تعریف خلاقیت
از خلاقیت "CREATIVITY " تعریف های زیادی شده است . برخی خلاقیت ونوآوری را با تغییر برابر دانسته و برخی با انطباق برابر گرفته اند و برخی هم خلاقیت ونوآوری را امری فراتر از تغییر و انطباق می دانند. در اینجا برخی از تعاریف مهم راموردبررسی قرار می دهیم :
خلاقیت یعنی تلاش برای ایجاد یك تغییر هدفدار در توان اجتماعی یا اقتصادی سازمان ;
خلاقیت به كارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یك فكر یا مفهوم جدید است ;
خلاقیت یعنی توانایی پرورش یا به وجود آوردن یك انگاره یا اندیشه جدید در بحث مدیریت نظیر به وجود آوردن یك محصول جدید است ;
خلاقیت عبارت است از طی كردن راهی تازه یا پیمودن یك راه طی شده قبلی به طرزی نوین .
الف - تعریف خلاقیت از دیدگاه روانشناسی :
خلاقیت یكی از جنبه های اصلی تفكر یا اندیشیدن است . تفكر عبارت است ازفرایند بازآرایی یا تغییر اطلاعات و نمادهای كسب شده موجود در حافظه درازمدت .
تفكر بر دونوع است : 1 - تفكر همگرا; 2 - تفكر واگرا
1 - تفكر همگرا عبارت است از فرایند بازآرایی یا دوباره سازی اطلاعات و نمادهای كسب شده موجود در حافظه درازمدت .
2 - تفكر واگرا عبارت است از فرایند تركیب و نوآرایی اطلاعات و نمادهای كسب شده موجود در حافظه درازمدت ، خلاقیت یعنی تفكر واگرا.
براساس این تعریف خلاقیت ارتباط مستقیمی با قوه تخیل یا توانایی تصویرسازی ذهنی دارد این توانایی عبارت است از فرایند تشكیل تصویرهایی از پدیده های ادراك شده در ذهن و استمرار آن پس از غیبت آن پدیده ها.
به طورخیلی ساده خلاقیت یعنی فرایند تولید فكر و اندیشه نو و به عبارتی خلاقیت یعنی اندیشه زایی .
ب - تعریف خلاقیت از دیدگاه اجتماعی
خلاقیت عبارت است از فرایند یافتن راههای جدید برای انجام دادن بهتر كارها;
خلاقیت یعنی توانایی ارائه راه حل جدید برای حل مسائل ;
خلاقیت یعنی ارائه فكرها و طرحهای نوین برای تولیدات و خدمات جدید.
ج - تعریف خلاقیت از دیدگاه سازمانی
خلاقیت یعنی ارائه فكر و طرح نوین برای بهبود و ارتقا كمیت یا كیفیت فعالیتهای سازمان "مثلا افزایش بهره وری ، افزایش تولیدات یا خدمات ، كاهش هزینه ها، تولیدات یاخدمات از روش بهتر، تولیدات یا خدمات جدید و...".
در دایره المعارف علوم اجتماعی از خلاقیت چنین تعاریفی ذكر شده است : "برخی آن را توانایی هستی بخشیدن به پدیده ای جدید تعریف كرده اند وعده ای دیگر آن را نه به عنوان توانایی بلكه به عنوان فرایند روانشناختی با فرایندهایی كه ازطریق آنها محصولات جدید و ارزشمند خلق می شوند، تعریف كرده اند.
به طوركلی برای ارائه تعریف دقیقی از خلاقیت باید ابتدا جایگاه نوآوری را مشخص كرد.
نوآوری "INNOVATION "
منظور از نوآوری خلاقیت متجلی شده و به مرحله عمل رسیده است ، به عبارت دیگرنوآوری یعنی اندیشه خلاق تحقق یافته ;
نوآوری همانا ارائه محصول ، فرایند وخدمات جدید به بازار است ;
نوآوری به كارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یك فكر یا مفهوم جدید است .
بنابراین ارتباط بین خلاقیت و نوآوری را می توان به صورتهای زیر ترسیم كرد:
خلاقیت همانند به وجودآوردن یك محصول جدید است اما نوآوری به چگونگی فرایند به عمل آوردن این ایده جدید گفته می شود.
