به حق انتخابات را ميتوان آينه تجلي حضور و مشاركت ملت در تعيين سرنوشت خويش ناميد كه در آن، فرهنگ و رشد خود را به نمايش ميگذارند. اين حضور و مشاركت نشانگر دو چيز است: تدبير و توصيف. تدبير سخن از عقل است و توصيف سخن از عشق و وصف حال. عشق به ايران و آرمانهاي مقدس انقلاب اسلامي و شهدا.
بر اين اساس انتخابات، انتخاب عقل و عشق براي ماندگاري، در جهان پر از بحران و آشوب، و تلاش براي ساختن فرداي بهتر. ساختني كه حضور سياسي مردم را عقلاني ـ معنوي ميداند و اين ايجاد طرح نو در دنياي امروز است كه براي سياست و سازندگان امروز، رفتاري بديع و ناشناخته باقي مانده است.
حال اين پرسش مطرح است كه در انديشة مقام معظم رهبری، یک نماینده در نظام مردمسالار ديني چه وظايف و نقشي در يك سيستم دارد: تلاش براي پاسخ به اين سؤال، ساختار پژوهش ما را شكل خواهد داد.
براي شركت يك نماینده در انتخابات به سه عنصر نياز است:
يكم. انتخاب مردم؛ دوم. نامزدهاي انتخابات؛ سوم. ارتباط نامزدها با مردم.
اما شرح و بسط هر یک از این عناصر:
يكم. انتخاب مردم
مردم موتور اصلي حركت جامعه و تضمينكنندة سعادت، رشد و تعالي جامعهاند و بيحضور و مشاركت آنان، اهداف متعالي اسلام و جامعه اسلامي هرگز تحقق نخواهد يافت.
الف) جايگاه مردم در قانون اساسي: مرور گذرا بر قانون اساسي و مطالعه فصول و اصول مختلف آن، نشان ميدهد كه مردم نقشي اساسي و جدي، هم در شكلگيري و پيروزي انقلاب اسلامي ايران، هم در تأسيس نظام جمهوري اسلامي و هم در استمرار و اداره نظام اسلامي داشته و دارند. از مهمترين عرصهها و نمودهاي نقش و تأثير مردم در نظام جمهوري اسلامي، ميتوان به موارد ذيل اشاره كرد:
1. شكلگيري انقلاب و پيروزي آن؛2. حق حاكميت ملي؛ 3. تعيين نوع نظام؛ 4. تصويب قانون اساسي و اصلاحات آن؛ 5. انتخاب غير مستقيم رهبري؛ 6. انتخاب مستقيم رئيس جمهوري؛ 7. انتخاب مستقيم نمايندگان مجلس؛ 8. شوراها؛ 9. همه پرسي؛ 10. نظارت عمومي و...
يكي از اين نمودها، انتخاب نمایندگان مجلس است. طبق «اصل 63» قانون اساسي، «دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی چهارسال است» و«نمایندگان ملت به طورمستقیم و با رای مخفی انتخاب میشوند»[1]
ب) جايگاه مردم در انديشه رهبران ديني: بر اين اساس، رهبری جمهوری اسلامی معتقد است: «همه مسئول سرنوشت كشور و اسلام هستند، چه در نسل حاضر و چه در نسلهاي آتيه [2]و گمان نميكنم كه نقش و اهميت انتخابات بر كسي پوشيده باشد». بحمدالله هر چه از عمر با بركت انقلاب شكوهمند اسلامي ميگذرد، مردم مسلمان و متعهد كشور به اهميت حضور و نقش تعيينكنندة خود در تمامي صحنههاي انقلاب آشناتر ميشوند و راز دوام، بقا و استحكام قيام الهي خود را بهتر كشف مينمايند.[3] از طرفي مقام معظم رهبري اين حضور را حضوري مسئولانه ميداند: «وظيفه آحاد عظيم ملت هم اين است كه در اين حادثه بسيار مهم كه به سرنوشت كشور مربوط ميشود، به طور دلسوزانه و مسئولانه شركت كنند».[4] از طرفي ايشان انتخابات را مظهر اقتدار ملي ميداند: «... اگر ملت عزيز ايران بتواند در اين انتخابات، آراي فراوان خود را به ميدان بياورد و حضور مردمي، حضور چشمگيري باشد، اين بزرگترين مظهر اقتدار و عزت ملي است».[5]
ج) ويژگيهاي انتخاب مردم: طبق انديشه رهبران ديني ما، انتخابات نمایندگان مجلس توسط مردم يك اصل است و اين اصل به دليل ويژگيهاي ذيل است.
