تاريخ : شنبه 5 فروردین 1391 | 10:36 PM | نویسنده : قاسمعلی
مهدی جمشیدی/ گامی در راستای تولید «علومانسانیاسلامی»(3)؛
آیا ایران در حوزهی تمحّض علمی دارای پیشینه است؟
در بخش سوم از مباحث «حوزهی تمحّضعلمی» ضمن بررسی پیشینهی علمی و نظری حوزهی تمحّضعلمی در ایران به بیان نظریههای مطرح شده حول آن پرداخته میشود.
گروه فرهنگی – اجتماعی برهان/ مهدی جمشیدی؛ در بخشهای «اول» و «دوم» این مقاله، هم جامعهشناسی اسلامی به مثابه یک حوزهی علمی تعریف شد و هم ضرورتها و اهداف انجام این حوزهی تمحض معرفی شد. پس از این، جایگاه و جغرافیای جامعهشناسی اسلامی بیان گردید. «در این بخش»، ابتدا پیشینهی نظری و علمی جامعهشناسی اسلامی تبیین میشود و سپس ساختار منطقی(چیدمان مباحث) تمحّض جامعهشناسی اسلامی طراحی شده است.
6-پیشینهی نظری و علمی حوزهی تمحّض علمی:
1-6- پیشینهی علمی حوزهی تمحّض علمی در ایران:
به غیر از مطالعاتی که در دورهی متقدّم در میان مسلمین دربارهی مباحث اجتماعی صورت گرفته، در دورهی معاصر و متأخّر باید از فعالیتهای علمی زیر نام برد که در جامعهی علمی ایران انجام گرفته است:
1-1-6- تولیدات محققان لایهی اوّل (قلههای علمی) در زمینهی «جامعهشناسی اسلامی»
1-1-1-6- تولیدات علامه سید محمدحسین طباطبایی (رحمهالله علیه)؛ مشتمل بر مباحث اجتماعی در برخی از جلدهای کتاب «تفسیر المیزان».
2-1-1-6- تولیدات علامه مرتضی مطهری (رحمهالله علیه)؛ مشتمل بر مباحث اجتماعی پراکنده در آثار مختلف ایشان از قبیل «بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد سالهی اخیر»، «آیندهی انقلاب اسلامی ایران»، «مقدمهای بر جهانبینی اسلامی: جامعه و تاریخ»، «علل گرایش به مادیگری»، «خدمات متقابل اسلام و ایران»، «قیام و انقلاب مهدی»، «نظام حقوق زن در اسلام» و ...
3-1-1-6- تولیدات دکتر علی شریعتی؛ مشتمل بر مباحث اجتماعی پراکنده در آثار مختلف ایشان از قبیل «بازگشت»، «تشیع علوی و تشیع صفوی»، «چه باید کرد؟»، «زن»، «جهانبینی و ایدئولوژی»، «انسان بیخود»، «بازشناسی هویت ایرانی- اسلامی» و ...
4-1-1-6- تولیدات علامه محمدتقی جعفری (رحمهالله علیه)؛ مشتمل بر مباحث اجتماعی پراکنده در آثار مختلف ایشان از قبیل«تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی جلالالدین محمد بلخی»، «ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه»، «فرهنگ پیرو، فرهنگ پیشرو»، «امید و انتظار»، «حیات معقول»، «طرحی برای انقلاب فرهنگی» و ...
5-1-1-6- تولیدات علامه محمدتقی مصباح یزدی؛ مشتمل بر مباحث اجتماعی پراکنده در آثار مختلف ایشان از قبیل «جامعه و تاریخ در قرآن»، «انقلاب اسلامی: جهشی در تحولات سیاسی تاریخ»، «طوفان فتنه و کشتی بصیرت»، «آذرخشی دیگر از آسمان کربلا»، «تهاجم فرهنگی» و ... .
2-1-6- تولیدات محققان لایهی دوم در زمینهی «جامعهشناسی اسلامی»
1-2-1-6. تولیدات حجتالاسلاموالمسلمین حمید پارسانیا؛ مشتمل بر «هفت موج اصلاحات: نسبت تئوری و عمل»، «حدیث پیمانه: پژوهشی در انقلاب اسلامی»،«درآمدی بر جامعه شناسی معرفت و علم»،«روش شناسی انتقادی حکمت صدرایی»،««عرفان و سیاست» و «سنت، ایدئولوژی، علم».