خلاقیت بیشتر یك فعالیت فكر و ذهنی است و نوآوری بیشتر جنبه عملی دارد ودرحقیقت محصول نهایی عمل ، خلاقیت است .
ویژگیهای افراد خلاق
برخی این تفكر نادرست را دارند كه خلاقیت در انحصار دانشمندان یا هنرمندان است . امروزه دانشمندان معتقدند خلاقیت و نوآوری مختص افراد خاصی نیست و تمام افراد می توانند درجهت آن كوشش كنند و بیان می دارند كه انسانها در هر سطح سازمانی ودر هر رده شغلی قدرت خلاقیت ، تفكر و اندیشه را دارند. برخی از مكاتب فكری هم معتقدند كه خلاقیت قابل آموزش و یادگیری است . روانشناسان سعی داشته اند تامشخصات افرادی كه دارای سطح بالایی از خلاقیت هستند مشخص كنند، "استیز"عوامل زیر را برای افراد خلاق بیان داشته است :
1 - سلامت روانی و ادراكی : توانایی ایجاد تعداد زیادی ایده به طور سریع ;
2 - انعطاف پذیری ادراك : توانایی دست كشیدن از یك قاعده و چارچوب ذهنی ;
3 - ابتكار: توانایی در ایجاد و ارائه پیشنهادهای جدید;
4 - ترجیح دادن پیچیدگی نسبت به سادگی : توجه كردن و درنظرگرفتن چالشهای جدیدمسائل پیچیده ;
5 - استقلال رای و داوری : متفاوت بودن از همكاران در ارائه نظرات و اندیشه های نو.
عده ای دیگر ویژگیهای افراد خلاق را به صورت زیر دسته بندی می كنند:
1 - خصوصیات ذهنی
- كنجكاوی
- دادن ایده های زیاد درباره یك مساله
- ارائه ایده های غیرعادی
- توجه جدی به جزئیات
- دقت و حساسیت نسبت به محیط به خصوص به نكاتی كه درنظر دیگران عادی به شمارمی روند
- روحیه انتقادی
- علاقه وافر به آزمایش كردن و تجربه
- نگرش مثبت نسبت به نوآفرینی
2 - خصوصیات عاطفی
- آرامش و آسودگی خیال
- شوخ طبعی
- علاقه به سادگی و بی تكلمی در نوع لباس و جنبه های گوناگون زندگی
- دلگرمی و امید به آینده
- توانایی برقراری ارتباط عمیق و صمیمانه با دیگران
- اعتماد به نفس و احترام به خود
- شهامت
3 - خصوصیات اجتماعی
- پیش قدمی در قبول و رویارویی با مسایل
- مسئولیت پذیری و توانایی سازمان دادن به فعالیت های گوناگون
- قدرت جلب حس اعتماد و اطمینان دیگران
فرایند و مراحل خلاقیت
1 - جذب ABSORPTION ": اولین مرحله جذب یا فریفته شدن نسبت به یك موضوع است كه اغلب احتیاج به اطلاعات جدید دارد.
2 - الهام "INSPIRATION ": این مرحله بسیار سریع اتفاق می افتد و تعریف یا مشاهده آن بسیار مشكل است . به عبارت دیگر قبل از وقوع ، از آن هیچ آگاهی نداریم . بعضی اوقات مواداولیه آن "مرحله اول " با ایده یا راه حل همراه می شود.
3 - آزمایش "TESTING ": در این مرحله ایده به وجودآمده آزمایش می شود تا اینكه معلوم شود مفید و مولد هست یا خیر.
4 - پالایش "REFINEMENT ": در این مرحله ایده به منظور كاربردی كردن و مصرف عملی آن اصلاح می شود. مراحل سوم و چهارم زمان زیادی احتیاج دارد تا جایی كه ادیسون می گوید استعداد یا الهام یك درصد كار است و 99% آن سخت كوشی است .
5 - فروش "GNILLES ": مرحله آخر فرایند خلاقیت ، مرحله ای است كه اكثر خلاقیتها راخنثی و ناكام می كند. این مرحله ابتدا باید درون سازمان اتفاق افتد به این معنی كه ابتداافراد صاحب اختیار باید ایده را بخرند یا قبول كنند و بعد از تعهد به آن ، باید به مشتریان خارج از سازمان ارائه كرد.
