تاريخ : جمعه 4 فروردین 1391  | 12:00 PM | نویسنده : قاسمعلی

با نزول وضعيت اقتصادي جامعه دانشجويان مراكز آموزش كارآفريني با ترك كلاس‌هاي خود روانه كلاس‌هايي مي‌شوند كه به نظرشان مي‌تواند آينده‌ي مطمئن‌تري براي آن‌ها داشته باشد. در زير 8 دليل براي رهايي از ترس شروع يك كسب و كار آمده است:

 
منبع:بازار کار

1- تجربهكسب مي‌كنيد! شروع و اداره كسب و كار شخصي راهي است به سوي كسب تجاربارزشمند.
2- 
چيزي از دست نمي‌دهيد، اكثر دانشجويان هزينه‌هاي خود را از طريقوالدينشان تهيه مي‌كنند و به طور كلي آن‌ها موظف به پرداخت هزينه‌هاي زندگي نيستند. به همين دليل در بدترين شرايط حتي اگر كسب و كار شما با شكست رو به رو شود، شماتجاربي خواهيد داشت كه شانس موفقيت شما را در آينده افزايش خواهد داد و اتفاق خوبيكه مي‌توانيد انتظار آن را داشته باشيد، آن است كه به سرمايه‌دار بزرگي تبديلشويد.
3- 
طبق گفته‌ي "توماس استينلي" و "ويليام دنك" نويسندگان كتاب "مغزميليونر"، 3/2 ميليونرها كارآفرين هستند اگر شما به فكر كسب و پول بسيار هستيد،بايد كارآفرين باشيد. به اين ترتيب شما علاوه بر حقوق از مزايا و محاسن زياديبرخوردار خواهيد شد، شما حتي مي‌توانيد طرح كسب و كارتان را بفروشيد. "مايكلفارديك"، كارآفرين جوان موفق، در 16 سالگي توانست طرح شغلي خود را به قيمت يكميليون دلار بفروشد.
4- 
ارزش و اعتبار شما افزايش مي‌يابد. شروع كسب و كار دردوران تحصيلي‌تان، ارزش چيزي كه از آن به شما تعبير مي‌شود، را افزايش خواهد داد. براي مثال يك فرد معتبر مي‌تواند كتابي را به چاپ برساند يا در شركت‌ها و ادارات بهمقامات بالا دست يابد.
5- 
ايجاد و انجام يك كسب و كار سودمند در مدت زمان طولانينسبت به استخدام شدن در شغلي ريسك كمتري را متوجه شما مي‌كند. براي مثال كافي استفقط به آمارهاي اقتصادي اخير توجه كنيد. ده‌ها هزار نفر از كار اخراج شده‌اند. امامن مي‌توانم تضمين كنم كه صاحبان كسب و كارهاي سودمند، هنوز مشغول كار خود هستند. آن‌ها آخرين كساني هستند كه در طوفان‌هاي اقتصادي غرق مي‌شوند. صاحبان كسب و كارموقعيت‌هاي زيادي براي جذب و دريافت پول دارند، در حالي كه حقوق شما به عنوان يككارمند استخدام شده، تنها از يك مسير تامين مي‌شود و اين همان جنبه ريسك‌پذير بودنمسئله مي‌باشد.
6- 
شما خيلي چيزها در مورد خودتان ياد مي‌گيريد، چيزهاييمي‌آموزيد كه هرگز در مدرسه به شما آموزش داده نمي‌شود. علاوه بر اين كارآفرينيتركيبي از تمام سياست‌هاي مورد نياز براي يك شغل است و نيازمند اطلاعاتي در موردبازاريابي، حسابداري، مديريت و اجرا مي‌باشد و داشتن اطلاعاتي در مورد اين مسائلديد شفاف و روشني نسبت به اطرافتان به شما مي‌دهد و شما مي‌توانيد در مورد رشته‌يتحصيلي مورد علاقه‌تان در آينده و همچنين هدف‌هايتان بهتر تصميم بگيريد.
7- 
صاحباختيار هستيد. قوانين را شما تعيين مي‌كنيد. اين شما هستيد كه ساعات كاري و افرادمورد نياز را انتخاب مي‌كنيد. شما مي‌توانيد كسب و كارتان را مطابق با علايق‌تانبسازيد. اگر به هنر علاقه‌مند هستيد، كسب و كاري مربوط به طراحي ايجاد كنيد، اگر بهبازاريابي علاقه داريد، كالايي را انتخاب يا توليد كنيد و آن را بفروشيد و اگر بهنويسندگي علاقه داريد، كتابي بنويسيد و آن را منتشر كنيد و به فروشبرسانيد.
8- 
شما بزرگ مي‌شويد. من به شخصه به سبب ايجاد كسب و كار، از نظر فكريرشد بسياري كردم. پيش از اين به سختي در مقابل يك جمع سخن مي‌گفتم ولي اكنون يكي ازمواردي است كه بسيار به آن علاقه دارم. كسب و كار من سبب شد كه خيلي چيزها در موردخودم ياد بگيرم. من اكنون مي‌دانم كه براي هميشه مي‌توانم كارآفرين باشم و بهموفقيت دست يابم.
 