1. مسئوليتپذيري همگاني.[6]
2. عدم مسامحه در انتخابات.[7]
3. شركت در انتخابات براي حفظ حيثيت اسلام و مصالح كشور.[8]
4. مبتني بودن سرنوشت كشور بر انتخابات.[9]
د) اصول انتخاب مردم: مقام معظم رهبري چند مسئله اساسي را در انتخاب مردم، شرط ميداند.
1. مسئله حضور مردم: ايشان معتقد است كه هر كس به نظام اسلامي علاقه دارد، در اين انتخابات شركت خواهد كرد و انتخابات را يك تكليف الهي و اسلامي محاسبه ميكنند. كساني كه به مسائل ديني توجه ندارند نيز بايد به چشم يك تكليف وجداني و ملي به آن بنگرند.[10] علاوه بر اين بايد انتخابات را يك آزمايش بزرگ بدانند. بنابراين مقام معظم رهبري، حضور مردم را يك آزمايش بزرگ و شركت در آن را يك تكليف الهي، اسلامي، وجداني و ملي ميداند. حضرت آيت الله خامنهاي در اجتماع عظيم مردم يزد، با تشكر صميمانه از ابراز احساسات گرم و پرشور آنان، اعتماد به نفس ملي را از عوامل اصلي توفيقات ملت ايران در ميدانهاي مختلف خواندند و با اشاره به اهميت فراوان انتخابات هشتمين دوره مجلس شوراي اسلامي، حضور گسترده و همه جانبه مردم در اين انتخابات، تلاش براي شناسايي و انتخاب نامزدهاي اصلح و مراعات رفتار صحيح انتخاباتي و پرهيز از تخريب نامزدها، را ضروري برشمردند.[11]
ايشان يكي از اهداف دشمنان اسلام را بيرونق كردن انتخابات و شركت نكردن مردم در آن ميداند كه مردم بايد نسبت به آن هوشيار باشند: «دشمن چشم دوخته است كه انتخابات بيرونقي بشود، براي آنها اين مهم است در درجه اول، دشمن مايل است كه انتخابات، بيرونق شود.» [12]
2. ويژگيهاي حضور: از مهمترين ويژگيهاي حضور مردم در انتخابات به اين شرح است:
1ـ2. حضور حداكثري است: يكي از بزرگترين شاخصهاي مردميبودن حكومتها در دنيا، شركت مردم در انتخابات و گزينشهاي بزرگ ملي است. از نظر رهبري، اگر مردم حضور حداكثري داشته باشند، نتايج ذيل حاصل ميشود:
الف) كشور بيمه ميشود: مقام معظم رهبري معتقد است: «حضور مردم در انتخابات، كشور را بالفعل بيمه ميكند. انتخابات نشاندهنده واقعي حضور مردم در صحنه سياسي كشور است. هر انتخاباتي كه پر شور «برگزار» شود، كشور را بيمه ميكند».[13]
ب) اقتدار حكام افزايش مييابد: «اگر ملت عزيز ايران بتواند در اين انتخابات آراي فراوان خود را به ميدان بياورد و حضور مردمي، حضور چشمگيري باشد، اين بزرگترين مظهر اقتدار و عزت ملي است». [14]
ج) آينده دولت را تضمين ميكند: «حضور شما، پايداري انقلاب را محكم ميكند و به مديران آينده كشور جرأت و قدرت كار ميبخشد و آينده را تضمين ميكند».[15]