عده ای دیگر مراحل خلاقیت را شامل چهار مرحله می دانند كه عبارتند از:
1 - دوره آمادگی : در این دوره ابتدا شخص درمورد موضوع با مساله موردنظرش به جستجوی اطلاعات می پردازد و سعی می كند موضوع را به خوبی بشكافد تا ریشه آن رادریابد. همچنین سعی می كند پیش فرضهای ذهنی درست و غلط درباره موضوع رابشناسد تا نهایتا به ایده های مختلفی دست یابد.
2 - دوره خواب "پرورش ": چنانچه فرد بعداز دوره اول به نتیجه نرسد بعداز مدتی دچاردلسردی ، ناامیدی ، عصبانیت و احتمالا شك نسبت به توانایی های خود می شود. لذا دراین هنگام است كه كار متوقف می شود حتی برای ساعتی یا هفته ای و بلكه ماهها وسالها، در این دوران موضوع به ضمیر ناخودآگاه سپرده می شود، در این زمان ممكن است فرد هر لحظه به راه حل مساله دست یابد مثلا هنگام خواب ، ورزش یا در مهمانی و سایراوقات .
3 - دوره بصیرت "روشنی ": بعداز سپردن موضوع به ضمیر ناخودآگاه ، شخص بایدحواس خود را با امواج و فركانس های ارسالی از آن منبع لایزال و پرقدرت تنظیم ودرواقع چشم به راه و گوش به زنگ باشد تا اشاره های رسیده را جذب ، ثبت و درك كند.
4 - دوره آزمایش و ارزش گذاری : راه حلی كه در مرحله سوم به ذهن شخص می رسددرواقع راه حلی كلی است كه لازم است ابتدا آزمایش و سپس مطابق وضع موردنیازشكل داده شود و نهایتا كاربردهای مختلف آن مشخص گردد.
فرصتهای خلاقیت
درحقیقت خلاقیت هایی وجود دارد كه از نبوغی آنی سرچشمه گرفته است به هرحال بیشترین خلاقیت ها و خصوصا خلاقیت های موفقیت آمیز ناشی از یك انتخاب آگاهانه وهدفدار در فرصت های خلاقیت است . فرصت هایی كه فقط در برخی شرایط حاصل می شود. فرصت های خلاقیت در چهار گروه فرصت داخلی و سه گروه فرصت های خارجی تقسیم بندی شده است :
وقایع غیرمنتظره : مثل شكستها یا موفقیت های غیرمنتظره ;
ناسازگاری ها: مثل تحویل دادن محموله ها "خدمات " در نیمه شب كه ناشی از درك ناسازگاری بین زمان درخواست مشتری و زمان كار شركتهاست ;
نیازهای فرایندی : مثل نیاز فرایند تولید به سرعت ، ایمنی ، باكیفیت بالاتر;
تغییرات در صنایع و بازارها: مثل پیشرفت تكنولوژی ، گرایش مشتریان ، افزایش یاكاهش رقبا.
سه فرصت خارجی در محیط علمی و اجتماعی سازمان نیز عبارت است از:
تغییرات جمعیتی : مثل تاسیس آسایشگاه سالمندان یا كانون بازنشستگی به دلیل كاهش نیروی جوان ;
تغییر نگرش : مثل گرایش به تندرستی با ورزش ;
دانش جدید: مثل صنعت ویدیو، ماهواره ، كامپیوتر، فیبر نوری .
نقش این منابع بسته به طبیعت ریسك دشواری و پیچیدگی آنها متفاوت است وزمینه خلاقیت می تواند در آن واحد توسط بیش از یك گروه فراهم شود. به هرحال مواردفوق اكثریت بالایی از تمامی فرصتهای خلاقیت را تشكیل می دهد.
نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری
این نقش و اهمیت را می توان از سه جنبه كلی ، فردی و سازمانی موردبررسی قرارداد:
الف " نقش و اهمیت خلاقیت ازجنبه كلی و عمومی
1 - خلاقیت و نوآوری یكی از اساسی ترین و بنیادی ترین ویژگی های خاص انسان ومظهر خلیفه الهی انسان در كره زمین است ;
2 - مجموعه تمدن انسان محصول خلاقیت ها و نوآوری های انسان است ;
3 - ادامه حیات انسان بدون خلاقیت و نوآوری امكان پذیر نیست ;
4 - خلاقیت و نوآوری یكی از اصلی ترین اهداف تعلیم و تربیت است ;
5 - خلاقیت و نوآوری عامل بهبود مستمر كیفیت زندگی و افزایش رفاه و آسودگی و رفع مشكلات و موانع است ;
6 - خلاقیت و نوآوری موجبات رشد و توسعه اقتصادی ، علمی ، صنعتی را فراهم می سازد;
7 - همه سازمانها و كارخانه ها و كلیه تولیدات و محصولات و خدمات حاصل خلاقیت و نوآوری است ;
8 - جوامع پیشرفته تر دارای خلاقیت ها و نوآوریهای بیشتری هستند.
ب " نقش واهمیت خلاقیت ونوآوری ازجنبه فردی
1 - خلاقیت و نوآوری عامل رشد و شكوفایی استعدادها و سوق دهنده به سوی خودشكوفایی ;
2 - خلاقیت و نوآوری عامل موفقیت های فردی ، شغلی و اجتماعی .
ج " نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری ازجنبه سازمانی
1 - خلاقیت و نوآوری عامل پیدایش سازمان ;
2 - خلاقیت و نوآوری عامل تولیدات و خدمات ;
3 - خلاقیت و نوآوری عامل افزایش كمیت ، تنوع تولیدات و خدمات ;
4 - خلاقیت و نوآوری عامل افزایش كیفیت تولیدات و خدمات و موفقیت در رقابت ;
5 - خلاقیت و نوآوری عامل كاهش هزینه ها، ضایعات و اتلاف منابع ;
6 - خلاقیت و نوآوری عامل افزایش انگیزش كاری كاركنان سازمان ;
7 - خلاقیت و نوآوری عامل ارتقا سطح بهداشت روانی و رضایت شغلی كاركنان سازمان ;
8 - خلاقیت و نوآوری عامل ارتقا بهره وری سازمان ;
9 - خلاقیت و نوآوری عامل موفقیت مجموعه مدیریت و كاركنان سازمان ;
10 - خلاقیت و نوآوری عامل رشد و بالندگی سازمان ;
11 - خلاقیت و نوآوری عامل تحریك و تشویق حس رقابت ;
12 - خلاقیت و نوآوری عامل كاهش بوروكراسی اداری "كاهش پشت میزنشینی ومشوق عمل گرایی ";
13 - خلاقیت و نوآوری عامل تحریك و مهیاكردن عوامل تولید.
ویژگیهای سازمان خلاق
برخی از ویژگیهای سازمان خلاق عبارتند از:
1 - رقابت كامل و فشرده است : در یك سازمان درصورتی خلاقیت صورت می پذیرد كه رقابت كامل در آن حاكم باشد.
2 - فرهنگ : یكی از عوامل عمده ای كه به بالندگی مدیریت كمك می كند فرهنگ مردم است . برپایه یك فرهنگ خوب ، اتلاف وقت گناه محسوب می شود. بدیهی است درچنین بستر مناسبی جهت رقابت ; خلاقیت یا سازمانهای پویا بهتر شكل می گیرد.
3 - دسترسی به مدیران : در سازمانهای خلاق بر این اعتقاد هستند كه دانش در سطح سازمان به وفور پراكنده شده است و مدیران به راحتی می توانند افكار و نظرات دیگران رامستقیم و بدون واسطه دریافت كنند.
4 - احترام به افراد: ویژگی دیگر سازمان خلاق احترام به افراد است و آنها باور دارند كه می توانند همگام با نیازهای سازمان ، رشد كنند.
5 - ارائه خدمات مردمی : هدف نهایی در این سازمانها توجه به نیازمندیهای اجتماع وجلب رضایت آحاد مردم است .
