تاريخ : یک شنبه 6 فروردین 1391  | 5:52 PM | نویسنده : قاسمعلی

1-عدم اعتماد به نفس وترس از تمسخر دیگران
این امر سازمان رااز دو نعمت اساسی محروم میسازد:یا پینهاد موجب برانگیخته شدن فکری در شخص دیگری می گردید . 2-محافظه کاری
مدیریت باری به هر جهت وعدم استقبال از تغییر موجب رکورد و رخوت در سیستم و کارکنان و در نتیجه زوال خلاقیت می گردید .
3- نداشتن تعهد
اصل اولیه و ضروری سازمانها جهت قدم نهادن در عرصه تعهد مدیران و کارکنان میباشد بدون این تعهد همه فعالیتها در زمینه ارتقا و بهبود فعالیتها علیرغم اساسی و مهم بودن , روزی شکست را تجربه کرده و ره به جایی نخواهند برد .
4- وابستگی و جمود فکری
نبودن تفکر و اندیشه جدید و وابستگی به غیر و تبعیت بی چون و چرا از آنان مانعی عمده در سر راه تفکر خلاق و بروز نو آوری است .
5-نداشتن دانش و مهارت کافی
همانگونه که اشاره شد خلاقیت برای شعله ور شدن نیازمند تمرین و ممارست و گسترش دامنه دانش و مهارت است سازمانهایی که در آنها آموزش همگانی رایج نبوده و ارتقای دانش و مهارت را ارزش تلقی نمی کنند , جوشش خلاقیت را تجربه نخواهند کرد .
6- نداشتن صبر و حوصله
تعجیل در دستیابی به اهداف و نداشتن برنامه بلند مدت برای رسیدن به سازمانی خلاق و پویا مانعی عمده در راه بروز خلاقیت است .
7- عدم تمرکز ذهنی
پریدن از موضوعی به موضوع دیگر , نداشتن ماموریت و رسالت سازمانی روشن , بر گزیدن اهداف متعدد و غیر مرتبط و عدم تمرکز بر موضوعی ویژه مانع ظهور خلاقیت است .
8-تفکر خط تراموایی
این تفکر مانع عمده در مقابل تغییر خلاقیت هاست چرا که طریق از قبل پیموده شده را توصیه می کند و آنها را تنها راه انجام فعالیتها می پندارد
9-عدم انعطاف پذیری
بتدریج مشارکت کارکنان را به حداقل رسانده و آنها را از ارائه اندیشه ای نو دلسرد می کند در نتیجه افکار و عقایدی جدید زمینه ظهور را نمییابند .
10-قضاوت و ارزیابی فوری
نظرات جدید بدون داشتن فرصت ارزیابی با موضع گیری مدیران راهی سطل اشغال می شوند .
از آنچه گذشت چنین استنباط می شود که با شیوه سنتی ورایج فعلی سازمانها قابل اداره کردن نیستند , ((عالمی دیگر بباید ساخت و ز نو آدمی)) باید از چارچوبهای ساخته شده که حاصلی جز محدودیت و محصور کردن کارکنان نداشته و ندارند خارج شد, باید به گونه ای دیگر اندیشید باید به گونه ای دیگر حرکت کرد امروزه تغییرات به قدری شدید و پیشرفتها به قدری سریع هستند که پیشبینی آینده ای در هاله ابهام , بسیار مشکل شده است.چنین به نظر می رسد که در این آشفته بازار با تکیه بر فلسفه مدیریتی جامع می توان از فضای ابهام آلود حاضر فرصتی برای تغییر فراهم ساخت تا راه به سوی قله های فتح و پیروزی گشوده گردد,این امر با همت مدیران ارشد و با شناخت موانع خلاقیت , از بین بردن موانع و ایجاد آمادگی سازمانی جهت بروز خلاقیت ها و ابتکارات , باشناخت دقیق فرایندهای سازمان و ارتقای مستمر فراگیر آنها در جهت جلب رضایت مشتریها امکان پذیر است به شرطی که زمینه تلاش, همیاری و مشارکت همه جانبه کارکنان صاحب دانش و مهارت فراهم گردیده باشد .
منابع :
روش گروهی حل مسئله مایک رابسون
فرمول نابغه ها برایان تریسی
مبانی مدیریت کیفیت ابوالفتح لامعی
خلاقیت و نو آوری در سازمان علی نیای آرام ماهنامه تدبیر شماره 85
خلاقیت و نو آوری حسن زارعی متین
فصل نامه دانش و مدیریت شماره 24
تکنولوژی فکر علیرضا آزمندیان

برگرفته ازtbzmed.ac.ir



نظرات 0