در جهان معاصر امروز كه قدرت هاي بزرگ هر روز و هر لحظه عليه اسلام و كشورهاي اسلامي خصوصاً مركز اقتدار اسلام و شيعه يعني (ايران اسلامي) نقشه مي كشند،يكپارچگي ملت در سايه عنايات الهي،نقشه هاي آنان را يكي پس از ديگري نقش بر آب مي كند.
دشمنان ما هم مي دانند كه وحدت ملي و هم آوايي ملت ايران در مقابل آنان به بركت اسلام و درسي است كه از آيين محمدي (صلّي الله عليه وآله وسلم) گرفته اند. از اين رو سردمداران استكبار جهاني با اسلام مخالف اند چون كه از اسلام سيلي خورده اند.
اَلْمُؤمِنُونَ كَنَفْسٍ واحِدَهٍ.
مؤمنان همچون يك روح هستند.
امام خميني (رحمت اللهعليه) مي گويد:
ترس دشمنان از اسلام است. دشمن هاي اسلام كوشش كردند كه بين برادرهاي اسلامي جدايي بيندازند و كوشش كردند كه تعليمات اسلامي را نگذارند به گوش برادرهاي مسلم برسد چون از اسلام مي ترسيدند و از اجتماع مسلمين هراس داشتند. (1)
انتخابات علاوه بر يك رقابت سياسي برادرانه،تجلي حضور ملتي است كه به دفاع از اسلام و آرمانهاي ديني و مبارزه با استكبار برخواسته و پرچم عدالت خواهي و ظلم ستيزي را برافراشته است،لذا تمامي ملت و گروهها مي بايست با استفاده از تعليم الهي،با وحدت و يكپارچگي و دوري از اختلاف و حضوري پرشور دشمنان اسلام و انقلاب را مأيوس نمايند.
گروهها و احزاب سياسي
احزاب و گروه هاي سياسي كه از پيشگامان اتحاد ملي در راه مبارزه با استكبار بوده و هر يك در جهت اهداف انقلاب اسلامي،سهم داشته اند،دوران پر تلاطم انقلاب،جنگ و سازندگي را تجربه كرده اند و امروز به بركت استقرار نظام جمهوري اسلامي،سجده شكر به جا مي آورند و سر تعظيم در مقابل درگاه حضرت احديت فرود مي آورند.
مبادا لحظه اي غفلت كنند و دشمن از سليقه هاي شخصي و گروهي آنان سوء استفاده كند و ناخواسته اتحاد ملي را كه پشتوانه عظيم مردم است،خدشه دار سازند و عملكرد جناحي آنها موجب اختلاف و جدايي بين ملت شود،كه آفات زيانبار آن بر اهل بصيرت پوشيده نيست و در پيشگاه خداوند متعال،گناهي نابخشودني است.
حضرت علي (عليه السلام) مي فرمايد:
البِغْضَهُ توجِبُ الاختلافَ والاختلافُ يوجِبُ الفُرقَهَ والفُرْقَهَ توجِبُ الضعفَ و الضعفُ يوجِبُ الذُّلَّ و الذُّلُّ يوجِبُ زَوالَ الدّولَهِ و ذَهابَ النِّعمَهِ. (2)
كينه و دشمني موجب اختلاف مي شود و اختلاف مايه ي تفرقه است و تفرقه باعث ضعف مي گردد و ضعف،زبوني و ذلت مي آورد و ذلت موجب زوال دولت و از دست رفتن نعمت خواهد گشت.
بايد به هوش باشيم و اصول كلي انقلاب و ارزش هاي اسلامي،پايداري در حفظ نظام اسلامي،وحدت ملي،مقابله با استكبار،اجرايي نمودن احكام نوراني اسلام،سازندگي كشور و توصيه هاي امام خميني را فراموش نكنيم.