د) اثبات نظام مردمسالاري است: «حضور [شما] در پاي صندوقها، نشان دادن مردمسالاري در اين كشور، تقريباً از همه كشورهاي غربي و كشورهاي لائيك بيشتر بوده و اين دفعه هم به فضل الهي همين طور خواهد شد».[16]
هـ)موجب پيشرفت و زنده شدن فضاي زندگي خواهد شد: «حضور مردم زنده كنندة فضاي زندگي در يك كشور است. وقتي مردم در سياست دخالت نكنند و نسبت به اوضاع سياسي اظهار نظر و دلسوزي نكنند و ندانند كه چه كسي آمد و رفت و چه كسي مسئوليت پيدا كرد و ندانند كه با چه كسي مبارزه ميكنيم و به كدام سمت ميرويم، كشور پيش نخواهد رفت.»[17]
2ـ2. حضور به همراه انتخاب اصلح: از نظر مقام معظم رهبري، مسئله انتخابات مسئله سپردن سرنوشت بخش عمده امكانات كشور به يك نفر و يك مجموعه است و سرنوشت مسائل اقتصادي، فرهنگي، روابط خارجي و مسائل گوناگون ديگر تا حدود زيادي به اين قضيه وابسته است؛ از اين رو «مردم وظيفه دارند، به ملاكهاي ديني و شرعي و انقلابي نگاه كنند، به روابط و قوم و خويشي و اين طايفه و اين طور چيزها نگاه نكنند؛ ببينند واقعاً چه كسي با معيارهاي الهي و انقلابي مناسبتر و به آن نزديكتر است، او را انتخاب كنند و با شور و شوق به عنوان يك وظيفه در اين كار دخالت كنند».[18] ايشان معتقد است كه انتخاب فرد اصلح و داراي تقوا و تدبير، وظيفهاي شرعي، عقلي و انقلابي است و كوتاهي در اين امر، يا (كوتاهي) در حضور پاي صندوقهاي رأي، خسارتهاي جبرانناپذيري به بار خواهد آورد.[19]
هـ) راههاي شناخت نمایندگان مجلس: 1. تشخيص خود فرد: امام خميني (ره) راههاي شناخت نامزدهاي شايسته را به مردم گوشزد ميكند و ميفرمايد: «احدي شرعاً نميتواند به كسي كوركورانه و بدون تحقيق رأي بدهد».(22) ایشان همچنين ميفرمايد: «فرض كنيد كه اگر همة كساني كه در رأس[اند] پيشنهاد بكنند كه فلان آدم را شما وكيل كنيد، لكن شما به نظرتان درست نباشد، جايز نيست شما تبعيت كنيد، بايد خودتان تشخيص بدهيد كه آدم صحيحي است تا اينكه بتوانيد رأي بدهيد».(23)
2. شناخت سوابق اشخاص: امام (ره) مينويسد: «اميد است ملت مبارز و متعهد، به مطالعه دقيق در سوابق اشخاص و گروهها، آراي خود را به اشخاصي بدهند كه به اسلام عزيز و قانون اساسي وفادار باشند».(24) ايشان در جايي ديگر ميفرمايند: «در هر حال، مردم با بصيرت و درايت و تحقيق، كانديداهايي را شناسايي كردند و به سوابق و روحيات و خصوصيات ديني ـ سياسي نامزدهاي انتخاباتي توجه نمايند».(25)
3. معرفي روحانيون متعهد: امام معتقد است: اگر براي كسي شناخت نامزد مشكل باشد، ميتواند از طريق «معرفي روحانيون متعهد در شهرستانها يا اشخاص متدين موجه كه گرايش به چپ و راست يا دستهاي نداشته باشند»،(26) به انتخاب بپردازد.
