این کارکنان را میشناسید؟
آیا تا کنون در میان کارمندان خویش، به افرادی برخورد کردهاید که دارای ویژگیهای خاصی باشند؟
در برخورد با آنها چه کردهاید؟ در قبال کارهای متنوع و تفکر نقاد آنها چه شیوهای را پیش گرفتهاید؟ آیا سعی کردهاید روحیات آنها را بشناسید و متناسب با توانمندی و استعداهایشان، آنها را به کار گیرید؟ و یا آن که با روشهای مختلف، آنها را از سر خود باز کردهاید؟ بیتردید بخشی از هنر مدیریت شما که مهم بزرگی در رسیدن شما به اهدافتان دارد، مدیریت بر منابع انسانی و رفتار سازمانی کارکنان است. مدیر باید نمونهای از شناسههای فکری، شخصیتی و رفتار تک تک کارمندان خود را در ذهن داشته باشد. آنچه در پی میخوانید برخی از ویژگیهای کارکنان خلاق است که اغلب مدیران کلیشهای و شرح وظایفی به علت عدم شناخت صحیح این گروه از کارمندان، در رفتار با آنها به بنبست رسیدهاند. به مدیران توصیه میکنیم ضمن مطالعهی دقیق برخی از رفتار کارکنان خلاق در این نوشته، برای اطلاعات بیشتر به کتابهایی در این زمینه مراجعه کنند.
کارکنان خلاق اغلب:
• از کارهای تکراری و کلیشهای پرهیز میکنند.
• در اجرای برنامهها و رسیدن به اهداف خویش از روشهای متنوع و راههای گوناگون بهره میجویند.
• در مورد استفاده از امکانات فیزیکی و محیطی در سازمان به شیوهای نو میاندیشند (استفادهی نو و خلاق از محیط فیزیکی سازمان)
• واحدها و قسمتهای اجرایی سازمان را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهند.
• منتقد بوده و برنامهها و اهداف را قبل از عملیات اجرایی، عیبیابی میکنند.
• از زوایای گوناگون به مسائل به وجود آمده مینگرند و از حل مسئله لذت میبرند.
• به چرخهی شغلی در سطوح کاری و متنوع سازمان علاقه نشان میدهند و مایلند تواناییها و استعدادهایشان را در سه سطح بیازمایند.
• ریسکپذیر بوده و با پذیرفتن موقعیتها و مسئولیتهای جدید، مهارت خویش را حین کار گسترش میدهند.
• دارای قدرت نویسندگی هستند.
• از ذهنیت سازمانیافته برخوردارند و مسایل را از کل به جز ارزیابی میکنند.
• در مسیری که مطابق توانایی و استعدادهایشان باشد، حرکت میکنند.
• تمایل دارند بر جو سازمانی حاکم شوند و مسیر اجرای برنامهها را با تفکر خویش همسو سازند.
• جو سازمانی را به چالش میکشانند، تمایل به ایجاد بحران دارند و از شرکت در مدیریت بحران لذت میبرند.
• صراحت لهجه داشته و اغلب، روابط عمومی قوی با کارکنان دارند.
• اهل مطالعه بوده و اغلب سعی میکنند با اطلاعات روز پیوند برقرار کنند.
• قدرت ترکیب و تنظیم اطلاعات را داشته و میتوانند اطلاعات را با پردازش نوین در شرایط پیشآمده تعمیم دهند.
• دارای و گدایی در تفکرات علمی – آموزشی خویش بوده و راههای متنوع را جستجو میکنند.
• به کارهای برنامهریزی و مشاوره علاقهمند بوده و از کارهای خستهکنندهی جسمی فرار میکنند.
• از کارهای کمی اجتناب میکنند و در اجرای طرحها و برنامهها، ریشهیابی اصولگرایانه در مورد ضرورت اجرایی طرحها دارند، به عبارتی دیگر به ریشهیابی اصولگرایانهی علمی در ضرورت اجرایی طرحها و برنامههای سازمان پرداخته و کیفی میاندیشند.
• در بیان چرایی عدم انجام برخی شرع وظایفشان به دلایل علمی استناد میکنند.
• نکتهسنج بوده و در گفتههایشان از مثالها، استعارات و جملات قصار استفاده میکنند.
• دارای روحیهی طنز بوده و شوخطبعی را در بیان اهداف خویش به کار میگیرند.
• بیان قوی و متقاعدکننده دارند.
• دارای حضور ذهن، اعتماد به نفس، انرژی فراوان بوده و در محیط نشاط ایجاد میکنند.
• علیرغم پیچیدگیهای فکری، این گروه بسیار گروه و شفاف عمل میکنند.
• تفسیرهای نوینی برای قانونها و مقرارت، بخشنامه و آییننامه داشته و بدون نقض قانون به شیوهای دیگر اهداف خویش را پیگیری مینمایند.
• دارای تفکیکهای بدیع و تازهای در مسیر اجرای برنامهها در تیمهای کاری هستند، لذا بی آن که انرژی جسمی فراوانی در مسیر اجرایی طرحها متحمل شوند، تیم کاری خویش را برنده میکنند.
