تاريخ : شنبه 5 فروردین 1391 | 10:40 PM | نویسنده : قاسمعلی
فاطمه امیریرز/ تببین بیانات نوروزی رهبر معظم انقلاب(4)؛
آیا ایران قدرت مقابله با هر نوع تهاجمی را دارد؟
«ممکن است آمریکا خطراتی براى کشورهاى دیگر ایجاد کند؛ ممکن است دیوانگى کنند. البته من همین جا بگویم؛ ما سلاح اتمى نداریم، سلاح اتمى هم نخواهیم ساخت، اما در مقابل تهاجم دشمنان - چه آمریکا و چه رژیم صهیونیستى - براى دفاع از خودمان، در همان سطحى که دشمن حمله کند، به آنها حمله خواهیم کرد.»
گروه سیاسی برهان/ فاطمه امیریرز؛ مقام معظم رهبری در دیدار با زائران و مجاوران حرم رضوی در آغازین روز سال 91، در بخشی از فرمایشات خودشان فرمودند: «ممکن است آمریکا خطرهایى براى کشورهاى دیگر ایجاد کند؛ ممکن است دیوانگى کنند. البته من همین جا بگویم؛ ما سلاح اتمى نداریم، سلاح اتمى هم نخواهیم ساخت، اما در مقابل تهاجم دشمنان - چه آمریکا و چه رژیم صهیونیستى - براى دفاع از خودمان، در همان سطحى که دشمن حمله کند، به آنها حمله خواهیم کرد.»
در مورد این بخش از بیانات ایشان، نکتهها و سؤالهایی وجود دارد که از چند جهت قابل توجه و تبیین است:
سؤال اول؛ جمهوری اسلامی از چه تواناییها و ظرفیتهایی برخوردار است که به او امکان مقابله با دشمن در هر سطحی از تهاجم را میدهد؟
سؤال دوم؛ اگر آمریکا و اسراییل در حمله به ایران از سلاح اتمی استفاده کنند، با توجه به تأکید رهبر انقلاب مبنی بر نداشتن سلاح هستهای، ایران چگونه پاسخی در همان سطح خواهد داشت؟
با توجه به اهمیت کمتر سؤال دوم و جواب به نسبت بدیهی آن ابتدا به بررسی سؤال اول میپردازیم؛
طبق آخرین نظریههای تسلیحات و بازدارندگی اتمی، داشتن سلاح هستهای در جهان امروز به معنای کاربرد آن نیست، بی منطقترین نظامهای سیاسی هم دنبال کاربرد سلاحهای هستهای نیستند بلکه بحث بر سر «بازدارندگی» این سلاحهاست. چرا که امروز با توجه به زرادخانههای هستهای در سراسر جهان، کوچکترین اشتباه در کاربرد این سلاح به معنای نابودی تمام بشریت و به خطر افتادن حیات بر روی زمین است.
استفاده از سلاح اتمی آن هم در منطقهی خاورمیانه که همپیمانان استراتژیک ایالات متحده مانند رژیم اشغالگر اسراییل و کشورهای حاشیهی خلیج فارس حضور دارند، به هیچ وجه قابل تصور نیست. بنابراین اول طبق تئوری «بازدارندگی اتمی» دشمنان ایران در مقابله با ایران، متوسل به سلاح اتمی نخواهند شد.
دوم طبق قاعدهی «ضربهی دوم» دشمنان ایران نه تنها از کاربرد سلاح اتمی خودداری میکنند بلکه حتی نمیتوانند مراکز هستهای ایران در بوشهر، نطنز و یا هر جای دیگر را هدف بگیرند، زیرا خطر این اقدامها شکلگیری یک جنگ منطقهای و حتی جهانی خواهد بود و آمریکا باید منتظر ضربهی دوم قدرتهای هستهای دیگر مانند چین و روسیه باشد و یا حتی در سطح منطقهای و کوچکتر، هدفگیری تأسیسات اتمی ایران قبل از این که پاسخ ایران را در پی داشته باشد، منجر به هدفگیری تأسیسات هستهای رژیم اسراییل توسط نیروهای مقاومت در منطقه خواهد بود.
