت نگذرند و خاموش ننشینند. باید دانست که انقلاب و نظام اسلامی و کشور ملک طلق این جریان یا آن جریان سیاسی و یا این شخصیت یا آن شخصیت ذینفوذ و یا این گروه و آن گروه نیست. کشور مال همه ماست و انتخابات نیز حق مسلم مردم و برای مردم و همه ما نیز وظیفه داریم به کشور خدمت کنیم. ممکن است عدهای چنین اندیشه کنند که ثبتنام ما ثمری ندارد، چون ممکن است صلاحیت ما تأیید نشود. به اعتقاد من این نگرانی نباید موجب رفع تکلیف و دوری از عرصه خدمترسانی شود. قاعدتاً همه آنها که قانون را قبول دارند و میخواهند در چارچوب قانون پای به عرصه انتخابات بگذارند میتوانند وارد این عرصه شوند. دراین صورت حتی اگر با وجود این اعتقاد و نیت، به هر دلیل امکان خدمت و یا رقابت پیدا نکردند حداقل به تکلیف خود در قبال کشور و ملت عمل کردهاند و نزد وجدان خود و افکار عمومی عذری ندارند و آنها که دلیل ایجاد این سد و مانع شدند باید به افکار عمومی پاسخ دهند. اگر انتخابات را حق مردم میدانیم و برای مشارکت دادن واقعی آنان در تعیین سرنوشت خویش نیتخیر داریم و پیشرفت ایران عزیز را میخواهیم، پس باید به کیفیت انتخاب و انتخابشوندگان نیز سخت حساس باشیم. شرط ایجاد چنین کیفیتی حضور و مشارکت همه نخبگان، کارشناسان و شایستگان در این عرصه و ایجاد فرصت انتخاب بهتر برای مردم خوبمان است.