ما بايد از تاريخ عبرت ببريم و اين تاريخ در زمان مشروطه اين طور بود،در زمان مشروطه آنهايي كه مي خواستند ايران را نگذارند به يك ساماني برسد و چماق استبداد تا آخر باقي بماند بين افراد،دستجات،احزاب اختلاف انداختند. حتي آنهايي كه آن وقت بودند مي گفتند كه در يك خانه بين برادر با برادر،پدر و پسر اختلاف بود؛يك دسته مستبد،يك دسته مشروطه. اين اختلاف موجب شد كه نتوانست مشروطه آن طوري كه علماي اسلام مي خواستند تحقق پيدا كند.
بعد هم اين اختلافات موجب شد كه يك دسته از آن غرب زده ها بريزند و به اسم مشروطه مقامات را بگيرند و استبداد را به صورت مشروطه بر اين ملت تحميل كنند. (3)
جانشين خلف بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران نيز در ادامه راه آن رهبر فقيد،چنين رهنمود مي دهد:
وظيفه ي امروز مردم اين است كه اولاً وحدت و صفا و برادري را با همه وجودشان حفظ كنند و از سليقه ها و انگيزه هاي گوناگون صرف نظر كند (نه اين كه سليقه شان را كنار بگذارند بلكه سلايق مختلف را موجبي براي مخالفت و كارشكني و بدگويي به يكديگر ندانند) و برادروار با هم زندگي كنند. ثانياً ملت ايران گوش به زنگ باشد تا آن جايي كه انقلاب و نظام،حضور آنها را لازم مي داند،در صحنه حاضر باشند. (4)
چه زيبا است كه اخلاق و سيره ي پيامبر اكرم و اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) را در زندگي پياده كنيم و هميشه در روابط اجتماعي مان به جاي اختلاف از اتحاد،به جاي رقابت هاي شكننده از رفاقت،به جاي كينه توزي از مهرورزي،به جاي بدخلقي از خوشرويي،به جاي بدزباني از خوش زباني،به جاي عيب جويي از خيرخواهي،به جاي مصالح شخصي از مصالح عمومي،به جاي سرزنش از احترام و بالاخره به جاي خشونت از عطوفت بهره بگيريم تا علاوه بر موفقيت و كاميابي،مورد عنايت الهي هم قرار گيريم.
اينك به چند حديث از پيشوايان معصوم (عليهم السلام) دل مي سپاريم.
سليمان بن داود به فرزندش مي گويد:
اِيّاكَ وَالْمِراءَ فَإنَّهُ لَيْسَتْ فيه مَنْفَعَهٌ وَ هُوَ يُهَيِّجُ بَيْنَ الإخْوانِ الْعَداوَهَ. (5)
از جدل و گفتگو بپرهيز كه در آن هيچ سودي نيست بلكه باعث دشمني بين برادران مي شود.
پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله وسلم) مي فرمايد:
اَلْمُؤمِنُ لَيْسَ بِحَقُودٍ. (6)
مؤمن كينه توز نيست.
حضرت علي (عليه السلام) مي فرمايد:
سَبَبُ الْفُرقَهِ الإخْتِلافُ. (7)
سبب تفرقه و جدايي،اختلاف است.
إيّاكُمْ وَ الْخُصُومَهَ فإنَّهَا تَشْغَلُ الْقَلبَ وَ تُورِثُ النِّفَاقَ وَ تَكْسِبُ الضَّغائِنَ. (8)
بر حذر باشيد از مخاصمه و دشمني،زيرا قلب را مشغول مي كند و باعث نفاق و دورويي مي شود و كينه در دل به وجود مي آورد.