در پاسخ به سؤال اول بایستی مروری بر تواناییها و ظرفیتهای دفاعی ایران داشته باشیم تا توان مقابلهی ایران در «همان سطح» هجوم دشمن را درک کنیم. در این زمینه به عنوان تنها طرح بحث، به چند عامل قدرت که مورد توجه نظریهپردازان علوم سیاسی است، اشاره میگردد و پاسخ مفصل و تشریح دقیق این عوامل به عهدهی متخصصان مباحث استراتژیک و دفاعی گذاشته میشود.
عوامل قدرت جمهوری اسلامی به لحاظ تئوریک
1. وسعت سرزمین؛
این عامل طبق قدیمیترین نظریههای علم سیاست، به دلیل بالا بردن «عمق نفوذ» کشور، عامل قدرت محسوب میشود. ایران با داشتن وسعت بالای 1600000 کیلومتر مربع، کشوری پهناور محسوب میگردد و از این منظر با کشورهایی مانند عراق، افغانستان و ... قابل مقایسه نیست. نکتهیحایز اهمیت در این زمینه، توسعه و آبادانی تقریباً یکنواخت تمام مناطق جغرافیایی ایران اعم از شرق و غرب، شمال و جنوب و فاصلهی طبقاتی کمتر در سراسر ایران است؛ فاصلهای که به ویژه در سالهای اخیر، سیر نزولی هم یافته است، یعنی اینگونه نیست که پیشرفت صنعتی و یا نظامی که امکان دفاع را فراهم میآورد، تنها به مرکز و پایتخت کشور اختصاص داشته باشد. تمام نقاط کشور بدون اتکا به پایتخت از ظرفیت مقابله با دشمن برخوردار است.
2. جمعیت کمّی و کیفی؛
درصد بالای باسوادی، شهرنشینی و... عوامل مهم دیگری در بالا بردن قدرت دفاعی جمعیت 75 میلیونی ایران به حساب میآید. جمعیت هر چند به تنهایی عامل قدرت نیست، اما ایران در تمامی حوزههای تخصصی مانند نظامی، صنعتی و فنآوری، دارای نیروی انسانی بومی است، در حالی که بسیاری از کشورهای همسایه که در سایهی نفت تکنولوژی بالایی دارند، نیروی انسانی کافی برای این تکنولوژی ندارند و مجبور به واردات نیروی انسانی هستند. بنابراین جمعیت ایران فقط کمّی نیست، بلکه کیفی نیز هست. به عامل جمعیت باید وجود نهادهای بسیجگر مانند نیروی مقاومت بسیج، هیأتهای مذهبی و... را هم افزود که امکان بهرهگیری از این ظرفیت را فراهم میسازد.
3. استقلال اقتصادی؛
قرار گرفتن در یک منطقهی جغرافیایی 4 فصل و تنوع تولیدات و محصولات کشاورزی، باغی و شیلات حاصل از آن، در کنار تجارب تاریخی استقلال و خودکفایی به اضافهی آثار ناخواستهی تحریمهای غرب در 30 سال گذشته، برای ایران وضعیتی را رقم زده است که نتیجهی آن استقلال اقتصادی نسبی است. حتی با وجود وابستگی ایران به نفت، این محصول تنها مایع رگ حیاتی کشور نیست. ایران حتی اگر روزی هیچ نفتی هم صادر نکند، دچار قحطی مطلق و فروپاشی اقتصادی نمیشود و قادر به تأمین حداقل نیازهای مردم است. این مسأله عامل مهمی در ایجاد قدرت دفاعی است.
4. توان علمی و فنآوری؛
باید به عوامل قدرت بالا، توان علمی و فنآوری ایران را هم افزود، این توان در حوزههای نظامی، صنعتی، هستهای، پزشکی، هوا و فضا، ارتباطات و مخابرات و... قابل بحث و تشریح است. ویژگی خاص ایران در توان فنآوری و علمی، استقلال و عدم وابستگی است. ایران امروز در بسیاری از شاخصههای علمی و فنآوری مانند سلولهای بنیادی، پرتاب ماهواره و... جزو چند کشور برتر جهان است، توانی که زیر فشار و تحریم شکوفا شده است. در این زمینه پیشرفتها و توان نظامی و استراتژیک و دفاعی کشور هم مطرح است که به عنوان نمونه، ایران در زمینهی ساخت موشکهای دور برد و بسیاری از سلاحهای مدرن، در زمرهی کشورهایی است که حرف اول را میزنند. این عامل در کنار نیروی انسانی متخصص بومی، قدرت دفاعی کشور را چند برابر میسازد.
