همه از جمله اصلاح طلبان گمان می کردند که با انتخاباتی یک قطبی روبرو خواهیم شد. اما عملا اصولگرایان متحد نشدند و با رقابت جدی آنها روبرو ایم
مقدمه:

جبهه متحد اصولگرایان و اصولگرایان غیر متحد:
اگر چه شاید به علت شناخته تر شدن برخی اعضا و سر لیستهای جبهه متحد اصولگرایان و هم چنین برخی حمایتهای مهم شخصیتهای سیاسی و مذهبی تاثیر گذار، احتمال موفقیت این لیست در تهران و بسیاری شهرهای کوچک بزرگ بالاتر است، اما به نظر می رسد این جبهه در نیل به هدفی مهم که شاید هدف دوم آنها بعد از راهیابی به بهارستان بوده است، چندان موفق نبوده ؛ هدفی که در نام این جبهه نهفته است: متحد کردن همه اصولگرایان.
ایده تشکیل جبهه متحد اصولگرایان در انتخابات مجلس هشتم آزموده شده بود و به نسبت موفق عمل کرده بود. اصولگرایان در انتخابات مجلس هشتم پس از آنکه سه کرسی در شورای شهر تهران را در انتخابات دوره قبل شوراها به خاطر عدم اتحاد با یکدیگر و دادن لیستهای متنوع به اصلاح طلبان واگذار کرده بودند، در انتخابات مجلس هشتم با یک لیست واحد روبروی لیست موسوم به یاران خاتمی ایستادند و عملا اکثریت قریب به اتفاقشان به مجلس راه یافتند. در آن دوره طیفهای موتلفه، جبهه پیروان خط امام و رهبری، رایحه خوش خدمت، ایثارگران و .... در کنار هم یک لیست دادند و ضمن ساماندهی شبکه اجتماعی آرا در تهران، توانستند به بهارستان راه یابند.
مهم ترین چهره حامی این ائتلاف آیت الله مهدوی کنی از علمای با سابقه مبارز دوران انقلاب و رییس مجلس خبرگان است
به نظر می رسید در انتخابات سال 90 نیز این تجربه به کار بیاید و حتی تلاشهای زیادی در این راه انجام شد.آیت الله مهدوی کنی که سالها از حوزه رسمی سیاست کنار کشیده بودند دوباره در میدان حاضر شدند. طراحی سازوکار 7+8 و شورای داوری تحت نظارت آیت الله مهدوی کنی و آیت الله یزدی از ابتکاراتی بود که بر پایه آن تلاش شد که وحدت میان اصولگرایان شکل بگیرد.
چندی بعد طیفی از نیروهای سابق همکار دولت که از دولت خارج شده بودند و طیفی ار نمایندگان حامی دولت در مجلس طی ائتلافی که به هر حال حول ایده ها و آرا ی آیت الله مصباح یزدی شکل گرفته بودند سر برآورندو با تشکیل "جبهه پایداری" که رویکردهای انتخاباتی خاص خود را داشت این سوال مطرح شد که آیا واقعا وحدت انتخاباتی انجام شده است؟
آیت الله مهدوی با نشان دادن آمادگی برای ائتلاف با این طیف از تعجب خود درباره دلیل ایجاد مسیر موازی اصولگرایی نیز سخن گفت. وی در واکنش به این اقدام گفت : «اعلامیه ای منتشر شد که جمعیت دیگری مقابل این جمعیتی که جامعتین جمع کردند، تشکیل شده؛ من آنها را نهی می کنم. جدا کردن صف همان چیزی است که دشمن می خواهد.» و در ادامه یک جمله کلیدی گفت که : «این کارها را نکنید، خوب نیست».

