تاريخ : یک شنبه 6 فروردین 1391 | 4:45 PM | نویسنده : قاسمعلی
جوامع براي رشد و بالندگي به نيروهاي متفكر نياز دارند. در حقيقت نيروهاي انساني متفكر شالوده و اساس پيشرفت در كشور هستند. تا سالها پيش نگرش مربيان به آموزش معطوف به ارائه اطلاعات و آموختن مهارت به يادگيرندگان بود و از اين رو استفاده از روشهايي كه تمرين و تكرار ناميده مي شد بسيار مفيد به نظر مي رسيد. در كنار آموزش رسمي روابط شاگرد استادي در بسياري از كسبه ها رواج داشت و شاگرد براي تسلط يافتن بر كاري و رسيدن به درجه استادي سختي و رنج فراواني را متحمل مي شد.
اين امر تا حدي غير قابل انكار است كه امروزه به ضرب المثلي بين مردم رواج شده است. در اين صورت شاگرد بايد كاري را انجام مي داد و مهم نبود اين كار را چگونه انجام مي داد حتي اگر "دميدن در كوره به قيمت مردن" تمام مي شد. دانش آموزان نيز در مدارس مشابه اين وضعيت را داشتند. آنان براي كسب علم و دانش متحمل شكنجه هايي مي شدند كه معلمان به آنان واژه "تنبيه" را نسبت داده بودند. بديهي است كه در چنين حالتي فرد نمي تواند از كرامت انساني برخوردار باشد و داشتن اعتماد به نفس و خودپنداره مناسب زمينه اي براي انديشيدن و تفكر است.
در كنار تفكري كه از آن به طور معمول انتظار داريم جوامع امروزي گرايش شديدي به تفكر خلاق پيدا كرده اند. دليل اين امر هم نياز به نيروهايي است كه بتوانند در موقعيت هاي مساله با بهره گيري از دانش موجود به توليد راه حل بپردازند. در كشور ما هم به دستور رهبر معظم و گرانقدرمان نهضتي آغاز گرديده است كه "نهضت توليد علم، جنبش نرم افزاري و آزاد انديشي" نام گرفته است و اين امر شاهد اين مدعا است كه ما نيز بايد به سمت توليد افراد خلاق برويم و دانش آموزاني تربيت كنيم كه تفكر خلاق داشته باشند.
وضعيت فعلي در نظام آموزشي به گونه اي است كه علي رغم كوشش هايي كه از سوي مسئولين صورت گرفته است ولي باز هم فرايند خلاقيت كشي ديده مي شود و اين امر هرگز نمي تواند ما را از كوشش هايي كه در مسير دستيابي به تفكر خلاق بر مي داريم باز دارد.
مفهوم تفكر خلاق
ابوترابيان(1382) خلاقيت را نتيجه متفاوت برخورد كردن با مسائل مي داند و معتقد است كه اگر شيوه انديشيدن فرد همانند ديگران باشد، پاسخ مساله همان پاسخي خواهد بود كه ديگران يافته اند يا مي توانند بيابند. بديهي است تفكر خلاق مستلزم فكر كردن از زواياي ديگر و از دريچه متفاوت با ديگران است.
هلپرن (1984) معتقد است كه خلاقيت را مي توان به عنوان توانايي هايي براي تشكيل يك تركيب جديد از انديشه جهت بر آوردن نياز خاصي تصور كرد(احقر،1380). بنابراين تفكر خلاق تفكري است هدفمند كه براي حل مشكل خاص اعم از اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و نظاير آن عمل مي كند.
پركينز(1984) نيز ويژگي مهم تفكر خلاق را منجر شدن به نتايجي مي داند كه در حل مساله به كار مي آيد. در واقع اين بازده است كه درباره خلاق بودن تفكر ملاك قضاوت مي گردد.
روشهاي پرورش تفكر خلاق
تا كنون متخصصان روشهاي مختلفي را براي پرورش تفكر خلاق پيشنهاد كرده اند. به طور مثال روش آموزش بديعه پردازي يادگيرندگان را تشويق مي كند تا به طور آزاد درباره يك موضوع يا پديده بيانديشند و درباره آن اظهار نظر كنند(احديان،1379). همچنين در روش بارش مغزي از يادگيرندگان خواسته مي شود تا هر آنچه كه درباره يك موضوع مشخص به ذهنشان مي رسد بدون توجه به اينكه گفته آنان تا چه اندازه با واقعيت هاي موجود مطابقت دارد ابراز دارند و در واقع در مراحل اوليه اين روش آموزشي هيچ گونه قضاوتي درباره نظرات دانش آموزان صورت نمي گيرد.