6 - در سازمان خلاق افراد دارای یك تخصص ویژه نیستند و این امكان را دارند كه برای قرارگرفتن درجایگاه مناسب گردش شغلی داشته باشند;
7 - كارگروهی ;
8 - روابط دائمی و بلندمدت كاركنان با این نوع سازمانها و درنتیجه برخورداری آنها ازامنیت شغلی از دیگر ویژگیهای این سازمانهاست ;
9 - استقبال مدیران از عامل تغییر: در این سازمانها تمامی مدیران ، مساله تغییر را به عنوان تنها عامل ثابت و گریزناپذیر می دانند و با خشنودی آن را پذیرفته و در برابر آن مقاومت نمی كنند. طبیعی است در چنین سازمانی ضرورت ندارد كه مدیر بخش زیادی از وقت خود را برای جلوگیری برخورد با تغییرات اختصاص دهد زیرا همه به این باور رسیده اندكه تغییر یك ارزش مثبت است .
منابع نوآوری
منابع نوآوری را به دو منبع درون سازمانی و برون سازمانی تقسیم می شود:
1 - منابع نوآوری درون سازمانی : - پرسنل
- نمایشگاه - مشاوران - مدیرعامل - واحد فروش - توزیع كنندگان .
2 - منابع نوآوری برون سازمانی : - شركتهای تحقیقاتی - بازار و رقابت - مشتریان .
بیشترین عامل و منبع نوآوری در سازمانهای موفق مطلوب به ترتیب مربوط به پرسنل ، تحقیقات ، بازار و رقبا و مشتریان است .
نیازهای سازمان خلاق
نیاز به توجه ، اعتماد، احترام ، تشویق و حمایت ;
نیاز به آزادی درانتخاب نقش خود در سازمان ;
نیاز به آزادی درانتخاب همكاران و پرسنل خود;
نیاز به آزادی در تجسس و تحقیق در كلیه واحدها;
نیاز به ارتباط نزدیك ، سریع و راحت با خارج سازمان ;
نیاز به آزادی از زنجیره فرمان و سلسله مراتب سازمانی ;
نیاز به آزادی از كارهای تكراری ، روزمره و یكنواخت ;
نیاز به آزادی عمل درنحوه انجام كارها;
نیاز به دراختیار داشتن زمان آزاد برای پیگیری ایده های نو;
نیاز به دراختیار داشتن منابع آزاد و بدون كنترل و پاسخگویی جهت استفاده در طرحهاو ایده های نو;
نیاز به اطلاعات به موقع ، موثق ، مرتبط;
نیاز به اخذ سریع نتیجه كار و عمل خود;
نیاز به آموزش
نیاز به سرعت عمل "عدم بوروكراسی ";
نیاز به كار مفرح "ضمن شوخی ".
نقش مدیر در پرورش خلاقیت
نقش مدیریت در مجموعه هایی كه خلاقیت و نوآوری از ضروریات و عامل اصلی است بسیار مهم و حساس است زیرا مدیریت می تواند توانایی و استعداد خلاقیت ونوآوری را در افراد ایجاد، ترویج و تشویق كند و یا رفتار و عملكرد آنها می تواند مانع این امر حیاتی شود.
هنر مدیر خلاق عبارتست از استفاده از خلاقیت دیگران و پیداكردن ذهنهای خلاق .مدیرخلاق باید فضایی بیافریند كه خودش بتواند خلاق باشد و افراد سازمان را هم نیزبرای خلاقیت تحریك كند و این فضا، فضایی است كه از كار روزمره به دور است وبه نحوی تفویض اختیار می كند تا هركسی خود مشكل خودش را حل كند.
باتوجه به كم بودن افراد فوق العاده خلاق و باتوجه به اینكه اغلب افراد بطور بالقوه دارای استعداد خلاقیت و نوآوری هستند، ویژگیهای زیر به پرورش این استعداد كمك می كند:
1 - تحمل ریسك : كاركنان باید تشویق شوند كه بدون ترس از پیامدهای آن ، شكست راتجربه كنند و اشتباهات به عنوان فرصتهای یادگیری به شمار آید.
2 - كاهش كنترل بیرونی : قوانین ، مقررات و خطمشی ها و كنترل های مشابه باید به حداقل كاهش یابد و خودكنترلی جایگزین آن شود.
3 - كاهش تقسیم كار: مشاغلی كه بطور محدود تعیین شده باشد، ایجاد محدودیت می كند درحالی كه فعالیتهای متعدد شغلی ، دیدگاه وسیع تری به كاركنان می دهد.