اختلاف سليقه ها
اختلاف نظر و تفاوت در آراي فردي و گروهي ميان اعضاي جامعه نه تنها زيانبار نيست بلكه آراي و سليقه هاي متفاوت بركات فراواني را براي جامعه در بر دارد،زيرا خداوند تبارك و تعالي بر اساس فهم و درك انسان ها،استعدادهاي متفاوتي را درون آنها نهاده است كه هر كدام در جاي خود مي تواند حايز اهميت باشد. از اين رو بايد تمام استعدادها در جامعه شناسايي شود و همه ي آنها شكوفا گردد زيرا جامعه فقط از اين طريق مي تواند به دستاوردهاي ارزشمند علمي،فرهنگي،اقتصادي و سياسي نايل شود.
همان گونه كه اختلاف نظر دانشمندان در مطالب علمي مورد پذيرش و بي اشكال است،در ساير امور از جمله امور سياسي نيز بايد اين گونه بنگريم و اختلاف نظر و سليقه هاي سياسي را نيز در مجموع به نفع كشور و مايه ي تعالي و پيشرفت بدانيم. البته گروه هاي سياسي بايد به اين مهم توجه كنند كه تفاوت آراي و سليقه هاي آنان بايد داراي مبناي علمي و به دور از هوا و هوس هاي نفساني باشد تا باعث ايجاد اختلاف و تفرقه و جدايي بين ملت نگردد،بلكه همگان در مورد اصول و ارزشها يك صدا و متحد باشند.
در احاديث شريف علي رغم تأكيد جدّي بر اتحاد و وفاق (كه در صفحات گذشته به آن پرداخته شد) تفاوت سليقه ها مورد پذيرش قرار گرفته است.
اِخْتِلافُ أصْحَابِي لَكُمْ رَحْمَهٌ. إذا كانَ ذالِكَ جَمَعْتُكُمْ عَلي أمْرٍ واحِدٍ. (9)
اختلاف نظر ياران من براي شما مايه ي رحمت است و وقتي چنين باشد من خودم شما را بر يك امر واحد متحد خواهم ساخت.
در بعضي روايات ديگر،در اوصاف (شيعه) چنين آمده است:
إنْ اِخْتَلَفَ بِهِمُ الدّارُ لَمْ تَخْتَلِفْ أقاويلُهُمْ. (10)
اگر خانه و وطنشان با هم فرق داشته باشد،در اصل سخن با يكديگر اختلاف ندارند.
و در روايتي ديگر چنين مي خوانيم:
لَمْ تَخْتَلِفْ قُلُوبُهُمْ وَ إنْ رَأيْتَهُمْ اُخْتُلِفَ بِهِمُ الْبُلْدانُ. (11)
هر چند سرزمين هايشان گوناگون است،دل هايشان يكي است.
امام خميني در توصيه ي خود به احزاب سياسي چنين مي گويد:
هر دو بايد كاملاً متوجه باشند كه موضع گيري ها بايد به گونه اي باشد كه در عين حفظ اصول اسلام براي هميشه تاريخ،حافظ خشم و كينه انقلابي خود و مردم عليه سرمايه داري غرب و در رأس آن آمريكاي جهانخوار و كمونيسم و سوسياليزم بين الملل و در رأس آن شوروي متجاوز باشند. هر دو جريان بايد با تمام وجود تلاش كنند كه ذره اي از سياست (نه شرقي و نه غربي،جمهوري اسلامي) عدول نشود كه اگر ذره اي از آن عدول شود،آن را با شمشير عدالت اسلامي راست كنند. (12)
خودي ها
بر كساني كه در مكتب قرآن و عترت پرورش يافته و به اصول و احكام شرع مقدس پايبندند،غدير و عاشورا را راز و رمز زندگي خود مي دانند و در انتظار رؤيت خورشيد ولايت و ظهور مهدي موعودند و در زمان غيبت امام معصوم (عليه السلام) تحت هدايت مرجعيت ديني و ولايت فقيه قرار دارند و به اصطلاح در دايره ي خودي ها هستند،فرض است كه وحدت كلمه و اتحاد را كه فرمان دين است حفظ كنند و از هرگونه تفرقه و جدايي با كساني كه در اين دايره ي نوراني هستند بپرهيزند. آنان در اين صورت، (حزب الله) اند و موفق و پيروز خواهند بود.
