افراد غالبا عملکرد کنونی را با اهداف قبلی ،تجارب گذشته،یا عملکرد سال قبل مقایسه می کنند تا از وجود مسئله ای آگاه شوند.هنگامی که اختلافی بین شرایط کنونی و آنچه که قبلا مناسب تصور می شد،مشاهده کنند،تشخیص می دهند که مسئله ای وجود دارند.
توصیف کامل شرایط جاری ،روش دیگری برای توانایی تشخیص یک مسئله یا فرصت است.مرور ساده وضعیت موجود یا بالقوه به دست دهد.این امر،مسلم وبدیهی به نظر می رسد،اما کمترکسی عملا به آن توجه دارد.تشخیص مسائل به طورخلاق برای حل یک مسئله بسیار حائز اهمیت است،چنانکه در"مزیت عملی نوآوری3ـ1"نشان داده شده است.درسطور آینده تکنیکهای خلاقتری برای تشخیص مسائل،شرح داده خواهد شد.بعضی از آنها رویکردهای سنتی وبرخی دیگر رویکردهایی با اندکی تغییرات جدید هستند که ممکن است شما با آنها آشنایی داشته باشید.چند مورد از آنها با روشهای تحلیل محیط به هنگام جست و جو برای یافتن فرصت ها ،سروکار دارند.
وضعیت آرمانی
یک وضعیت آرمانی را خلق ووضعیت موجودرا با آن مقایسه کنید.چه اختلافهایی وجود دارد؟چرا این اختلافها وجود دارد؟ چه مسائل یا فرصتهایی را این اختلافها به همراه می آورد؟
چک لیستها
استفاده از یک چک لیست به هنگام بررسی وضعیت ،می تواند بسیار سودمند واقع شود.تعدادی چک لیست برای این منظور طراحی شده است.برای مثال ،تونی هاش ولیندا فوست ،در کتابشان به نام That’s a great idea= ) فکر جالبی است) چک لیستهای متعددی را برای بهبود تحلیل وضعیت،طراحی کردند.چک لیستهای آنان علاوه بر مزایای دیگر،رهنمودهای ارزشمندی را در یافتن فرصتها،تشخیص مسائل معین،خلق نظریه ها درباره محصولات جدید،خلق نظریه ها درباره ارتقای محصولات کنونی،وارزیابی نظریه ها ارائه می دهد.چک لیست های دیگر شامل ممیزی های راهبردی (برای بررسی راهبرد)،ممیزی های مدیریت (برای بررسی اقدامات کلی مدیریت)،ممیزی های کیفیت (برای بررسی هماهنگی وسازگاری کیفی)،و ممیزی های اجتماعی (برای بررسی فعالیتهای مسئولیت آور به لحاظ اجتماعی) می گردد.
آرتور ون گاندی نیز یک چک لیست بهینه سازی محصول را طراحی کرده است.مدیر می تواند با استفاده از این چک لیست ،به مقایسه تغییرات و اصلاحاتی که می توان در مورد یک محصول انجام داد با آنچه که هم اکنون وجود دارد،پرداخته و مسائل و فرصتها را شناسایی کند.از لیست ون گاندی همچنین می توان برای ایجاد راه کارهای خلاق استفاده کرد.
توفان فکری معکوس
توفان فکری معکوس گونه ای از این رویکرد است که در آنجا شرح داده شد.توفان فکری معمولی با یک مسئله شروع می شود و به دنبال یک راه حل می گردد،اما توفان فکری معکوس با یک راه حل شروع می شود و به جست و جوی مسائل بالقوه می پردازد،مانند فقدان انگیزه در نیروی کار.
به عبارت دیگر،شرایط ظاهرا رضایتبخشی را در نظر می گیرید و سپس به دنبال این می گردید که ببینید کجای این شرایط دارای نقص یا خطا است.