4 - قبول ابهام : تاكید خیلی زیاد بر عینی بودن و معین بودن ، خلاقیت را محدود می كند.
5 - تحمل تضاد: گوناگونی دیدگاهها باید تشویق شود. هماهنگی و توافق بین افراد وواحدها لزوما به عملكرد موفق منجر نمی شود.
6 - تحمل راههای غیرعملی : افرادی كه جوابهای غیرعملی حتی نابخردانه ارائه می دهندباید تحمل شوند زیرا آنچه كه در اوائل غیرعملی به نظر می آید ممكن است به راه حلهای خلاق منجر شود.
7 - تمركز بر نتایج تا ابزارها:هدفها باید واضح باشند و افراد باید تشویق شوند كه راهكارهای متعدد رسیدن به هدفها را درنظر بگیرند. تمركز بر نتایج باعث ارائه و پیشنهادچندین جواب صحیح به هر مساله معین می شود.
8 - ارتباطات همه جانبه : ارتباطات باید بطور افقی و عمودی جریان پیدا كند. جریان آزادارتباطات باروری نظریات را آسان می كند.
ایجاد محیط مشاركت در سازمان
برای اینكه افراد در سازمان به تفكر بپردازند باید محیطی ایجاد شود كه در آن به نظریات و اندیشه ها امكان بروز داده شود. یكی از شیوه های بسیار مهم و پرجاذبه پرورش شخصیت انسانها و همین طور خلاقیت و نوآوری و حتی رشد اجتماعی مشورت است وبدون تردید افرادی كه اهل مشورت هستند از عقل و فكر بیشتری برخوردارند و آنان كه اهل آن نیستند از این امتیاز بهره ای ندارند.
یك بررسی دقیق و رسمی كه در سطح 453 شركت طراز اول ژاپن در سال 1980صورت گرفته است نشان می دهد كه 5/23 میلیون پیشنهاد از كاركنان این كارخانه هادریافت شده كه حدود دو سوم آنها قابل اجرا، مفید و سازنده بوده است این درنتیجه همان نظام مدیریت مشاركت بوده است .
انگیزش و نوآوری
یك سازمان خلاق تا اندازه زیادی به خودكنترلی كاركنانش وابسته است . خودكنترلی خودش را درخواستن و تمایل برای ارائه ابتكار و خلاقیت به نمایش می گذارد.
در آن صورت ، خود كاركنان خواهان خلاقیت و نوآوری هستند. در این راستا بایداحترام لازم را برای افراد درنظر داشت ، آنها را به عنوان مهمترین دارایی درنظر گرفت به آنها اعتماد داشت . تمام اطلاعات لازم را ارائه كرد تا آنها خود را جزیی از نظام مربوطبه شمار آورند. مدیران باید خودانگیزشی را در سطح سازمان ترویج دهند.
خلاقیت گروهی
سازمانها می توانند از انواع تكنیك های توسعه خلاقیت گروهی به شكل جدی ومستمر استفاده كنند این تكنیك ها از این قرارند:
1 - یورش فكری : "BRAINSTORMING "
این روش را كه اسبورن در سال 3591 به صورت مشخص تعریف كرد دارای دو اصل كلی است :
الف " هدف اصلی گروه ، خلق ایده های هرچه بیشتر در مساله موردنظر است .
ب " هیچ كس حق ارزیابی یا قضاوت ایده های پیشنهادی را ندارد.
2 – گ روه مجازی : "BRAINWRITING "
در این روش اعضا وارد بحثهای كلامی نمی شوند بلكه ایده هایشان را روی كاغذمی نویسند و رهبر گروه بعداز جمع آوری ، آنها را در جدولی درج و سپس ازشركت كنندگان می خواهد كه جهت تصمیم گیری نسبت به ایده ها اظهارنظر كنند.
3 - رویكرد سینكتیكس : "SYNECTICS "
فرایند به كارگیری این رویكرد عبارت است از:
الف " شناسایی و تجزیه وتحلیل مشكل به منظور رسیدن به ماهیت و جوهره آن ;
ب " كشف راه حلهایی برای آن جوهره ازطریق دیدگاه غیرمرتبط با موضوع ;
ج " تلاش برای تبدیل راه حلهای به دست آمده به راه حل نهایی .