(اَلا إنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْمُفلِحُونَ). (13)
بدانيد كه (حزب الله) پيروز و رستگارند.
بر متوليان امور فرهنگي،علما و دانشمندان،اهل قلم و زبان لازم است كه مردم را به اين دايره كه نقطه ي پرگار آن،ولايت فقيه است دعوت كنند و با همه ي وجود از آن پاسداري كنند تا آسيب هاي اجتماعي،آن را متزلزل نسازد.
امام خميني گويد:
هر مسلماني كه موازين و اصول اسلام را نپذيرفته است و در اعمال و رفتار از انضباط دقيق شيعي برخوردار است يك عضو از اعضاي حزب الله مي باشد و تمامي دستورات اين حزب و خط مشي آن را قرآن و اسلام بيان كرده است. اين حزب غير از حزب هاي متداول امروز دنيا است. امروز تمام مردم ايران در هر سِنّي كه هستند از زن و مرد،كه با شعارهاي اسلامي مبارزه مي كنند جزء حزب الله هستند. (14)
پس دايره ي خودي ها بسيار گسترده است و رسانه ها و مطبوعات بايد به اين مهم توجه داشته باشند و كساني كه مي كوشند در تقسيم بندي ميان خودي و غير خودي،حد و مرزهاي ديگري را ترسيم كنند و هر گروهي را كه با سلايق آنان سازگاري نداشت،از محدوده ي خودي بيرون برانند يا غافل اند و از روي غفلت و ناداني مسير دشمن را طي مي كنند و يا نفوذي هاي دشمن هستند كه مي خواهند بين افراد و گروه هايي كه در مسير اسلام و انقلاب و ولايت فقيه هستند شكاف ايجاد كنند. بايد هوشيار باشيم.
در بيانات مقام معظم رهبري چنين آمده است:
عده اي از روي كج سليقه اي يا بد فهمي يا موذيگيري بحث خودي و غيرخودي را با جناح هاي كشور تطبيق مي كنند،كه خيلي حرف بي ربطي است. نه،همه جناح هاي انقلاب جزو مجموعه خوديِ كشورند. اين مجموعه خودي بايد با يكديگر همراه و همدل باشند. البته معنايش اين نيست كه با هم اختلاف سليقه نداشته باشند. با هم بحث طلبگي نكنند و با هم برخي از مناقشات را نداشته باشند. اما تظاهر كردن به اين مناقشات و عمده كردنِ چيز كوچكي كه مناقشه انگيز است،چيز بسيار بدي است؛جلو رحمت الهي را مي گيرد. (15)
هشدار
در زمان پيامبر اكرم (صلّي الله عليه وآله وسلم) گروهي از منافقين براي تحقق بخشيدن نقشه هاي شوم خود،اقدام به ساختن مسجدي در مدينه نمودند كه بعداً به عنوان (مسجد ضرار) معروف شد.
آنان براي رسيدن به اهداف خود ترجيح دادند كه در زير نقاب مسجد و اسلام و به عنوان كمك به بيماران و معذوران (كه نمي توانند در مسجد قبا حضور پيدا كنند) نزديك مسجد قبا مسجدي بسازند و با نام مسجد،اهداف خود را عملي سازند و موجب تفرقه بين مسلمانان شوند.