اما این پایان ماجرا نبود. طیفهای داخلی جبهه متحد نیز اختلاف نظرهایی جدی با هم داشتند و هر کدام دارای نگاه خاص خود در چینش نامزدهای انتخاباتی بود. طیفهای ایثارگران، جمعیت رهپویان، موتلفه، پیروان خط امام و رهبری، نیروهای نزدیک به قالیباف و لاریجانی هر کدام دارای سلیقه خاص انتخاباتی خاص خود بودند. نهایتا این جریان به حذف طیفی از اعضای لیست سال 86 اصولگرایان مانند مطهری، کاتوزیان ، غفوری فرد و یا عباسپور منجر شد. این حذف به ویژه حذف مطهری با دو واکنش روبرو شد. برخی بازماندگان از لیست جبهه متحد به طراحی ائتلافهای جدید مانند صدای ملت از سوی علی مطهری یا ائتلاف بزرگ اصولگرایان از سوی غفوری فرد پرداختند و از سوی دیگر برخی اعضای لیست جبهه متحد از ناخرسندی آیت الله مهدوی کنی از برخی چینشها سخن گفتند. باهنر عضو متنفذ این ائتلاف از عدم رضایت آیت الله مهدوی کنی از برخی برخوردهای حذفی سخن گفت. توکلی عضو با نفوذ دیگر نیز از حضور روح خود در لیست علی مطهری خبر داد! طیف محسن رضایی که در ابتدا و پس از دیدار محسن رضایی با آیت الله مهدوی کنی خبر از کنار کشیدن خود به نفع کلیت جریان انتخاباتی اصولگرایان داده بود پس از مشاهده عدم ایجاد اتحاد فراگیر تحت عنوان جبهه ایستادگی به انتخابات آمد.
هم اکنون نیز آیت الله مهدوی کنی باز بر ضرورت ایجاد و حدت میان اصولگرایان تاکید دارند و از مومنین می خواهند که زیر یک علم سینه بزنند.
آیت الله مهدوی کنی اگرچه پس از دوران کوتاه سرپرستی نخست وزیری و وزارت کشورش در ابتدای انقلاب به سایه فعالیتهای سیاسی آمد و زمانش را در دانشگاه امام صادق(ع) مصروف کرد اما با ایجاد شرایط سیاسی کنونی دوباره به میدان آمد و و کوشید ماموریت دشوار اتحاد اصولگرایان را به سامان برساند
چرا پروژه اتحاد کاملا موفق نبود؟
به نظر می رسد دلایل ذیل را بتوان به عنوان زمینه های ایجاد لیستهای متنوع اصولگرایان دانست
1- عدم وجود رقیب مشترک همیشگی :
از انتخابات مجلس سوم به بعد همواره رقابت سنتی بین دو جناح سیاسی کشور وجود داشت. طیف روحانیون مبارز در مقابل روحانیت مبارز در مجالس سوم و چهارم ،ائتلاف کارگزاران روبروی جامعه روحانیت و موتلفه و تشکلهای همسو در مجلس پنجم ، رقابیت اصلاح طلبان و اصولگراها در مجالس ششم و هفتم و هشتم رقابتهای دو قطبی را ایجاد کرده بود. لذا این شرایط دو قطبی برای اصولگرایان ایجاب می کرد برای به دست آوردن آرای بهینه ائتلاف حداکثری وجود داشته باشد. اما پس از انتخابات 88 و مسائل پس از آن و ایجاد شرایط فتنه بخش عمده ای از رقبای سابق انتخاباتی شرایط و صلاحیت انتخاباتی خود را از دست داده و از صحنه رقابتها کنار رفتند. اگر چه برخی سران جبهه متحد از حضور چراغ خاموش و طرحهای انتخاباتی پشت پرده و لیستهای سفید اصلاح طلبان برای تسخیر مجلس سخن می گفتند اما عملا مشخص شد اصلاح طلبان علیرغم لیست نیمه خود در تهران چهره شناخته شده و قدرتمندی به میدان نفرستاده اند و علی رغم اخبار موثق از لیست انتخاباتی جریان انحرافی از آنها هم در پایتخت به شکل مستقیم خبری نیست. لذا ضرورت ایجاد ائتلاف حداکثری برای برخی فعالین اصولگرا احساس نشد و رقابت جدی درون گفتمانی شکل گرفت.

