احیای دو قطبی سوخته احمدینژاد – هاشمی برای پیروزی در انتخابات مجلس / در روزهای اخیر روزنامه ایران آغازگر دوباره جریانی با سابقه شش سال است؛ جریانی به نام «دو قطبی احمدینژاد – هاشمی» که همواره و در مقاطع حساس سعی بر احیای آن شده است. به گزارش کاشف نیوز، کم نیستند تحلیلگران و کارشناسانی [...]
احیای دو قطبی سوخته احمدینژاد – هاشمی برای پیروزی در انتخابات مجلس / در روزهای اخیر روزنامه ایران آغازگر دوباره جریانی با سابقه شش سال است؛ جریانی به نام «دو قطبی احمدینژاد – هاشمی» که همواره و در مقاطع حساس سعی بر احیای آن شده است.
به گزارش کاشف نیوز، کم نیستند تحلیلگران و کارشناسانی که علت اصلی پیروزی احمدی نژاد در انتخابات سوم تیر ۱۳۸۴ را به وجود آوردن این دو قطبی میدانند، دو قطبیای که در یک سوی آن احمدینژاد به عنوان نماینده مردم مستضعف و هاشمی رفسنجانی به عنوان نماینده طبقه مرفه و… قرار گرفته بود و احمدی نژاد جسورانه با دادن کدها و افشاگریهایی تلاش کرد تا به زعم خود چهره واقعی هاشمی و اطرافیانش را افشا کند. تاکتیکی که در کنار استفاده از گفتمان اصولگرایانه توانست آرای قابل توجهی را برای او به ارمغان بیاورد.
این دو قطبی اما چندان در طول دوران مسئولیت محمود احمدینژاد در دولت نهم بر خلاف گمانهزنیها تشدید نشد مگر در مواقع حساس، و حساسترین آن در زمانه انتخابات دور دهم ریاست جمهوری بود که بار دیگر این احمدی نژاد بود که در مناظره با میرحسین موسوی او را مورد حمایت هاشمی رفسنجانی معرفی کرد.
در فاصله چند ماه مانده به انتخابات مجلس و در حالی که دست جریان منحرف برای دلسوزان و علاقمندان نظام رو شده است، همانگونه که کاشف نیوز پیش از این خبر داده بود بازی جدیدی را در پنج محور «ضربه زدن به جریان وحدت اصولگرایان»، «تلاش برای خروج از انزوا» با رویکرد اتکا بر ابراز نظر سران این جریان در رابطه با موضوعات مورد تایید طبقه حزب اللهی به ویژه در مورد مقام معظم رهبری شکل گرفته، «از سیبل خارج کردن سران خود» ، «شبهه زدایی و مظلوم نمایی» و «افشاگریهای گسترده و بیسابقه» آغاز خواهد کرد.
علی اکبر جوانفکر، روز شنبه در مقالهای در روزنامه ایران با عنوان «ناآرامی هاشمی برای گریز از نامه بدون سلام به مقام معظم رهبری»، با این مقدمه که «هاشمی رفسنجانی، انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ را فرصتی برای میوه چینی تلاشهایش میدانست و بر این باور بود که شرایط برای بازگشت او به عرصه قدرت و تصمیمگیریهای اصلی کشور فراهم شده است و البته اگر احمدینژاد با هوشمندی، درایت، شجاعت و بیتوجهی به تهدیدها و هشدارهای پیدا و پنهان و برای احیای گفتمان انقلاب اسلامی، وارد عرصه انتخابات نمیشد، او به زعم خود، کار را تمام شده میدانست و در عمل نیز چنین بود زیرا هیچ رقیب جدی دیگری برای خنثی کردن تلاشهای هاشمی و کنار زدن وی از صحنه انتخابات به چشم نمیآمد.»، تاکید کرد:« احمدینژاد به مانند خاری در گلوی او گیر کرد و طرحها و نقشههایش را به هم ریخت. پیروزی قاطع احمدینژاد بر هاشمی رفسنجانی و قرار گرفتن یک شخصیت متدین و وفادار به ارزشها و شعارهای انقلاب اسلامی، مردمی، تحصیلکرده، امتحان پس داده و برخوردار از کارنامههای درخشان عملکردی بر کرسی ریاست جمهوری، کار را بر هاشمی رفسنجانی بسیار سخت کرد و او کینه احمدینژاد را به دل گرفت و برای تخریب و تضعیف او و دولتش هر چه در توان داشت به میدان آورد. موج سنگین و گسترده تخریب، دولت احمدینژاد را آبدیده و مقاوم کرد و او پاسخ تخریبها را با تلاش و مجاهدتی خستگیناپذیر در پیشرفت و آبادانی کشور و خدمت بیمنت به مردم داد.»
جوانفکر سپس خانه نشینی اعتراضی احمدینژاد در جریان استعفای مصلحی را بازی طراحی شده از سوی هاشمی و یارانش عنوان کرد و سپس تاکید کرد:«بارها بر این نکته تأکید کردهایم که جنجال گسترده و تبلیغاتی درباره ماجرای بیاساس و موهوم جریان انحرافی، یک کار مدیریت شده از سوی هاشمی رفسنجانی و از عوامل اصلی و محرک جریان فتنه است، اما این هشدارها و انذارها نه تنها مدعیان اصولگرایی را از خواب غفلت بیدار نکرد بلکه به جای مواجهه با حقیقت و درک این واقعیت که آنها در میدان جریان فتنه سرگرم بازیگری هستند، ترجیح دادهاند که با گریز از حقیقت، همچنان بر طبل توخالی جریان انحرافی ساخته و پرداخته هاشمی رفسنجانی بکوبند.»
این مقاله جوانفکر که بعد از گذشت چهار روز همچنان خبر اصلی سایت اینترنتی روزنامه ایران است در روزهای بعد با انتشار مطالب و مقالاتی از این جریان در تقبیح رفتار هاشمی با احمدینژاد و جریان پیرامون او همراه شد.
اما سه نکته درباره آغاز این جریان مورد توجه است، نکته اول آنکه جریان منحرف تلاش میکند تا انتقادات اصولگرایان و دلسوزان انقلاب از جریان منحرف پیرامون رئیسجمهور را یک بازی طراحی شده و تحت فرمان هاشمی رفسنجانی جلوه دهد تا بدین وسیله اصالت انتقادات و هشدارها را به زعم خود زیر سئوال ببرد و از سوی دیگر احیای دوباره این دو قطبی آن هم در آستانه انتخابات مجلس نشان از آن دارد که انتخابات مجلس نهم برای جریان منحرف ارزشی برابر و حتی فراتر از انتخابات ریاست جمهوری دارد و همین نکته ظریف خود شاهدی است بر نگرانیها از بازیها و نقشههای این جریان به هر قیمت برای فتح مجلس نهم، از سوی دیگر تاکیدات مصنوعی و بیش از اندازه روزنامه نگاران این جریان بر ارادت به مقام معظم رهبری و پیروی از ایشان خود شاهدی است بر تاکتیک خروج از انزوا با استفاده از موضوعات مورد تایید طبقه حزب اللهی به ویژه در مورد مقام معظم رهبری.