آنها مسجد را ساختند و با ظاهري فريبنده،آن را آراستند و از پيامبر براي افتتاح اين مسجد دعوت كردند. در اين هنگام پيك وحي الهي نازل شد و پيامبر را از اهداف سياسي و تفرقه انگيز آنان مطلع ساخت:
(وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً و كُفْراً وَ تَفْرِيقاً بَيْنَ الْمُؤمِنِينَ وَ إرصَاداً لِمَنْ حَارَبَ اللهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لْيَحْلِفُنَّ إنْ أرَدْنَا إلا الْحُسنَي وَ اللهُ يَشْهَدُ إنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ) . (16)
(گروهي ديگر از منافقين) كساني هستند كه مسجدي ساختند براي زيان رساندن به مسلمانان و تقويت كفر و تفرقه افكني ميان مؤمنان،و كمينگاه براي كسي كه از پيش با خدا و پيامبرش مبارزه كرده بود. آنها سوگند ياد مي كنند كه: جز نيكي نظري نداشتيم! اما خداوند گواهي مي دهد كه آنها دروغگو هستند.
آنگاه رسول خدا (صلّي الله عليه وآله وسلم) دستور داد تا مسجد را آتش بزنند و بقاياي آن را ويران سازند. داستان مسجد ضرار،درسي براي عموم مسلمانان در سراسر تاريخ است. گفتار خداوند متعال و عمل پيامبر (صلّي الله عليه وآله وسلم) به روشني نشان مي دهد كه مسلمانان هرگز نبايد آن چنان ظاهربين باشند كه تنها به قيافه هاي حق به جانب نگاه كنند و از اهداف اصلي بي خبر بمانند.
بايد نفاق و منافق را در هر زمان و در هر مكان و در هر لباس و چهره شناخت حتي اگر در چهره ي دين و مذهب باشد. استفاده از ظاهر مذهب براي مبارزه عليه مذهب همواره راه و رسم استعمارگران و دستگاه هاي جبار و منافقان در هر زماني بوده است،ضمن اين كه آنها امروز با به كارگيري انواع حيله ها و نيرنگ هاي سياسي به صورتي بسيار پيچيده و مرموز فعاليت مي كنند كه پيوسته بايد مراقب و مواظب تحركاتشان بود.
اَرْبَعَهُ اَشْياءَ الْقَلِيلُ مِنْهَا كَثيرٌ ، النّارُ وَالْعَداوَهُ والفَقْرُ وَالْمَرَضُ. (17)
چهار چيزند كه كمِ آنها هم زياد است: آتش دوزخ،دشمني،فقر و بيماري.
دشمن پيچيده است و در مواجهه با انقلاب و ملت ايران،مرموزانه عمل مي كند. با نفاق و دورويي تبليغات فريبنده،شايعه پراكني،ايجاد دلسردي و زنده كردن انگيزه هاي گوناگون قومي و فرقه اي و اختلافات تاريخي جلو مي آيد و به همين دليل بايد هوشيارانه با ترفندهاي او برخورد كرد و وحدت كلمه،پرهيز از هرگونه اختلاف،تحمل سليقه هاي گوناگون،توسعه ي دامنه ي خودي ها حضوري پرشور در تمامي انتخابات و خصوصاً انتخابات هشتم مجلس شوراي اسلامي را داشته باشيم.
پايان بخش اين مقاله را با بيان نوراني امام علي بن ابي طالب (عليه السلام) خطاب به امت اسلامي مزين مي كنيم:
از كيفرهايي كه در اثر كردار بد و كارهاي ناپسند بر امت هاي پيشين واقع شده بر حذر باشيد و حالات آنها را در خوبي ها و سختي ها همواره به ياد آريد. نكند شما مانند آن باشيد. پس آنگاه در تفاوت حال آنان به هنگامي كه در خوبي بودند و زماني كه در شر و بدي قرار داشتند انديشه نموديد به سراغ كارهايي رويد كه موجب عزت و اقتدار آنان شد،دشمنان را از آن دور كرد،عافيت و سلامت به آنها روي آورد،نعمت را در اختيارشان قرار داد و موجب كرامت و شخصيت و باعث پيوند اجتماعي آنان شد. يعني از تفرقه و پراكندگي اجتناب ورزيدند و بر الفت و همگامي همت گماشتند و يكديگر را به آن توصيه و تحريص نمودند،از هر كاري كه ستون فقرات آنها در هم شكست و قدرتشان را سست كرد اجتناب ورزيدند،يعني از كينه هاي دروني وبخل و حسادت و پشت كردن به هم و ايجاد فتور و سستي بين جامعه سخت دوري گزيدند.