4 مشورت با علما و اشخاص مورد اعتماد: در نظر امام «مردم با علما و اشخاص مورد اعتمادشان مشورت كنند، بعد به هر كس كه خواستند رأي دهند». (27)
دوم. نامزدهاي انتخابات:
در نظام جمهوري اسلامي، نمایندگی شأن مهمي است. كسي كه نامزد پستهاي حكومتي ميشود، بايد بداند كه در چه نظامي وارد صحنه شده است؛ زيرا نظامهاي سياسي، تفسير و تلقي يكساني از پستهاي حكومتي ندارند. در نظام غربي، پستهاي حكومتي ماهيت قدرتمدارانه دارند و انتخابات، عرصه مسابقه و رقابت خواهد بود و اين رقابت در جهت كسب قدرت سياسي است كه اين برگرفته از انديشه غرب است كه اعتقاد دارد علم توليدكنندة قدرت است، از اين رو رقابت انتخاباتي نامزدها، رقابت در قدرتطلبي است. اما در نظام اسلامي، پستهاي حكومتي ماهيت قدرتمدارانه ندارد؛ قدرت از آن خداست و اگر مقام و منصبي در نظام اسلامي است، نه براي تصاحب قدرت كه براي جلب رضاي الهي، در خدمت به بندگان او، عدالتگستري است. بنابراين چگونه آمدن و چگونه ماندن يك نماینده، بسيار مهم است.
الف) چگونه آمدن: طبق قانون اساسي شخصي كه در انتخابات نمایندگی مجلس براي انتخاب شدن شركت ميكند، بايد پيش از شروع انتخابات، آمادگي خود را رسماً اعلام دارد. وي بايد صفات و شرايط لازم اين مقام را دارا باشد.
بر طبق انديشههاي امام و مقام معظم رهبري، نماینده مجلس بايد داراي ويژگيهاي ذيل باشد:
1. صالح و ديندار: يك نماینده بايد «صد در صد مسلمان و معتقد به احكام اسلامي و معتقد به اجراي احكام اسلام و مخالف با مكتبهاي انحرافي و معتقد به جمهوري اسلامي باشد».[20] علت چنين شرطي اين است كه با اين مقدمه، بسياري از مشكلات يا پيش نميآيد يا اگر پيش بيايد، نماینده در صدد رفع آن برميآيد: «اگر [نماینده] شايسته و متعهد به اسلام و دلسوز براي كشور و ملت باشد، بسياري از مشكلات پيش نميآيد و مشكلاتي اگر باشد، رفع ميشود».[21]
2. اخلاص در عمل: از ديگر شرايط نماینده، اخلاص در عمل است. مراد از اخلاص آن است كه كارها به انگيزه الهي و براي رضاي خداوند باشد. از نظر رهبر ديني انقلاب اسلامي، كار يك نماینده بايد نه فقط رضاي مردم، بلكه كسب رضاي خداوند باشد. كار مسئول امور و صاحب منصب در نظام اسلامي، فقط مواجهه با مردم نيست، اگر با خدا متصل نباشد، كار براي مردم و خدمت به آنها، يعني همان مسئوليت اصلياي كه دارد، معطّل خواهد ماند.[22] ایشان معتقد است «هنر مردم شهرهاي مختلف كشور اين است كه از ميان اين نامزدها، بهترين افراد را از لحاظ ايمان، اخلاص، امانت، دينداري و آمادگي براي حضور در ميدانهاي انقلاب انتخاب كنند و به كساني رأي دهند كه نسبت به نيازهاي مردم دردشناسترين و دردمندترين افراد باشند.»[23]
3. جدايي از جريان نفاق: بر طبق انديشه رهبران ما، يك نماینده واقعاً بايد به اسلام معتقد باشند؛ نه فقط در ظاهر به آن اظهار نمايند. امام خميني در اين باره ميفرمايد: «همه چيز ما بايد روي موازين اسلاميباشد. افرادي كه تعيين ميشوند، بايد كساني باشند كه به درد اسلام و جمهوري اسلامي بخورند و عقيدهشان هم اين باشد كه اسلام خوب است، نه فقط اظهار كنند، ولي عقيده نداشته باشند، كما اينكه در اول انقلاب، خيليها اظهار اسلام ميكردند».[24]