همچنين روشهاي تدريس مبتني بر رويكرد ساخت گرايي بسيار مشوق تفكر خلاق هستند. رويكرد ساخت گرايي يادگيرنده را فعال مي داند و بر اساس اصول اساسي اين رويكرد يادگيرندگان نه تنها بايد اطلاعات را بياموزند بلكه بايد به اكتشاف در محيط بپردازند و با كاوش در آن به پاسخ هاي مناسب خود دست يابند. همچنين از آنها انتظار مي رود بتوانند شيوه هاي نوين و يافته هاي جديدي نيز به وجود آورند.
سيف(1380) روشها و فنون چندي را براي پرورش تفكر خلاق پيشنهاد كرده است. پرسيدن سوالات تفكر برانگيز، ارزش قائل شدن براي انديشه هاي غير معمول و بديع، دادن فرصت هايي به يادگيرندگان براي اكتشاف، توجه به تفاوت هاي فردي و سرمشق قرار دادن رفتارهاي خلاق از اين جمله اند.
تعامل مديران با ساير عناصر آموزشي
مديران مدارس در واقع به عنوان يكي از عناصر سيستم آموزشي مي توانند بر روي فرايند پرورش تفكر خلاق اثر گذار باشند. اين نقش تا حدي حائز اهميت است كه مي توان گفت بدون كمك مدير امكان تحقق صحيح چنين هدفي ميسر نخواهد بود. اين واقعيت از آنجا بر مي آيد كه در يك سيستم آموزشي همه عناصر و اجزا به هم وابسته اند و تغيير در يك عنصر مي تواند اثرات قابل مشاهده و قابل توجهي را روي عناصر ديگر داشته باشد.
مدير آموزشي به دو شيوه مي تواند بر فرايند پرورش افراد خلاق تاثير بگذارد:
الف) مستقيم: در اين شيوه مدير در ارتباط با دانش آموزان از شيوه ها و تكنيك هاي مختلف ارتباطي استفاده مي كند. سخنراني در مراسم گوناگون و طرح سوالات چالش انگيز، نوشتن مقالات تفكر برانگيز و نصب آن در تابلو اعلانات يا طرح آن در روزنامه هاي ديواري از اين دسته اند.
ب) غير مستقيم: در اين شيوه مدير بر روي عواملي تاثير مي گذارد كه با دانش آموزان در ارتباط هستند. تاثير گذاري روي معلمان، فراهم نمودن پيش نيازها و لوازم پرورش تفكر خلاق و ايجاد پيوند بين معلمان و اوليا براي حل مسائل مدرسه از اين دسته اند.
مديران با عوامل صفي و ستادي در ارتباط هستند. هر يك از اين افراد داراي روحيه خاصي هستند. به طور مثال معلمان مستقيما با فرايند و جريان آموزش و يادگيري در ارتباط اند. معلمان با بهره گيري از روشهاي تدريس خلاق سعي مي كنند دانش آموزان خلاقي پرورش دهند. در صورتي كه معلمان اين مهارتها را نداشته باشند وظيفه مدير ايجاب مي كند كه با تهيه مواد و منابعي در اين زمينه و نيز استفاده از افراد توانا كمبودهاي آموزشي و مهارتي معلمان را ترميم نمايند. علاوه بر آن، مديران با به كار گرفتن برخي از سياست هاي تشويقي مي توانند معلمان را به بالا بردن اطلاعات و دانش خود در زمينه روشهاي خلاق تدريس ترغيب كنند. در اين ميان نقش خلاقيت خود معلمان در ابداع روشهاي تدريس متناسب با شرايط و امكانات مدرسه نبايد ناديده گرفته شود.