2-2-1-6- تولیدات دکتر حسین کچویان؛ مشتمل بر «کندوکاو در ماهیت معمایی ایران: جهانیسازی، دموکراسیسازی و جامعه شناسی سیاسی ایران»، «تجدد شناسی و غرب شناسی»، «تطورات گفتمان های هویتی ایران»،«نظریه های جهانی شدن:پیامد چالش های فرهنگ و دین» و «هویت ما».
حدیث پیمانه: پژوهشی در انقلاب اسلامی
|
درآمدی برجامعه
شناسی معرفتو علم
|
روششناسی انتقادی حکمت صدرایی
|
عرفان و سیاست
|
سنت،ایدئولوژی، علم
|
3-1-6- تولیدات محققان لایهی سوم در زمینهی «جامعهشناسی اسلامی»
1-3-1-6 تولیدات حجت الاسلام و المسلمین حسین بستان نجفی؛ مشتمل بر «نابرابری و ستم جنسی از دیدگاه اسلام و فمینیسم»، «اسلام و جامعه شناسی خانواده»، «گامی به سوی علم دینی(1): ساختار علم تجربی و امکان دینی»، «گامی به سوی علم دینی(2): روش بهره گیری از متون دینی در علوم اجتماعی».
2-6- پیشینهی علمی حوزهی تمحّض علمی درسایر کشورهای اسلامی؛
واقعیت این است در سایر کشورهای اسلامی، مطالعات و پژوهشهای قابل توجهی در زمینهی جامعهشناسی اسلامی انجام نگرفته و تأمّلات از پهنهی نقد جامعهشناسی غربی، پا فراتر ننهاده است. از این رو، از هیچ پارادایم علمی بالفعل و محقَق در قلمرو جامعهشناسی اسلامی نمیتوان سخن گفت. از سوی دیگر، با توجه به این که سایر کشورهای اسلامی همچون ایران، پیشینه و پشتوانهی قوّی فلسفی ندارند، تحقیقات صورت گرفته به وسیلهی آنها، از اتقان و استحکام چندانی برخوردار نیست. به این سبب، جامعهی علمی(حوزوی) ایران در این ساحت، پیشرو و پر توانتر است.
7- پیشینهی ساختاری و سازمانی حوزهی تمحّض علمی
ردیف
|
مرکز پژوهشی
|
پژوهشکدهی مرتبط
|
گروه مرتبط
|
نشریهی مرتبط
|
1
|
مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)
|
______
|
گروه جامعهشناسی
|
فصلنامهی تخصصی «معرفت فرهنگی- اجتماعی»
|
2
|
پژوهشگاه همکاری حوزه و دانشگاه
|
پژوهشکده علوم اجتماعی
|
گروه جامعهشناسی
|
دو فصلنامهی علمی- تخصصی «اسلام و علوم اجتماعی»
|
3
|
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
|
پژوهشکده علوم اجتماعی
|
گروه جامعهشناسی
|
دو فصلنامهی علمی- تخصصی «جامعهپژوهی فرهنگی»
|
4
|
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی
|
پژوهشکده علوم اجتماعی
|
گروه جامعهشناسی
|
دو فصلنامهی تخصصی «پژوهش جوانان ، فرهنگ و جامعه»
|
5
|
پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
|
پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی
|
______
|
______
|
6
|
پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
|
______
|
گروه مطالعات اجتماعی
|
فصلنامهی علمی- پژوهشی «تحقیقات فرهنگی»
|
7
|
مرکز پژوهش های فرهنگی واجتماعی(صدرا)
|
______
|
گروه مطالعات اجتماعی
|
فصلنامهی علمی- پژوهشی «پژوهشهای فرهنگی -اجتماعی»
|
8
|
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
|
مرکز مطالعات فرهنگی ـ اجتماعی
|
______
|
فصلنامهی علمی ـ تخصصی «مطالعات فرهنگی اجتماعی»
|
9
|
مؤسسه علمى ـ فرهنگى دارالحدیث
|
گروه فقه الحدیث
|
بخش حدیث و علوم اجتماعى
|
فصلنامهی «علوم حدیث»
|
01
|
دانشگاه تهران
|
دانشکده علوم اجتماعی
|
گروه جامعهشناسی
|
فصلنامهی علمی ــ پژوهشی «نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان»
|
8- ساختار منطقی(چیدمان مباحث) حوزهی تمحّض علمی؛
ساختار منطقی(چیدمان مباحث) تمحّض جامعهشناسی اسلامی، سه پاره است: «فلسفهی علم اجتماعی»[1]، «رهیافت اجتماعی»[2] و «نظریهی اجتماعی»[3]. مراحل منطقی تولید جامعهشناسی اسلامی نیز به همین ترتیب است؛ به گونهای تغییر ترتیب یاد شده، جهتگیری منطقی تلاش نظری را مخدوش و معیوب میسازد. به عبارت دیگر، تقدّم و تأخّر یاد شده، از نظر منطقی، تصرّفناپذیر است. بر همین اساس، مفاهیم سهگانهی بالا را توضیح میدهیم.