4. دلسوز باشد: در انديشه رهبران، «دلسوزي» شرطي مهم براي انتخاب نمایندگی است.[25] از نظر مقام معظم رهبري بيشتر مشكلات ملتها در هر جا كه رنجي بردهاند، اين بوده كه مسئولان دلسوزي كه تنها همتشان بر طرف كردن مشكلات مردم باشد در ميان آنها يا نبودهاند يا كم بودهاند:[26] «اميد آن دارم كه با وحدت كلمه و كوشش، در راه التيام بين قشرهاي مختلف، موفق شويد كه نمايندگاني متعهد، متفكر، دلسوز به ملت و به خصوص طبقه مستضعف و خدمتگزار به اسلام و مسلمين [باشيد]».[27]
5. معتقد به اسلام، جمهوري اسلامي و قانون اساسي: اين شرط از شرايط اصلي و حساس براي انتخاب نمایندگان است. اين حساسيت به اندازهاي است كه امام خميني(ره) ميفرمايد: «من متواضعانه از شما ميخواهم كه حتيالامكان در انتخاب اشخاص با هم موافقت نماييد و اشخاص اسلامي، معتقد، غير منحرف از صراط مستقيم الهي را در نظر بگيريد و سرنوشت اسلام و كشور خود را به دست كساني دهيد كه به اسلام و جمهوري اسلامي و قانون اساسي معتقد و نسبت به احكام نوراني الهي متعهد باشند و منفعت خود را بر مصلحت كشور مقدم ندارند».[28]
6. شجاع باشد: بسياري از ملتها به اين دليل پيشرفت نكردهاند كه رؤسا و مسئولانشان، شجاعت نداشتهاند، پس «كساني را كه انتخاب ميكنيد، بايد مسائل را تشخيص دهند، نه افرادي باشند كه اگر روس يا آمريكا يا قدرت ديگري تشري زد بترسند، بايد بايستند و مقابله كنند».[29] مقام معظم رهبري معتقد است: «اين ملت، چون ملت شجاع و آزادهاي است، ملتي است كه تهديد قدرتهاي مستكبر جهاني او را به عقب نمينشاند، بنابراين نماينده او هم بايد شجاع باشد و نترسد، شجاعت در مقابل دشمن، شجاعت در مقابل باطل، شجاعت در پذيرش حرف حق».[30]
ب) چگونه ماندن: وقتي ملت توانست با انتخاب درست خود بر عرصة سياست تأثيرگذار باشد، باقي ماندن یک نماینده بر اين موقعيت، مهمترين دغدغه او خواهد بود و اين مسئله به تدبير و عمل سياسي نماینده منتخب وابسته است.
به موجب اصول قانون اساسي، نماینده در حدود اختيارات و وظايفي كه به موجب قانون اساسي يا قوانين عادي به عهده دارد، در برابر ملت، رهبر مسئول است. اين مسئوليت را ميتوان در انديشه رهبران ديد؛ مهمترين مسئوليت نمایندگان در انديشه رهبران ديني به اين شرح است:
1ـ عدم تجمل و اسراف در زندگي: در نظر مقام معظم رهبري «مسئولان نظام اسلامي نبايد در رفتار و عمل خودشان، مسرفانه و متجملانه زندگي كنند و بالاتر از آن، نبايد طوري زندگي كنند كه روش اسرافآميز و تجملآميز را به يك فرهنگ تبديل كنند».[31]
2ـ تلاش در راه حفظ استقلال كشور و عزت ملّي: از ديدگاه ايشان «اين مجاهدت، تنها راهي است كه ما در پيش داريم و بايد نگذاريم، در عزم خودمان فتوري به وجود بيايد. اين مجاهدت در ميدانهاي گوناگوني است كه اهم آنها، يكي مجاهدت در راه حفظ استقلال كشور و عزت ملي در برابر سياست توسعهطلبي و انحصارطلبياي است كه آمريكا در نگاه چند ساله اخير به دنيا دارد».[32]
3ـ مجاهدت در راه نشر فرهنگ اسلام و تفكر ديني: عامل ديگر مجاهدت در راه «نشر فرهنگ اسلام ناب و تفكر ديني و ترويج تفكري است كه به بيداري دنياي اسلام انجاميد، ترويج اين تفكر در دنياي اسلام، چيزي است كه در هيچ نقطهاي از دنياي اسلام، در زمان ما و لااقل قرنها پيش از زمان ما سابقه نداشته است».[33]