با اين توصيف برنامه ريزي براي غني سازي كتابخانه آموزشگاهي مي تواند عامل مهمي براي پرورش تفكر خلاق باشد چرا كه خلاقيت ريشه در دانسته ها دارد. اين كتب بايد در بخش هاي جداگانه براي دانش آموزان و معلمان تهيه گردد. كتب معلمان حاوي آموزش لازم براي روشها و مهارتهاي تدريس خلاق و و نوين خواهد بود. كتابهاي بخش دانش آموزي نيز كتابهايي است كه در حوزه هاي مختلف و با موضوعات گوناگون علمي، هنري و نظاير آن تهيه مي شود و خوراك فكر خلاق دانش آموزان را تشكيل مي دهد.
همچنين مديران مي توانند در جلساتي كه با معلمان و ديگر كاركنان مدرسه دارند خود به نحوي موثر از روشهايي استفاده كنند كه زمينه تفكر آزاد و خلاق را فراهم مي كند. به طور مثال هنگام تصميم گيري در مورد انجام كاري به گونه اي از نظرات آنان استفاده شود كه احساس كارآمدي زيادي داشته باشند. مديران بهتر است سيستم پيشنهادها را در مدرسه فعال سازند و به ويژه از تجربه معلمان در تصميم گيري هاي خود استفاده كنند. اين امر بازتاب مطلوبي بر نحوه برخورد معلمان با دانش آموزان خواهد داشت. اگر زمينه براي آزاد انديشي و تفكر خلاق معلمان فراهم آيد اين زمينه به كلاس و دانش آموزان نيز سرايت خواهد كرد. به بيان ديگر معلم سرمشق خوبي براي هم معلمان و هم دانش آموزان در داشتن تفكر خلاق است. اگر مدير آموزشي از روشهاي ابتكاري و ابداعي در كنار روشهاي موجود براي حل مسائل استفاده كند انتظار مي رود كه ساير عناصر مدرسه نيز از اين رفتار الگوبرداري نمايند.
مديريت فعاليت هاي فوق برنامه و هدايت آن به گونه اي كه نه تنها به حفظ ميراث علمي و فرهنگي كمك مي كند بلكه در كنار آن ايجاد محيطي براي فعاليت خلاقانه دانش آموزان و غالبا به صورت گروهي نيز از ديگر تمهيداتي است كه ارتباط و تعامل ميان مديريت مدرسه و فعاليت ديگر عناصر مدرسه را مشخص مي كند. برگزاري مسابقات متنوع، انجام فعاليت هاي انديشمندانه در مراسم گوناگون، دعوت از افراد خلاق و مبدع به مدرسه و معرفي آنان، تشويق دانش آموزان فعال و خلاق خود از جمله راهكارهايي است كه تعامل ميان عناصر مدرسه را به سوي ايجاد محيطي آفريننده پيش مي برد.
همچنين مدير مي تواند در ارتباطي كه با معلمان، دبيران، كاركنان مدرسه و به ويژه دانش آموزان دارد تفكر خلاق را در آنان ترويج كند. در سايه توكل به خدا و داشتن اميد و نيز كوشش براي ايجاد شرايطي مساعد بزودي شاهد خواهيم بود كه ميهن عزيز اسلامي ما مولد علم و دانش گردد.
برگرفته ازسایت : webamooz.com
در كنار تفكري كه از آن به طور معمول انتظار داريم جوامع امروزي گرايش شديدي به تفكر خلاق پيدا كرده اند. دليل اين امر هم نياز به نيروهايي است كه بتوانند در موقعيت هاي مساله با بهره گيري از دانش موجود به توليد راه حل بپردازند. در كشور ما هم به دستور رهبر معظم و گرانقدرمان نهضتي آغاز گرديده است كه "نهضت توليد علم، جنبش نرم افزاري و آزاد انديشي" نام گرفته است و اين امر شاهد اين مدعا است كه ما نيز بايد به سمت توليد افراد خلاق برويم و دانش آموزاني تربيت كنيم كه تفكر خلاق داشته باشند.
وضعيت فعلي در نظام آموزشي به گونه اي است كه علي رغم كوشش هايي كه از سوي مسئولين صورت گرفته است ولي باز هم فرايند خلاقيت كشي ديده مي شود و اين امر هرگز نمي تواند ما را از كوشش هايي كه در مسير دستيابي به تفكر خلاق بر مي داريم باز دارد.
مفهوم تفكر خلاق
ابوترابيان(1382) خلاقيت را نتيجه متفاوت برخورد كردن با مسائل مي داند و معتقد است كه اگر شيوه انديشيدن فرد همانند ديگران باشد، پاسخ مساله همان پاسخي خواهد بود كه ديگران يافته اند يا مي توانند بيابند. بديهي است تفكر خلاق مستلزم فكر كردن از زواياي ديگر و از دريچه متفاوت با ديگران است.