1-8- «فلسفهی علم اجتماعی»؛
در این مرحله باید در درون مکتب علوم انسانی اسلامی، «فلسفهی مضاف معطوف به جامعهشناسی» را تولید کرد. این فلسفهی مضاف شامل مسایل زیر است:
الف. «تعریف» علوم اجتماعی
ب. «مبانی» یا «پیشفرضها»ی علوم اجتماعی شامل:
اول. «هستیشناسی اجتماعی» که شکاف نظری ایجاد شده در امتداد آن، نظریهها را به دو قلمرو «کنش»[4] و «ساختار»[5](یا خرد و کلان) تقسیم کرده است؛
دوم. «معرفتشناسی اجتماعی» که مهمترین مسألهی آن، روش تحصیل معرفت اجتماعی است و شکاف نظری ایجاد شده در امتداد آن، روشها را دوپاره کرده است: روش «پوزیتیویستی»[6] و روش «تفسیری»[7].
ب. «غایتشناسی اجتماعی» که معرّف هدف علوم اجتماعی از مطالعه جهان اجتماعی است. شکاف نظری ایجاد شده در امتداد این مقوله، نظریهها را در دو قلمرو «توصیفی» و «توصیهای» گنجانده است.
ج. «رابطهی علوم اجتماعی با علوم دیگر».
2-8- «رهیافت اجتماعی»؛ [8]
تولید «رهیافت اجتماعی»، مرحلهی دوم است. «رهیافت اجتماعی» عبارت است از یک سنت و چارچوب نظری که در درون جامعهشناسی قرار دارد و دربردارندهی مجموعه گزارهها و ابزارهای مفهومی خاص خود است. این گزارهها و ابزارهای مفهومی هم برآمده از جهان اجتماعی[9] و روایت کنندهی آن است و هم در مقام تفسیر و تبیین جهان اجتماعی به کار میآید. به بیان دیگر، رهیافت اجتماعی، ابزاری نظری برای درک جهان اجتماعی است که «کلیت» آن را برای محقق اجتماعی، تصویر و قاببندی میکند.
مقدمه و لازمهی تولید «نظریهی اجتماعی»، وجود «رهیافت اجتماعی» است. به عبارت دیگر، «نظریهی اجتماعی» در درون «رهیافت اجتماعی» شکل میگیرد و امکان تولید مییابد.[10] معمولاً هر رشتهای از علوم انسانی، از چندین رهیافت تشکیل شده است. به عنوان مثال، جامعهشناسی شامل حدود پانزده رهیافت اجتماعی است که نظریههای اجتماعی از آنها استفاده میکنند: رهیافت «کارکردگراییٍ ساختاری»[11]، رهیافت «مارکسیستی»[12]، رهیافت «فمینیستی»[13]، رهیافت «کنش متقابل نمادین»[14]، رهیافت «پدیدار شناسی»[15]، رهیافت «روششناسی مردمنگارانه»[16]، رهیافت «مکتب انتقادی»[17]، رهیافت «تبادل»[18]، رهیافت «رفتارگرایی»[19]، رهیافت «پستمدرنیستی»[20]، رهیافت «تلفیقی»[21] و ....[22]
3-8- «نظریهی اجتماعی»؛
«نظریهی اجتماعی»، صورت انتزاعی[23] پارهای از جهان اجتماعی است. به بیان دیگر، نظریهی اجتماعی عبارت است از فهم نظام یافته و علمی از واقعیتهای اجتماعی[24] موجود در جهان اجتماعی. در مقایسه با رهیافت اجتماعی باید گفت، نظریهی اجتماعی ابزاری نظری برای درک جهان اجتماعی که «پارهای از جهان اجتماعی» یعنی یک یا چند واقعیت اجتماعی را تصویر میکند. نظریهی اجتماعی در مواجههی با واقعیتهای اجتماعی موجود در جهان اجتماعی، به یکی از اقسام مطالعه روی میآورد: مطالعهی توصیفی[25](پدیده نگارانه)، مطالعهی تبیینی[26](تعلیلی یا علتکاوانه)، مطالعهی کارکردی[27](غایتشناسانه)، مطالعهی تجویزی[28](هنجاری یا توصیهای)، مطالعهی انتقادی[29](آسیبشناسانه)، مطالعهی آینده شناسانه[30] و مطالعهی مقایسهای[31](تطبیقی).