امام خميني (ره) نیز معتقد است، يك نماينده بايد مدافع اسلام ناب محمدي باشد: «مردم [به افرادي] رأي دهند كه متعهد به اسلام و وفادار به مردم باشند... و در يك كلمه، مدافع اسلام ناب محمدي (ص) باشند».[34]
4ـ مجاهدت در راه گسترش آباداني و توسعه زندگي مردم كشور: رهبري معتقد است: «ميدان ديگر، ميدان مجاهدت براي گسترش آباداني و توسعه زندگي مردم در داخل كشور است؛ البته بار عمده اين مجاهدت، بر دوش دستگاههاي اجرايي كشور است».[35]
5ـ مجاهدت براي بسط عدالت و رفع تبعيض و جلوگيري از تطاول بيتالمال: «يكي از دشوارترين ميدانهاي مجاهدت، ميدان مجاهدت براي بسط عدالت است... تا وقتي در جامعه عدالت باشد، تبعيض نباشد، نگاه متفاوت به اشخاص و قشرها نباشد و امتيازطلبيهاي زيادي و نابحق و نابجا در جامعه وجود نداشته باشد، مردم بر خيلي از ناكاميها صبر ميكنند».[36] از نظر رهبري «وظيفه بزرگ امروز، بر طرفكردن مشكلات زندگي مردم است؛ چه مشكلات اقتصادي كه در درجه اول است و چه مشكلات ديگر كه آنها هم مسائل مردم است. وظيفه اول و اساس تكليف ما، به عنوان مسئول، خدمت به مردم است».[37]
6ـ مبارزه با فقر و فساد و تبعيض: «بنده باز هم با صداي بلند اعلام ميكنم كه مسئولان كشور، چه در قوّه مجريه، چه در قوّه قضائيه و چه در قوّه مقننه، بايد با فقر، فساد و تبعيض در اين مملكت، مبارزه كنند. اگر بخواهند وضع امنيت كشور را، وضع معيشت مردم را، وضع عزت بينالمللي ما را تأمين كنند، راهش مبارزه با همينهاست».[38]
7ـ پاسخگويي: حضرت آيتالله خامنهاي ميفرمايد: «مسئولان بلندپايه كشور، قواي سهگانه، همه بايد پاسخگو باشند؛ پاسخگوي كار خود، پاسخگوي تصميم خود، پاسخگوي سخني كه بر زبان آوردهاند و تصميمي كه گرفتهاند».[39]
8ـ معيار قرار دادن اسلام و قرآن.[40]
9ـ پايبندي به همه ارزشها و حركت بر اساس آن.[41]
10ـ عمل به قانون اساسي و خدمت به مردم و جلب محبت و اعتماد آنان.[42]
سوم. ارتباط نامزدها با مردم
در عرصه رقابت انتخاباتي، آنچه دو سوي انتخابات (مردم و نامزدهاي انتخابات) را به هم پيوند ميزند، ساز و كار تبليغات است. «ترانس كوآلتر» ميگويد: «تبليغات تلاشي است كه توسط برخي افراد يا گروهها، با بهرهگيري از وسايل ارتباطي براي كنترل، تغيير يا شكلدادن نگرش ديگر گروهها انجام ميشود».[43]حضرت امام خميني (ره) در تعريف تبليغات معتقد است: «تبليغات همان شناساندن خوبيها و تشويق به انجام آن و ترسيم بديها و نشان دادن راه گريز و منع از آن است».[44]
حال سؤال اين است كه نامزدهاي انتخاباتي در نظام جمهوري اسلامي، بايد چه معيارها و ضوابطي را براي تبليغات رعايت كنند. در انديشه رهبران ما، انتخابات در كشور مسابقهاي براي خدمت است؛ نه مسابقهاي براي كسب قدرت، پس در منطق اسلامي، قدرت، عزت، آبرو، خوشنامي و امكانات، فقط و فقط براي خدمت به مردم و حركت دادن خود و جامعه و كشور در راه نظام مقدس اسلامي و رسيدن به آرمانهاي بلندي است كه انسانها نياز دارند. بنابراين هر كس كه آماده است تا بيش از ديگران زحمت بكشد و توقعي را كه مسئولان كشورهاي ديگر از مقام و موقعيت خود دارند، نداشته باشد، داخل اين ميدان شود.[45]
بنابراين، ملاكهاي تبليغات اسلامي در انتخابات، از ديدگاه رهبران انقلاب اسلامي داراي ويژگيهاي ذيل است:
1ـ ارزشهاي نظام اسلامي را تخريب نكنند.