هلپرن (1984) معتقد است كه خلاقيت را مي توان به عنوان توانايي هايي براي تشكيل يك تركيب جديد از انديشه جهت بر آوردن نياز خاصي تصور كرد(احقر،1380). بنابراين تفكر خلاق تفكري است هدفمند كه براي حل مشكل خاص اعم از اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و نظاير آن عمل مي كند.
پركينز(1984) نيز ويژگي مهم تفكر خلاق را منجر شدن به نتايجي مي داند كه در حل مساله به كار مي آيد. در واقع اين بازده است كه درباره خلاق بودن تفكر ملاك قضاوت مي گردد.
روشهاي پرورش تفكر خلاق
تا كنون متخصصان روشهاي مختلفي را براي پرورش تفكر خلاق پيشنهاد كرده اند. به طور مثال روش آموزش بديعه پردازي يادگيرندگان را تشويق مي كند تا به طور آزاد درباره يك موضوع يا پديده بيانديشند و درباره آن اظهار نظر كنند(احديان،1379). همچنين در روش بارش مغزي از يادگيرندگان خواسته مي شود تا هر آنچه كه درباره يك موضوع مشخص به ذهنشان مي رسد بدون توجه به اينكه گفته آنان تا چه اندازه با واقعيت هاي موجود مطابقت دارد ابراز دارند و در واقع در مراحل اوليه اين روش آموزشي هيچ گونه قضاوتي درباره نظرات دانش آموزان صورت نمي گيرد.
همچنين روشهاي تدريس مبتني بر رويكرد ساخت گرايي بسيار مشوق تفكر خلاق هستند. رويكرد ساخت گرايي يادگيرنده را فعال مي داند و بر اساس اصول اساسي اين رويكرد يادگيرندگان نه تنها بايد اطلاعات را بياموزند بلكه بايد به اكتشاف در محيط بپردازند و با كاوش در آن به پاسخ هاي مناسب خود دست يابند. همچنين از آنها انتظار مي رود بتوانند شيوه هاي نوين و يافته هاي جديدي نيز به وجود آورند.
سيف(1380) روشها و فنون چندي را براي پرورش تفكر خلاق پيشنهاد كرده است. پرسيدن سوالات تفكر برانگيز، ارزش قائل شدن براي انديشه هاي غير معمول و بديع، دادن فرصت هايي به يادگيرندگان براي اكتشاف، توجه به تفاوت هاي فردي و سرمشق قرار دادن رفتارهاي خلاق از اين جمله اند.
تعامل مديران با ساير عناصر آموزشي
مديران مدارس در واقع به عنوان يكي از عناصر سيستم آموزشي مي توانند بر روي فرايند پرورش تفكر خلاق اثر گذار باشند. اين نقش تا حدي حائز اهميت است كه مي توان گفت بدون كمك مدير امكان تحقق صحيح چنين هدفي ميسر نخواهد بود. اين واقعيت از آنجا بر مي آيد كه در يك سيستم آموزشي همه عناصر و اجزا به هم وابسته اند و تغيير در يك عنصر مي تواند اثرات قابل مشاهده و قابل توجهي را روي عناصر ديگر داشته باشد.
مدير آموزشي به دو شيوه مي تواند بر فرايند پرورش افراد خلاق تاثير بگذارد:
الف) مستقيم: در اين شيوه مدير در ارتباط با دانش آموزان از شيوه ها و تكنيك هاي مختلف ارتباطي استفاده مي كند. سخنراني در مراسم گوناگون و طرح سوالات چالش انگيز، نوشتن مقالات تفكر برانگيز و نصب آن در تابلو اعلانات يا طرح آن در روزنامه هاي ديواري از اين دسته اند.
ب) غير مستقيم: در اين شيوه مدير بر روي عواملي تاثير مي گذارد كه با دانش آموزان در ارتباط هستند. تاثير گذاري روي معلمان، فراهم نمودن پيش نيازها و لوازم پرورش تفكر خلاق و ايجاد پيوند بين معلمان و اوليا براي حل مسائل مدرسه از اين دسته اند.