چرا جوانان از كارآفريني مي‌ترسند؟
جوانان معمولاً به خاطر ترس از شكست و ناكامي و نداشتن سرمايهيا فشاري كه روي آن‌هاست، يك كار مستقل را شروع نمي‌كنند و محققان بر اين باورند كهمهمترين دليل اين ترس اين است كه جوانان امروز الگوي مناسبي از كارآفرينان جوانگذشته ندارند كه از آن‌ها پيروي كنند.
بررسي‌اي كه سازمان انگليسي Enterprise Insight انجام داده درباره اين نكته بحث كرده كه ادبيات كارآفريني در دهه 1980 شروعشده ولي ديگر تغييري نكرده و در آن دوره كارآفرينان قديمي سعي كردند راهي براي نسلبعدي باز كنند. اين سازمان مي‌گويد كارآفرينان جوان اغلب تمايل دارند كه جايگاه خودرا در دنيا پيدا كرده و اثري از خود باقي بگذارند اما اين ادبيات كه مناسب دورهكنوني نيست و ترس از شكست و فشاري كه از سوي خانواده، معلم و دوستان براي پيدا كردنشغل بر جوانان وارد مي‌شود، باعث شده كه آن‌ها از محقق كردن ايده‌هايشان چشم‌پوشيكنند.
در اينجا اين فرض وجود دارد كه اكثر جوانان فاقد مهارت‌هاي تجارتي و كاريهستند از اين رو بايد كسي مستقيماً آنان را هدايت كند و به آن‌ها ياد دهد كه چگونهدر اين عرصه فعاليت كنند و سياست گذاران بايد بدانند كه اگر جوانان حمايت شوند و بهكارآفريني تشويق شوند، بسياري به شروع يك كسب و كار جديد تشويق مي‌شوند.
اين بهآن معني است كه بايد شبكه‌اي منسجم براي جوانان ايجاد شود كه بر تحقق ايده‌هايجوانان، ارتقاي الگوي موجود و خلق فرصت‌هاي كاربردي و عملي تأكيد و تمركزدارد.
اين سازمان همچنين به ايجاد يك استرتژي ملي براي توسعه كسب و كار در ميانجوانان پرداخته است. مديرارشد اجرايي اين سازمان مي‌گويد: «ادبيات و مفاهيم دهه 1980 اكنون جوابگوي نيازهاي نسل جوان نيست
اكنون دو دهه از خلق اين ادبياتگذشته ولي ما هنوز از آن دست برنداشته‌ايم و از همان كارآفرينان براي توسعه كسب وكار در سال 2006 استفاده مي‌كنيم. او اضافه مي‌كند: «البته ما نمي‌گوييم كهنمي‌توان از كارآفرينان آن سال‌ها چيزي ياد گرفت اما نكته اينجاست كه جوانان بيشتراز افراد هم سن و كساني كه متعلق به نسل خودشان باشند الگو مي‌گيرند و گفته‌هايآن‌ها را بيشتر قبول دارند.» او مي‌گويد كه نسل جديد افراد جوان كه مشتاقند اثري ازخود به جا بگذارند و جايگاه خود را پيدا كنند، به درستي نمي‌دانند كه يك «كسب وكار» واقعاً چيست.
به گفته اين مدير، فرهنگ جوانان تغيير كرده است و ما بايدمعني «كسب و كار» را دوباره تعريف كنيم تا براي انگيزه‌ها و آرزوهاي آن‌ها معني‌دارو با مفهوم باشد. نبايد از ديدگاهي كه اصلاً مطابق نيازهاي روز نيست به آن‌ها نگاهكنيم. ترس از شكست و نوع سيستم آموزشي باعث مي‌شود كه جوانان به كارهاي مطمئن كهريسك آن‌ها كم است تمايل داشته باشند تا به جستجوي فرصت‌هاي جديد بپردازند.
اواضافه مي‌كند: «ما بايد فرهنگي را رواج دهيم كه جوانان فعالانه در پي محقق ساختنايده‌ها و آرزوهايشانباشند
                                              
نويسنده: مايكل سايمون



نظرات 0