2ـ به تخريب يكديگر نپردازند.
3ـ آمارهاي دقيق را به مردم ارائه نمايند.
4ـ در كمال صداقت با مردم سخن بگويند و عقيده و نيت واقعيشان را بازگو كنند.
5ـ وحدت ملي را خدشهدار نكنند.
6ـ وعدههاي ناممكن به مردم ندهند و سطح مطالبات مردم را بالا نبرند.
7ـ از تبليغات پر هزينه خودداري كنند: «در تبليغات انتخابات كه آزمايش عظيمي براي ملت است، مراقبت شود كه مخارج بيش از [حد] متعارف و زيادي و اسرافگونه انجام نگيرد».[46] همچنین ایشان میفرمایند: «در شناخت نامزدها، نبايد تبليغات رنگين و متنوع و يا وعدههاي بزرگ و غيرعملي عمران و آباداني را ملاك قرار داد، چرا كه اينگونه كارها وظيفه دولت است و وظيفه نماينده مجلس شناخت و تصويب قوانين مورد نياز و مشخص كردن مسير حركت قواي مجريه و قضاييه است.»[47]
8 ـ رعايت اخلاق اسلامي در انتخابات: «از آقايان كانديداها و دوستان آنان انتظار دارم كه اخلاق اسلامي ـ انساني را در تبليغ براي خود و كانديداهاي خويش مراعات و از هرگونه انتقاد از طرف مقابل كه موجب اختلاف و هتك حرمت باشد، خودداري نمايند كه براي پيشبرد مقصود، ولو اسلامي باشد، ارتكاب خلاف (اخلاقي و فرهنگي)، مطرود و از انگيزههاي غير اسلامي است».[48] رهبری در دیدار مردم یزد نیز فرمودند: «هتك آبرو و تخريب افراد در شبنامهها، مطبوعات، پايگاههاي اينترنتي و ديگر وسايل، به هيچ وجه صحيح و مصلحت نيست و اينجانب درخواست و اصرار ميكنم كه علاقهمندان نامزدها فقط به تبليغ و تعريف از افراد مورد نظر خود بپردازند و از روشهاي تخريبي معمول در برخي كشورها به شدت پرهيز كنند.»[49]
9. رعايت كمال آرامش و عدم ايجاد جو بحران در انتخابات: «من بسيار مايل هستم كه گروههايي كه متعهد و معتقد به جمهوري اسلامي و خدمتگزار به اسلام هستند، در مبارزات انتخاباتي كمال آرامش را در تبليغ كانديداهاشان رعايت نمايند و نسبت به يكديگر تفاهم و صميميت و اخوت اسلامي داشته باشند و از تفرقه و كدورت شديداً احتراز كنند».[50]
10ـ عدم استفاده از اموال عمومي در انتخابات: «اينجانب به هيچ وجه و به هيچ كس اجازه نميدهم تا از سهم مبارك امام (ع) يا از اموال دولت و اموال دفاتر و سازمانها و مجامع و اموال عمومي خرج انتخابات كند». [51]
خلاصه آنكه نماینده، از زمان آمدن تا زمان رفتن، نسبت به مردم، قانون اساسي، انقلاب اسلامي و دفاع از انديشه ولايت مطلقه فقيه مسئول است و در اين مسئوليت، بايد در همه لحظهها خدا را حاضر و ناظر بر اعمال و رفتار خود بداند تا بتواند وظايف خود را به منصه عمل برساند.