مديران با عوامل صفي و ستادي در ارتباط هستند. هر يك از اين افراد داراي روحيه خاصي هستند. به طور مثال معلمان مستقيما با فرايند و جريان آموزش و يادگيري در ارتباط اند. معلمان با بهره گيري از روشهاي تدريس خلاق سعي مي كنند دانش آموزان خلاقي پرورش دهند. در صورتي كه معلمان اين مهارتها را نداشته باشند وظيفه مدير ايجاب مي كند كه با تهيه مواد و منابعي در اين زمينه و نيز استفاده از افراد توانا كمبودهاي آموزشي و مهارتي معلمان را ترميم نمايند. علاوه بر آن، مديران با به كار گرفتن برخي از سياست هاي تشويقي مي توانند معلمان را به بالا بردن اطلاعات و دانش خود در زمينه روشهاي خلاق تدريس ترغيب كنند. در اين ميان نقش خلاقيت خود معلمان در ابداع روشهاي تدريس متناسب با شرايط و امكانات مدرسه نبايد ناديده گرفته شود.
با اين توصيف برنامه ريزي براي غني سازي كتابخانه آموزشگاهي مي تواند عامل مهمي براي پرورش تفكر خلاق باشد چرا كه خلاقيت ريشه در دانسته ها دارد. اين كتب بايد در بخش هاي جداگانه براي دانش آموزان و معلمان تهيه گردد. كتب معلمان حاوي آموزش لازم براي روشها و مهارتهاي تدريس خلاق و و نوين خواهد بود. كتابهاي بخش دانش آموزي نيز كتابهايي است كه در حوزه هاي مختلف و با موضوعات گوناگون علمي، هنري و نظاير آن تهيه مي شود و خوراك فكر خلاق دانش آموزان را تشكيل مي دهد.
همچنين مديران مي توانند در جلساتي كه با معلمان و ديگر كاركنان مدرسه دارند خود به نحوي موثر از روشهايي استفاده كنند كه زمينه تفكر آزاد و خلاق را فراهم مي كند. به طور مثال هنگام تصميم گيري در مورد انجام كاري به گونه اي از نظرات آنان استفاده شود كه احساس كارآمدي زيادي داشته باشند. مديران بهتر است سيستم پيشنهادها را در مدرسه فعال سازند و به ويژه از تجربه معلمان در تصميم گيري هاي خود استفاده كنند. اين امر بازتاب مطلوبي بر نحوه برخورد معلمان با دانش آموزان خواهد داشت. اگر زمينه براي آزاد انديشي و تفكر خلاق معلمان فراهم آيد اين زمينه به كلاس و دانش آموزان نيز سرايت خواهد كرد. به بيان ديگر معلم سرمشق خوبي براي هم معلمان و هم دانش آموزان در داشتن تفكر خلاق است. اگر مدير آموزشي از روشهاي ابتكاري و ابداعي در كنار روشهاي موجود براي حل مسائل استفاده كند انتظار مي رود كه ساير عناصر مدرسه نيز از اين رفتار الگوبرداري نمايند.
مديريت فعاليت هاي فوق برنامه و هدايت آن به گونه اي كه نه تنها به حفظ ميراث علمي و فرهنگي كمك مي كند بلكه در كنار آن ايجاد محيطي براي فعاليت خلاقانه دانش آموزان و غالبا به صورت گروهي نيز از ديگر تمهيداتي است كه ارتباط و تعامل ميان مديريت مدرسه و فعاليت ديگر عناصر مدرسه را مشخص مي كند. برگزاري مسابقات متنوع، انجام فعاليت هاي انديشمندانه در مراسم گوناگون، دعوت از افراد خلاق و مبدع به مدرسه و معرفي آنان، تشويق دانش آموزان فعال و خلاق خود از جمله راهكارهايي است كه تعامل ميان عناصر مدرسه را به سوي ايجاد محيطي آفريننده پيش مي برد.
همچنين مدير مي تواند در ارتباطي كه با معلمان، دبيران، كاركنان مدرسه و به ويژه دانش آموزان دارد تفكر خلاق را در آنان ترويج كند. در سايه توكل به خدا و داشتن اميد و نيز كوشش براي ايجاد شرايطي مساعد بزودي شاهد خواهيم بود كه ميهن عزيز اسلامي ما مولد علم و دانش گردد.
برگرفته ازسایت : webamooz.com