در جلساتی كه از این روش استفاده می شود فقط رهبر گروه از اصل موضوع اطلاع دارد و موضوعی كه مطرح می شود دقیقا اصل موضوع نیست بلكه موضوعی نزدیك به آن است . به عنوان مثال اگر بخواهیم درخصوص تولید اسباب بازی ایده هایی را جمع آوری كنیم موضوع موردبحث را می توان راجع به مسایلی ازقبیل بازی كردن و یا لذت بردن مطرح كرد تا زمانی كه رهبر گروه تشخیص دهد اصل موضوع یعنی تولید اسباب بازی رامی توان مطرح كرد.
4 - رویكرد جدلی :
براساس این تكنیك دو گروه نسبت به یك موضوع با یكدیگر كاملا مخالفت می كنندو هریك روش دیگر را محكوم می كند تا اینكه راه حل نهایی برای تصمیم گیرنده مشخص شود. به عنوان مثال فرض كنید سازمانی می خواهد خط تولید جدیدی را بررسی كند. ابتدایك گروه راجع به مزایای خط جدید تحقیق و گزارش می كند و گروه دیگر راجع به معایب و مضرات آن و سپس این دو گروه به مجادله می پردازند تا اینكه تصمیم گیرنده به موضوعی می رسد كه بیشترین منافع و كمترین معایب را داشته باشد.
5 - ارتباطاجباری "FORCED ASSOCIATION ":
در این شیوه از اعضای گروه خواسته می شود كه بین زمینه های موضوع اصلی وموضوعی دیگر كه مرتبط با آن نیست ارتباطی را به وجود آورند تا از نتیجه تلاشهای ذهنی آنها به ایده هایی نو دست یابند. به عنوان مثال برای یافتن محصول جدیدی ازجنس شیشه از شركت كنندگان می خواهند تا بین محصول های شیشه ای مثل حباب ،چراغ ، لیوان ، آینه ، بطری و غیره و بازیهای مختلف رابطه ای ایجاد كنند. گروه ممكن است هنگام ایجاد این رابطه به ایده های جدیدی برسند مثل طراحی لیوانی كه بتوان با نقشهای روی آن بازی خاصی انجام داد و یا شیشه ای كه در مقابل توپ مقاوم باشد.
6 - گردش تخیلی "SPECULATIVE EXCURSION "|:
در این روش كه در سال 1691 روانشناسی به نام گوردون آن را ارائه داد، اعضای گروه را از طریق به كارگیری جریانی تمثیلی و استعاره ای به گردش تخیلی ترغیب می كنندو به منظور استفاده از حالت ذهنی ایجاد شده در گروه هنگامی كه افراد كاملا از قالبهای ذهنی معمول خود خارج شده اند موضوع جلسه را مطرح می كنند.
موانع خلاقیت و نوآوری
برخی از موانع خلاقیت به دلایل سازمانی و مدیریت است و برخی دیگر به خودشخص برمی گردد. موانعی كه خود شخص به وجود می آورد عبارتند از:
عدم اعتماد به نفس محافظه كاری
متعهدنبودن وابستگی و جمود فكری عدم توانایی در تحمل ابهام و تضاد عدم دانش كافی درمورد علوم مربوطه عدم تمركز ذهنی
مقاوم نبودن كمرویی عدم انعطاف پذیری
موانع خلاقیت كه سازمان عامل آن است عبارتند از:
- بدبینی نسبت به همه ایده های جدیدی كه از پایین سازمان می آیند
- پافشاری بر اینكه برای تصویب باید از سایر سطوح مدیریت تایید و امضا گرفته شود
- خواستن از قسمتهای مختلف برای رقابت و انتقاد از پیشنهادهای همدیگر "تا شما را ازتصمیم گیری نجات داده و فقط برنده جنگ را انتخاب كنید".