5. نفوذ منطقهای و جهانی؛
ایران به دلایلی که جای بحث جداگانهای دارد، در بسیاری از مناطق جهان از نفوذ سیاسی، اقتصادی و یا معنوی برخوردار است. روابط سیاسی اقتصادی ایران در آمریکای لاتین و نفوذ معنوی و سیاسیاش در میان کشورهای اسلامی منطقه و گروههای مقاومت هم برای ایران نوعی امتیاز محسوب میشود. بیداری اسلامی اخیر در منطقه هم بر این نفوذ افزوده است.
6. ظرفیت دیپلماتیک؛
جمهوری اسلامی طی چند دههی گذشته اثبات کرده است که از یک دیپلماسی اختصاصی برخوردار است، هم بر سر یک اصول ثابت ایستاده است و هم گاه انعطافهای گیج کنندهای برای دشمن از خود بروز میدهد. سه دهه است شاخ به شاخ آمریکا ایستاده است، در عین حال بر سر مسایل مهم جهانی با مذاکرههای مشروط و محدود، دست این کشور برای خصومت بیشتر را بسته است. نمونهی آن همکاری در مسایل عراق و افغانستان است. هم بر سر مسایل هستهای در مقابل باجخواهی جهانی ایستاده است و هم هیچگاه از مذاکره و گفتوگو سر باز نزده است و ... مواردی این قبیل، بازی دیپلماتیک ایران را به نمایش گذاشته است. این نوع رویکرد دیپلماتیک در مواقع حساس مانند هجوم خارجی ممکن است دست رقیب را در حنا بگذارد و آن را در موقعیتهای غیر قابل پیشبینی قرار دهد.
7. رهبری و ایدئولوژی.
عامل قدرت دیگر ایران، وجود نظام سیاسی مستقل و مشروع و رهبری تأثیرگذار است. عامل رهبری هم به معنای رایج در علم سیاست یعنی نیروی تصمیم گیر منسجم و هماهنگ و هم به معنای خاص آن یعنی وجود جایگاهی با عنوان «ولایت فقیه» در جمهوری اسلامی مد نظر میباشد. قدرت رهبری در ایران وقتی با عامل ایدئولوژی ترکیب میشود، توان و ظرفیت دفاعی کشور را مضاعف میسازد. برای مثال رهبر جمهوری اسلامی تنها در میان قشر و یا قومیت خاص یا منطقهی جغرافیایی معین قدرت نفوذ و تأثیرگذاری ندارد، بلکه به دلیل دینی بودن این جایگاه، در میان تمامی اقشار و اقوام و همهی مناطق جغرافیایی کشور گروههایی از مردم هستند که حاضرند تا پای جان از رهبر خودشان حمایت کنند و این برنامهی دشمن را با مشکل مواجه میکند.
در کشورهایی مانند عراق و لیبی، رهبری مقابله با «ناتو» و «آمریکا» را «صدام» یا «قذافی» در دست داشتند که دیکتاتورهایی بودند که قبل از هجوم بیگانگان مشروعیت خودشان را از دست داده بودند و یا اگر قذافی اندک حامیانی هم داشت، هویت قبیلهای داشتند و تنها در یک منطقه متمرکز شده بودند و یا در افغانستان مخالفان اشغال زیر رهبری «القاعده» و «بنلادن» بودند که فقط در بین بخشی از مردم افغانستان نفوذ داشت.
رهبر ایران نخست، بالاترین مقام رسمی و قانونی کشور است؛ دوم، رهبر دینی است و به خاطر کاریزمای ایدئولوژیک در همه جای کشور نفوذ دارد و سوم، یک سیاست مدار شناخته شده است. عوامل یاد شده در قدرتمندی کشورها بسیار مؤثر است و در ترکیب با شرایط دیگر میتواند یک کشور را در موقعیت هژمونیک قرار دهد. بسیاری از کشورهای قدرتمند که در مقاطعی نقش مهمی در رهبری و مدیریت سیستم بینالمللی بر عهده داشتهاند، مانند شوروی سابق، آمریکا، چین و روسیه از این امتیازات بهرهمند هستند. جمهوری اسلامی هم با داشتن چنین موقعیتی است که امروز به ابرقدرتها تنه میزند و به تعبیر رهبر انقلاب مانند شیر در برابر آنها ایستاده است.(*)
*فاطمه امیریرز، کارشناس ارشد روابط بینالملل