● رویکرد جدید کارآفرینی
واژههای خلاقیت و نوآوری معمولا به همراه کارآفرینی مطرح میشود و از اصول مهم آن به شمار میآید، در حالیکه جایگاه خلاقیت و نوآوری در عصر امروز فاصله بسیار زیادی از هم گرفتهاند. از هزاره سوم قبل از میلاد که بشر شروع به خلق ابزارهایی چون نیزه، تیر، چاقو و لوازم مورد نیاز برای زندگی ابتدایی نمود، همگی جزء آغازین خلاقیتهای بشری و کارآفرینی به شمار میآید اما رفته رفته به مانند اتحاد جبری و با توسعه فکری بشری، نوآوری نیز در ادامه خلاقیت اضافه گردید یعنی اینکه ویژگیهای جدیدی به مخلوقات قبلی بشر افزوده و سطح رفاه انسان بالا رفت و در این میان اتحاد جبری بین خلاقیت و کارآفرینی به صورتی عمل نمود که با گسترش دامنه خلاقیتهای بشری، نوآوری نیز مطرح شد و گسترش پیدا کرد به شکلی که گوی سبقت را در طول قرنها و بیش از پیش از خلاقیت ربود و رسید به جایی که امروزه سطح نوآوری در کالاها و محصولات خیلی وسیعتر و سریعتر از خلاقیتهای موردی ایجاد میشود و به عبارتی دیگر، نوآوری آسان گردیده و خلاقیت سختتر. امروزه هزینهفروش به مشتری قدیمیکمتر از هزینه بازاریابی برای یافتن مشتری جدید است.
حالا دیگر فروش یخچال به اسکیمو هنر نیست بلکه اسکیمو را بعنوان یک مشتری خشنود همواره در کنار خود داشتن، هنر است و همچنین این نکته حائز اهمیت شدهاست که اگر ما بتوانیم ویژگی جدیدی را به محصول قبلی اضافهنماییم، به نوآوری رسیدهایم و در آن صورت قیمت متفاوتی را میتوانیم برای آن تعیین نماییم.
در رویکرد جدید بازاریابی توجه به مشتری قدیم و نگهداری آن از پیدا کردن مشتری جدید اهمیت زیادی را پیدا کرده است. در کارآفرینی نیز نیاز به رویکرد جدید یعنی توجه به امکانات و بسترهای موجود کارآفرینی در کنار توجه به کارآفرینی در بسترهای تازه از اهمیت زیادی برخوردار است.
چنانچه اشاره شد امروزه خلاقیت محدودتر از نوآوری شده است، در سیستم کارآفرینی ایجاد امکانات و بسترهای جدید با توجه به محدودیت منابع خیلی سختتر از استفاده از بسترهای موجود و امکانات بلااستفاده یا بد استفاده فعلی جامعه بخصوص سازمانها و مراکز و مؤسسات چه دولتی و چه خصوصی میباشد به نظر میرسد برای رسیدن به رشد و توسعه شاخصکارآفرینی ابتدا بایستی از امکانات موجود سیستم استفاده کرد. اینجاست که نیاز به بازنگری و بررسی وضعیت موجود در سطح جامعه را داریم. به عنوان نمونه استفاده از طرح اعزام بسیجیان به ادارات جهت آموزش کار و محیط کار و یا طرح کارورزی وزارت صنایع و معادن نوعی از این متد میباشد. البته باید گفت که عدم هدایت صحیح آن طرحها، منجر به نتایج بسیار ضعیفی شده است در حالیکه با سازماندهی مناسب و هدایت اصولی و هدفمند آن، میشود به نتایج بسیار ارزشمندی رسید.
مرحله اول ایجاد سازمانها و یا انجمنهای کارآفرینی با پشتوانه قدرتمند میباشد تا با مشارکت مبتکرین و مخترعین و مکتشفین با این سازمانها و مراکز، فرد کارآفرین ضمن اینکه در آن مراکز مثمرثمر واقع گردد، از امکانات موجود نیز استفاده نماید که در این صورت هم فرد کارآفرین به امکانات مورد نظرش رسیده و هم سازمان مذکور بدون پرداخت هزینه آن، مطالعه و یا کار و یا خدمتی را برای رفع مشکلات و یا توسعه فعالیتهای خویش دریافت مینماید که این تعاملی است به سود هر دو طرف (سیستم برنده برنده).