- اظهار انتقاد راحت و ستایش نكردن افراد
- تشویق نكردن افرادی كه اشكالات كارشان را بازگو می كنند
- كنترل دقیق همه چیز
- تصمیم گیری مخفیانه نسبت به تغییر سازمان دهی "ساختار"، سیاستها و اعلام ناگهانی آن به افراد "به منظور اطاعت بیشتر افراد از دستورها"
- داده ها و اطلاعات برای حفظ قدرت و برتری جمع آوری و توزیع می گردد نه پایین آوردن اشتباهات
- اعتماد بیش ازحد به اینكه مقامات ارشد قبلا از همه امور مهم شركت و كسب و كاراطلاع دارند.
نتیجه گیری
دگرگونی در سراسر جهان امروزه باعث شده كه خلاقیت بیش از پیش اهمیت یابد وجوامع فقط از راه ابتكار و نوآوری می توانند خود را با شرایط جدید تطبیق دهند. درچنین شرایط خاصی پرورش خلاقیت انسانها ضرورت بیشتری پیدا می كند و مدیران بایستی زمینه های لازم را برای خلاقیت و نوآوری كاركنان فراهم كنند، مدیران نیاز بدان خواهند داشت كه درك كنند خلاقیت از سه بخش عمده تشكیل شده است : 1 - تخصص 2 - تفكر خلاق و انعطاف پذیر 3 - انگیزش
مدیران می توانند بر دو بخش نخست نیز اثرگذار باشند اما انجام این كار هزینه بر ووقت گیر است ، آنچه كه اثربخشی بیشتری دارد افزایش انگیزش درونی كاركنان است .
پیشنهادها
برای افزایش خلاقیت چند اقدامات مدیریتی پیشنهاد می گردد:
چالش آزادی منابع مشخصه های گروه كاری ترغیب سرپرستی حمایت سازمانی .
1 - ازبین تمام كارهایی كه مدیران می توانند برای برانگیختن خلاقیت انجام دهند شایدموثرترین آنها انتصاب مناسب افراد است كه به طرز فریبنده ای كاری ساده به نظر می رسد.
2 - افراد خلاق تر خواهند بود اگر به آنها اجازه داده شود تا تصمیم بگیرند از یك قله خاص چگونه صعود كنند.
3 - دو منبع اصلی كه بر خلاقیت اثر می گذارند زمان و پول هستند و مدیران باید درتخصیص این منابع با دقت بسیار عمل كنند. در برخی شرایط فشار زمانی می تواندخلاقیت را افزایش دهد.
4 - یكی از رایج ترین راههای سركوب خلاقیت به وسیله مدیران ، ایجاد گروههای همگن است . گروههای همگن معمولا با كمترین اختلاف نظر سریع تر به راه حلها نایل می شوند وكار چندانی در زمینه تفكر خلاق صورت نمی پذیرد.
5 - افراد می توانند كار خود را بدون بخشی دلگرم كننده نیز جالب و هیجان انگیز بیابند امابرای تداوم این صبوری اغلب افراد باید احساس كنند كه كار آنها برای سازمان با گروهی از افراد مهم اهمیت دارد. در غیر این صورت آنها باید كار خود را فقط در خانه و برای خودانجام دهند.
6 - مطمئنا ترغیب سرپرستی ، خلاقیت را تقویت خواهدكرد. اما خلاقیت به طور واقعی وقتی تقویت می شود كه كل سازمان حامی آن باشد. چنین حمایتی وظیفه رهبران سازمان است .
منابع و ماخذ:
1 - جلیل صمدآقایی "سازمانهای كارآفرین "، ناشر: مركز آموزش مدیریت دولتی ،1378.
2 - دكتر محمد احمدپور داریانی "كارآفرینی تعاریف ، نظریات ، الگوها" ناشر: شركت پردیس 57، سال1379.
3 - پیتر دراكر، "رشته ای علمی به نام خلاقیت " مترجم : سیدصالح واحدی مجله تدبیر شماره 43، تیرماه 1373.
4 - علی نیلی آرام ، "خلاقیت و نوآوری در سازمان " مجله تدبیر شماره 85، شهریور 1377.
5 - ترزا ام امابایل "خلاقیت را چگونه ازبین ببریم " مترجم : حسین حسینیان زرنقی مجله تدبیر شماره 103، خرداد ماه 1379
منبع: alireza1370.blogfa.com
تاريخ : یک شنبه 6 فروردین 1391 | 6:28 PM | نویسنده : قاسمعلی