پينوشتها:
* . دانشجوی دکترای انقلاب اسلامی، عضوهیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی لاهیجان
[1] . اصل 62 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.
[2] . 15/3/68، صحيفه نور، ج 21، ص 187.
[3] . صحيفه نور، ج 20، ص 193.
[4] . سخنرانى مقام معظم رهبرى در اجتماع مردم گيلان، ارديبهشت 1380.
[5] . همان،1/1/1380.
[6] . صحيفه نور، ج 12، ص 6.
[7] . همان، ج 18، ص 198.
[8] . همان، ج 12، ص 7ـ 6.
[9] . همان، ج 18، ص 253.
[10]. سخنرانى مقام معظم رهبرى، 18/1/1378.
[11]. سخنرانى مقام معظم رهبرى ، ۱۳۸۶/۱۰/۱۲
[12]. سخنرانى مقام معظم رهبرى، 18/1/1378.
[13]. سخنرانى مقام معظم رهبرى، 15/7/1377.
[14]. سخنرانى مقام معظم رهبرى، 1/1/1380.
[15]. سخنرانى مقام معظم رهبرى، 23/4/1368.
[16]. سخنرانى مقام معظم رهبرى، 18/3/1380.
[17]. سخنرانى مقام معظم رهبرى، 22/9/1368.
[18]. سخنرانى مقام معظم رهبرى، 14/11/1372.
[19]. سخنرانى مقام معظم رهبرى، 23/4/1368.
[20] . صحيفه نور، ج 12، ص 75.
[21] . سخنرانى مقام معظم رهبرى، 25/9/1379
[22] . همان
[23] . سخنرانى مقام معظم رهبرى، ۱۳۸۶/۱۰/۱.
[24] . صحيفه نور، ج 18، ص 179.
[25] . سخنراني مقام معظم رهبری، 24/11/1382.
[26] . سخنرانى مقام معظم رهبرى، 4/3/1378.
[27] . صحيفه نور، ج 11، ص 273، 28/11/58.
[28] . همان، ص 269.
[29] . همان، صحيفه نور، ج 18، ص 198.
[30] . سخنرانى مقام معظم رهبرى، 24/11/1382.
[31] . سخنرانى مقام معظم رهبرى، 25/9/1379.
[32] . سخنرانى مقام معظم رهبرى، 19/6/82.
[33] . سخنرانى مقام معظم رهبرى، 19/6/82.
[34] . 11/1/67، صحيفه نور، ص 194.
[35]. سخنرانى مقام معظم رهبرى، 19/6/1382.
[36] . سخنرانى مقام معظم رهبرى، 19/6/1382.
[37] . سخنرانى مقام معظم رهبرى، 1/1/1378.
[38] . سخنرانى مقام معظم رهبرى، 7/1/1379.
[39] . سخنرانى مقام معظم رهبرى، 26/1/1383
[40] . 30/9/1370 و صحيفه نور، ج 12، ص 7، 22/12/58.
[41] . 23/2/1379 و صحيفه نور، ج 11، ص 273، مورخه 28/11/58.
[42] . 29/3/1379 و صحيفه نور، ج 21، ص 187، مورخه 15/3/68.
[43] . تبليغات و جنگ روانى، ترجمه حسين حسينى، (تهران: دانشگاه امام حسين (ع))، 1372، ص 96.
[44] . روزنامه رسالت 15/1/68.
[45] . سخنرانى مقام معظم رهبرى، 11/2/1380.
[46] . خطبه دوم نماز جمعه تهران، شنبه 29 ارديبهشت 1380.
[47] . سخنرانى مقام معظم رهبرى، ۱۳۸۶/۱۰/۱۲ .
[48] . صحيفه نور، ج 11، ص 187.
[49] . سخنرانى مقام معظم رهبرى، ۱۳۸۶/۱۰/۱۲.
[50] . صحيفه نور، ج 11، ص 188.
[51] . همان، ج 2، ص 101.