در مرحله آموزش افراد غیر مبتکر و خلاق و آماده نمودن این قشر برای استفاده از امکانات موجود میباشد تا منجر به ایجاد ویژگی جدید در این افراد و برای ایجادکنندگان ویژگی جدید میتوان تسهیلاتی را از قبیل جذب و بهکارگیری و یا پرداخت حقالزحمه و یا پاداش و یا وام و از این قبیل، بسته به نوع و سطح کارآفرینی و نقش فرد در نظر گرفت.
● مدلهای ارتباطی پیشنهادی با کارآفرینان:
▪ مدل پزشک:
در این مدل فرض میشود که یک فرد کارآفرین نوعی بیماری دارد که باید درمان شود (بیماری در اینجا میتواند نوعی ایده یا اشتغال باشد). اتاق فکر کارآفرینی یا مشاوره کارآفرینی در این مدل سعی مینماید که ماهیت بیماری را بفهمد و در جستجوی مغایرتها از حالت طبیعی باشد. در این مدل کارآفرین مانند بیماری رفتار میکند که توانمند نیست در مقابل مشاور میتواند به واسطه داشتن بعضی دانشهای تخصصی، درست و غلط را به روشی تشخیص داده و کارآفرین را به سوی روشنی سوق دهد.
▪ مدل کارآگاه:
در این مدل فرض بر این است که خبر اشتباهی وجود دارد و نیازمند اعمال تغییرات یا حذف آن است. این مدل بر مبنای رویکردی است که نشانههایی در ارتباط با قانون شکنی دارد و با یافتن آن، مشاور نظرات خود را در مورد جلوگیری از وقوع موارد مرتبط اعلام نموده و مسئله حل میشود. قوت این مدل در این است که روش نظام مندی را در جمعآوری داده پیگیری مینماید.
▪ مدل فروشنده:
در این مدل فرض میشود که مشاور محصول یا خدمتی را دارد که پاسخگوی مجموعهای از مسائل و مشکلات است. تصویری که میتواند به ذهن متبادر نماید فردی است با یک صندوقچه جادویی که برای هر مشکل راهی دارد مسئله مهم در این مدل این است که راهحلها با نیازهای خاص هر کارآفرین سازگار است.
▪ مدل آژانس مسافرتی:
در این مدل مشاور فرض میکند که کارآفرین قصد سفر دارد. کارآفرین ممکن است همیشه نداند که واقعا کجا برود یا چگونه برود، بلکه وظیفه مشاور است که مقصد سفر را ارائه نموده و بهترین وسیله را برای رسیدن به مقصد در اختیار او قرار دهد.
رویکرد آژانس مسافرتی برای مشاور بیش از ارتباط با ریشهها و عوامل، با نتایج و تأثیرات در ارتباط است. اغلب مهم است که گذشته را بشناسیم و روی جاهایی که کارآفرین تجربه کرده است تمرکز کنیم.
پیشنهادی که با توجه به مطالب اخیر مطرح است این است که بعضی رفتارهای سازمانی خود را با کارآفرین و کارآفرینی تطبیق دهیم و با وارد کردن کارآفرین به فرایند ارتباطی و آموزش سازمانها باید بعضی رفتارهایش را به منظور تطبیق با نیازهای کارآفرینان تغییر دهند.
نویسنده :علی زبردست و امین رستم زاده
منابع:
زبردست، علی. شناسایی و بررسی ویژگیهای کارآفرینان استان آذربایجان غربی .پایاننامه کارشناسی ارشد، ۱۳۸۴.
خبرنامه داخلی مؤسسه مالی اعتباری قوامین. (دی و بهمن ۱۳۸۴ ، دوره جدید- شماره هشتم)
سعیدی کیا، مهدی. فرهنگ کارآفرینی ، مرکز اطلاعرسانی صنایع و معادن ایران، ۱۳۸۳.
سالازار، میلتو، و دیگران. مقدمهای بر کارآفرینی، ترجمه سیامک نطاق. تهران: سازمان ملی بهرهوری ایران، ۱۳۸۰
برگرفته از: aftab.ir