نظریههای اجتماعی از جهت دامنهی وجودی متعلّق مطالعهی خود، به دو دسته تقسیم میشوند:
نظریههای پهندامنه[32](کلان) و نظریههای تنگدامنه[33](خرد).
در جدول زیر ، ساختار منطقی مباحث «جامعهشناسی اسلامی» نمایش داده شده است:
در جدول زیر ، ساختار منطقی مباحث «جامعهشناسی اسلامی» نمایش داده شده است:
ساختارمنطقی
مباحث
جامعهشناسی اسلامی
|
اجزاء و تقسیم بندیهای درونی
|
مثالها و مصادیق
|
||
در جامعهشناسی غربی(سکولار)
|
در جامعهشناسی اسلامی
(رویکرد علامه مطهری)
|
|||
1 . فلسفهی علم اجتماعی
|
1-1. معرفتشناسی اجتماعی
|
تفهمگرایی/ تجربهگرایی
|
تکثرگرایی روششناختی
|
|
2-1. هستیشناسی اجتماعی
|
کنشگرایی/ ساختارگرایی/
تلفیقگرایی
|
تلفیقگرایی
|
||
نظمگرایی/ تضادگرایی
|
تلفیقگرایی
|
|||
3-1. غایتشناسی اجتماعی
|
توصیفگرایی/ توصیهگرایی
|
تکثرگرایی غایتشناختی
|
||
2. جامعهشناسی
|
1-2. رهیافت(مکتب) اجتماعی
|
رهیافت کارکردگرایی ساختاری/ نوکارکردگرایی/ رهیافت کشمکش/ رهیافت مارکسیستی/ نومارکسیستی/ رهیافت انتقادی/ مکتب فرانکفورت/ رهیافت کنش متقابل نمادی/ رهیافت پدیدهشناسی/ رهیافت روششناسی مردمنگارانه/ رهیافت تبادل/ رهیافت رفتارگرایی/ رهیافت فمنیستی/ رهیافت ساختیابی
|
________
|
|
2-2.
نظریهی اجتماعی
|
نظریهی پهندامنه
( کلان)
|
نظریهی عقلانیت ماکس وبر/ نظریهی جامعهی سرمایهداری کارل مارکس/ نظریهی جامعهی بازاندیشانهی آنتونی گیدنز
|
نظریهی تقدیر دینی
جامعهی انسانی/
نظریهی متکثربودگی ماهیت دگرگونیهای اجتماعی
|
|
نظریهی
تنگدامنه(خرد)
|
نظریهی تدا اسکاچپول دربارهی انقلاب اسلامی ایران
|
نظریهی انقلاب فطری/
نظریهی پیامبرگونگی رهبری امام خمینی/ نظریهی دینبنیانی هویت ایرانیان
|
(*)
ادامه دارد...
پینوشتها:
[1]. philosophy ofsocialscience.
[2].Socialapproach.
[3]. Social theory.
[4]. Action.
[5]. Structure.
[6]. Positivistical.
[7]. Interpretation.
[8]. «رهیافت اجتماعی» در برخی از متون، «چشمانداز اجتماعی» و «رویکرد اجتماعی» نیز خوانده شده است.
[9]. Social world.
[10]. «نظریه» در علوم اجتماعی دستکم دارای دو کاربرد عام و خاص است. در معنای عام، «رهیافت»، نظریه نیز به شمار آمده است.
[11]."structural functionalism"approach.
[12]."Marxism"approach.
[13] ."feminism" approach.
[14]."symbolic interaction" approach.
[15]."phenomenological" approach.
[16]."ethnographic methodology" approach.
[17]."critical school" approach.
[18]."exchange" approach.
[19]."behaviorism"approach.
[20]."postmodernism" approach.
[21]."integrated" approach.
[22]. به دلیل وجود همین رهیافتهای متعدد در جامعهشناسی است که گفته میشود ما با «جامعهشناسیها» مواجه هستیم نه «جامعهشناسی». به بیان دیگر، جامعهشناسی یک علم چندپاره است نه واحد و یکپارچه.
[23]. Abstract Form.
[24].Socialrealities.
[25].descriptivestudy.
[26].explanatorystudy.
[27].functionalstudy.
[28]. Normative study.
[29].CriticalStudy.
[30],futurelogystudy.
[31].comparativestudy.
[32]. Widerange oftheories.
[33]. Narrowrange oftheories.
*مهدی جمشیدی؛ محقق و پژوهشگر