2- ایجاد تفاوت ها و تکثر میان اصولگرایان:
به نظر می رسد اصولگرایان نیز دچار تکثر در راهبرد ها و نگرش ها شده اند. گذشت زمان و تجربه دو دولت و دو مجلس باعث شده اصولگرایان ادراکات متفاوتی از شرایط موجود پیدا کنند و مواضع گوناگونی بگیرند. هر کدام از اصولگرایان متناسب با طبقه اجتماعی خود، زمینه برآمدن و رشد در فضای سیاسی کشور، تحصیلات و .... راهکارهای متفاوتی را در ذهن دارند که لزوما شبیه هم نیستند و حتی دارای تفاوتهای جدی هم هستند. مسائلی مانند مواضع دربرابر فتنه 88، مواضع در برابر دولت دهم و رییس جمهور و ........... زمینه های اختلاف را ایجاد کرده است. اگر چه افرادی مانند دکتر حداد، دکتر لاریجانی، دکتر توکلی حجت الاسلام آقاتهرانی ، حجت الاسلام رسایی ، علی مطهری و یا باهنر خود را اصولگرا می دانند اما تفاوت نظر آنها درباره سیاستهای اقتصادی، نحوه تعامل با دولت، جایگاه آزادی سیاسی و ....این قدر جدی هست که امکان ائتلاف میان آنها را منتفی نماید. در واقع اصولگرایی هم اکنون به حداقل لازم برای مشارکت سیاسی تبدیل شده و تکثر در آن اجتناب نا پذیر شده است.
چهره های حامی و پشتیبان جبهه متحد:
حامیان بیرون از لیست:
مهم ترین چهره این ائتلاف آیت الله مهدوی کنی از علمای با سابقه سیاسی از ابتدای انقلاب و رییس مجلس خبرگان است.
او اگرچه پس از دوران کوتاه سرپرستی نخست وزیری و وزارت کشورش در ابتدای انقلاب به سایه فعالیتهای سیاسی آمد و زمانش را در دانشگاه امام صادق(ع) مصروف کرد اما با ایجاد شرایط سیاسی کنونی دوباره به میدان آمد و و کوشید ماموریت دشوار اتحاد اصولگرایان را به سامان برساند.آیت الله یزدی رییس سابق قوه قضاییه و از علمای قم نیز نقشی حمایت گونه از این لیست داشته اند. در واقع به واسطه نقش این دو عالم برجسته نهایتا جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز نیز از این لیست حمایت کردند.
به نظر می رسد اصولگرایان نیز دچار تکثر در راهبرد ها و نگرش ها شده اند. گذشت زمان و تجربه دو دولت و دو مجلس باعث شده اصولگرایان ادراکات متفاوتی از شرایط موجود پیدا کنند و مواضع گوناگونی بگیرند
چهره مهم بیرون از لیست این ائتلاف دکتر ولایتی وزیر خارجه سابق و مشاور رهبر معظم انقلاب است. در واقع وی از ابتدای پروژه اتحاد اصولگرایان در ایجاد این ائتلاف نقش داشت و در راهبری و ایجاد سازش میان گروههای مختلف تلاش کرد. چهره دیگری که در انتخابات شرکت نکرده اما از فعالان این لیست است قالیباف شهردار تهران است که نشان داد حاضر است به شکل کامل در سازوکار وحدت اصولگرایان مشارکت نماید.
چهره های انتخاباتی تهران:
اگرچه دکتر حداد عادل به عنوان نامزد برخی لیستهای دیگر نیز معرفی شده اما خود تاکید دارد رسما نامزد جبهه متحد است و به آنها رای خواهد داد. به نظر می رسد دکتر حداد با حمایت طیفهایی از جبهه متحد و حتی جبهه پایداری این دوره از شانس بیشتری برای ریاست مجلس نسبت به دکتر لاریجانی بهره مند است.
حجت الاسلام ابوترابی، نایب رییس مجلس هم نفر مهم دیگر این ائتلافند که به عنوان سر لیست مشترک جبهه متحد انتخاب شده است. دکتر زاکانی پزشک بسیجی که فعالیتهای اجرایی جبهه متحد را نیز دنبال می کند از چهره های دیگر این لیست است. دکتر احمد توکلی و الیاس نادران که سیاستهای دولت را همواره مورد نقد قرار می دهند رسما عضو جبهه متحدند.
یوسف قاضی زاده
بخش سیاست تبیان