مسأله ى اول در انتخابات، مشاركت است. در زمينهى مشاركت مردم، هر طور كه مىتوانيد، روى خانوادهها و دوستانتان كار كنيد. مشاركت، يكى از اساسىترين مسائل است. حضور مردم براى پيشرفت و صيانت كشور لازم است. نه اينكه اگر عدهى زيادى شركت نكردند، اينها به نظام «نه» گفتهاند؛ بههيچوجه اينطورى نيست. آنهايى كه بهخاطر «نه» گفتنِ به نظام نمىآيند، درصد خيلى كمىاند. يكعده بهخاطر بىحالى نمىآيند؛ يكعده بهخاطر بىحوصلگى نمىآيند؛ يكعده روز جمعه كار ديگرى دارند و نمىآيند؛ اينها را شما راه بيندازيد. والّا كسانىكه معتقد به نظام و قانون اساسى نيستند و دلشان براى بيگانگان و نفوذ آنها پر مىزند و منتظر آمدن بيگانگان هستند، درصد بسيار كمىاند. خيلىها ممكن است پاى صندوقها نيايند؛ بهخاطر اينكه حوصلهاش را ندارند، وقتش را ندارند، درست اهميت قضيه را نمىدانند، متوجه تأثير رأى خودشان نيستند يا به كسى كه به او اطمينان و اعتماد كنند، نرسيدهاند؛ يا كسى را هم كه شناختهاند، نپسنديدهاند؛ لذا نمىآيند. تلاش شما بايد اين باشد كه مشاركت را به معناى حقيقى كلمه حداكثرى كنيد.
امريكايىها - مثل ياوهگويىهاى هميشگىشان - مىگويند: چرا نظارت هست؟ چرا فلان دسته نتوانستهاند بيايند؟ چرا فلانكس نتوانست بيايد؟ در كشورهاى خودشان انواع و اقسام نظارتهاى استصوابىِ غليظ به شكلهاى پيچيده وجود دارد. در كشورهاى غربى همهجا موانع حذفىِ فراوان وجود دارد. الان در امريكا يك نفر را نشان بدهند كه در طول دويست سال گذشته بيرون از دو حزب معروف امريكا سر كار آمده و رئيسجمهور شده. اين معنايش چيست؟
فرازی از بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار دانشجويان و اساتيد دانشگاههاى استان كرمان 19/2/1384