در شرح حال مؤمنان تدبير كنيد كه چگونه در حال آزمايش و امتحان بودند. آيا بيش از همه،مشكلات بر دوش آنان نبود و آيا بيش از همه ي مردم در شدت و زحمت نبودند و آيا از همه جهانيان در تنگناي بيشتري قرار نداشتند؟ فرعون ها آنان را برده ي خويش ساخته بودند و همواره در بدترين شكنجه ها قرار داشتند. تلخي هاي روزگار را بر آنها چشاندند،و اين وضع همچنان با ذلت و هلاكت و مقهوريت ادامه داشت. نه راهي داشتند كه از اين خواري سر باز زنند،و نه طريقي براي دفاع از خود مي يافتند.
تا آنگاه كه خداوند،جديت و استقامت و صبر در برابر نا ملايمات به خاطر محبتش و تحمل ناراحتي ها از خوف و خشيتش را در آنها يافت. در اين موقع از درون حلقه هاي تنگِ بلا،راه نجاتي برايشان گشود و ذلت را به عزت و ترس را به امنيت تبديل كرد،يعني آنها را حاكم و زمدار و پيشوا گردانيد. آن قدر كرامت و احترام از ناحيه ي خداوند به آنان رسيد كه حتي خيال آن را هم در سر نمي پروراندند.
بنگريد،آنها چگونه بودند هنگامي كه جمعيت هايشان متحد،خواسته ها متنفق،قلب ها و انديشه ها معتدل،دست ها پشتيبانِ هم،شمشيرها ياري كننده ي يكديگر،ديده ها نافذ و عزم ها و مقصودهاشان همه يكي بود. آيا آنها مالك و سرپرست اقطار زمين نگرديدند و آيا زمامدار و رييس همه ي جهانيان نشدند؟
از آن طرف به پايان كار آنان نيز نگاه كنيد. آن هنگام كه پراكندگي در ميانآنان واقع شد،الفتشان به تشتّت گراييد،اهداف و دل ها اختلاف پيدا كرد،به گروه هاي متعدد تقسيم شدند و در عين پراكندگي با هم به نبرد پرداختند. (در اين هنگام بود كه) خداوند لباس كرامت و عزت از تنشان بيرون كرد، وسعت نعمت را از آنان سلب نمود. تنها آنچه از آنها باقي مانده،سرگذشتآنان است كه در بين شما به گونه درس عبرتي براي آنها كه بخواهند عبرت بگيرند،ديده مي شود. (18)
پي نوشت ها:
1. صحيفه ي نور،ج11،ص 58 .
2. شرح نهج البلاغه،ج20،ص 345 .
3. صحيفه ي نور،ج18،ص 270 .
4. بيانات آيت الله العظمي خامنه اي (مدظله العالي)،ج26،ص 330 .
5. بحارالانوار،ج14،ص 134 .
6. منيه المريد،ص 321 .
7. غررالحكم،ص 466 .
8. الكافي،ج2،ص 301 .
9. بحارالانوار،ج2،ص 236 .
10. همان،ج65،ص 179 .
11. التمحيص،ص 70 .
12. صحيفه ي نور،ج21،ص 48 .
13. مجادله: 22 .
14. صحيفه ي نور،ج4،ص 189 .
15. بيانات آيت الله العظمي خامنه اي (مدظله العالي)،ج38،ص 407 .
16. توبه: 107 .
17. بحارالانوار،ج75،ص 205 .
18. نهج البلاغه،خطبه ي 192 .
اتحاد ملی و انسجام اسلامی – غلامرضا بهرامی