• در صورتی که روحیهی این گروه از کارکنان توسط مدیر سازمان قابل درک نباشد، از نظر مدیر، شرح وظایفی، ویژگیهای این گروه از کارکنان به شرح زیر تفسیر میشوند:
• کارمندان تنوعطلبی هستند.
• آنها نظمپذیر نیستند و در چهارچوب قوانین، آییننامهها و بخشنامههای اجرایی قرار نمیگیرند.
• سرکش و یاغی به نظر میرسند.
• از آنجا که جذب کارهای تکراری نمیشوند و این نوع کارها را با دلایل متقاعدکنندهای انجام نمیدهند، لذا تنبل و کمکار به نظر میرسند.
• دردسرساز هستند و شخصیت کاری مدیران را به نقد و بررسی میکشانند.
• از آنجا که عیبیاب بوده و هشدارها را گوشزد مینمایند، لذا به نظر میرسد نگاهی منفی به مسائل و مجموعهی افراد دارند، در حالی که نگاه این گروه، اغلب نگاهی منتقدانه، هشداردهنده و آگاهکننده است نه منفی.
• گستاخ و متکبر تعریف میشوند.
• از آنجا که روحیهی بیدارسازی و هوشیارسازی دارند، لذا بر کارکنان تأثیرات مثبتی میگذارند که از نظر مدیران این فعالیت منجر به سرکشی کارکنان دیگر میشود. در صورتی که این گروه از کارکنان توسط مدیری که خود نیز بخشی از این روحیات را دارا باشد، درک شوند، میتوانند در سازمان تحول ایجاد کرده و سازمان را در راه رسیدن به اهدافشان یاری دهند و نقش کاتالیزورهای اجرایی را در سازمان بازی کنند.
آنها میتوانند:
• در حکم عیبیابهای سازمان عمل کنند و در حل مشکلات مدیر را یاری رسانند.
• مشاورین تجزیه و تحلیلگر باشند و با تجزیه و تحلیل طرحها و برنامهها در طراحیهای اهداف و نیز رفع اشکال آنها قبل از عملیات اجرایی نقش مهمی را در کیفیت دسترسی به اهداف ایفا نمایند.
• با ایجاد تنش و بحران در سازمان، مدیر را وادار به ادارهی مدیریت بحران نمایند.
• ذهن کارکنان را در ارتباط با حیطهی کاریشان درگیر چالشهای نوین میکنند.
• به علت دارا بودن نظم فکری و انسجام ذهنی، مشاورین قوی برای برنامهریزان سازمان خواهند بود.
• با ایجاد روابط عمومی قوی میان مدیر و کارکنان، میتوانند عملکرد کارکنان را با برنامهها و اهداف سازمان همسو نمایند.
• نقش مهمی در ایجاد مفاهسه گروهی دارند.
• با ایجاد چالشهای ذهنی و سؤالات متنوع و کنجکاوانه در میان کارکنان، موجب تغییر در تفکرات کلیشهای آنها میشوند.
• به فعالیتهای تیمی و گروهی که فرایندمحور باشد، علاقهی فراوان نشان میدهند. لذا نقش مهمی در تشکیل گروههای کاری بازی میکنند.
• مایلند رهبری فکری گروه و یا تیم کاری را بر عهده بگیرند.
• به نوعی مشروعیتدهندهی علمی- اخلاقی میان کارکنان معتقد هستند.
• در صورتی که این گروه از افراد توسط مدیر سازمان درک نشوند و با توجه و توانمندیهایشان به کار گرفته نشوند، میتوانند به همان نسبت که سازمان را به خودشکوفایی و بالندگی میکشانند، باعث رکود و خمودگی در سازمان نیز گردند.
زیرا:
• با ایجاد خودآگاهی و هوشیارسازی کارکنان، سطح انتظارات قانونی و حقوقی آنها را افزایش میدهند.
• بنابراین مدیر را با بحران برآوردن انتظارات مواجه میسازند.
• با سکوت خویش، از انرژی و نشاط محیط میکاهند و به سازمان آنتروپی منفی وارد میسازند.
• به شیوهای مدیر را تحلیل نموده و سطح قضاوتی کارکنان را افزایش میدهند.
• به ترتیب شخصیتهای کاری شبیه خود مشغول میشوند.
• علاقهمند به تشکیل کلنیهای همفکر میشوند و بر خلاف جریان موجود حرکت میکنند. به عبارت دیگر سازمانهای غیر واقعی در دل سازمان ایجاد میکنند.
گر چه وجود این کارکنان تا حدودی برای مدیران دردسر میافزایند، اما علیرغم پر هزینه بودن حاضر این افراد برای سازمان، وحودشان میتواند منافع مشترکی برای اعضای سازمان، مدیر و این گروه از افراد داشته باشد و در صورتی که بتوانید پیوندی منطقی و علمی با روحیات این افراد داشته باشید، قطعاً به موفقیتی شگرف دست مییابید که میتواند سازمان شما را شماره یک نماید. روی آنها حساب کنید چرا که شما و اهدافتان بخشی از شخصیت کاری آنها را شکل میدهد.
روزنامهی همشهری
گردآوری: محسن برزگر خلیلی