فکاهی و طنز
هر گاه با شرایط نا مساعدی روبه رو شده اید اقدام به سرودن اشعار فکاهی و طنز آمیز درباره آن شرایط بنمایید.آدمها نمی توانند در مقابل انتقادهای طنزآمیز مقاومت کنند و اگر مقاومت کنند و نسبت به آن بی اعتنا باشند مسائل فاش خواهد شد.برای مثال ،یکی ازکارکنان با استفاده از آهنگ the music man یک ترانه موضوعی تنظیم کرد تا مدیران سازمانش را با شوخی و طنز از مشکلات آگاه سازد .وی این ترانه را با این سطور باز نویسی کرد:"مشکل.ما در همین جا یعنی در "ریور سیتی "دچار مشکل هستیم.این مشکل ما با "م" شروع و با "ت" پایان می پذیرد و همان مدیریت است .بله آقا ،مشکل،درست در همینجا، در ریور سیتی ."وی مخفیانه نسخه هایی از ترانه اش را بین همکارانش و مدیریت عالی توزیع کرد .مسئولان سازمان موضوع را پیگیری کردند و منجر به این شد که دو تن ار مدیران نالایق تعویض گردند.
9/5 گرد آوری و فهرست بندی شکایات
یک روش موثر برای آشکار سازی مسائل این است که از کارکنان،مشتریان،یا دیگر عناصر بخواهیم که طی جریان توفان فکری ،فهرستی از شکایات را به صورت انفرادی با گروهی تهیه کنند.شکل دیگری از این رویکرد این است که از کارکنان بخواهیم موانع و مشکلاتی را که با آن روبه رو می شوند،نام ببرند.
10/6 پاسخ به ندای دیگران
گاهی افراد مسائل یا فرصتهایی را نزد شما بیان می کنند که شایسته است مورد توجه دقیق قرار گیرند ،حتی اگر این مسائل و فرصتها دور از ذهن وباور نکردنی باشند.درباره مواردی که افراد نتوانسته اند به ماهیت و قابلیت افکار و نظراتی که دیگران در پیش آنها مطرح می کنند پی ببرند داستانهای زیادی وجود دارد.می دانیم جورج لوکاس،ایده ی جنگ ستارگان رانزد 12 استودیوی فیلم مطرح کرد،ولی هیچ کدام به آن اعتنا نکردند تا اینکه سرانجام تصمیم گرفت خودش دست به ساخت آن بزند.شرکتهای آی بی ام ،جنرال موتورز،و دوپون همگی پیشنهاد نظریه زیروگرافی یا زیراکس را یک امر غیر ممکن و غیر ضروری تلقی کرده و آن را رد کردند.در نتیجه، چستر کارلسون و همکارانش خود وارد عمل شدند و در شمار ثروتمندان در آمدند.شانس خرید VECRO به قیمت 25000 دلار به ویکتور کیام پیشنهاد شد،اما وی نتوانست توان بالقوه آن را درک کند و این پیشنهاد را رد کرد.طبق برآوردهای به عمل آمده این محصول از زمان شروع تا سال 1988 به مبلغ شش میلیارد دلار به فروش رفت .درس اخلاقی این داستانها این است :به حرف دیگران گوش دهید.
قابلیتها و امکاناتی را که ممکن است این حرفها و پیشنهادها به دنبال داشته باشد در ذهن خود مجسم سازید.
11/7 ایفای نقش
لازمه ایفای نقش این است که شما وانمود کنید کس دیگری هستید .می توانید با شخص دیگری در یک شرایط یادگیری تعاملی ،بیشتر شبیه به یک نمایش ،سا صرفا با مجسم کردن شرایط شخصی دیگر و قراردادن خودتان در آن شرایط در ذهنتان ،ایفای نقش کنید.پا در کفش دیگران کردن ـبرای مثال،در کفش یک مشتری ـمی تواند بینشهای کاملا جدیدی را نسبت به یک شرایط در شما ایجاد گند.ممکن است به شما امکان دهد مسائل بالقوه را قبل از انکه به واقعیت بپیوندند،حل کنید.در وضعیت مشکل و مسئله دار ،خود را به جای کس دیگری تصور کنید.آنگاه مسئله را از دید آن شخص بررسی کنید و از آن دیدگاه به حل مسئله بپردازید.
چه بینشهای جدیدی به دست آوردید؟
برنامه پیشنهادها
از دیدگاه سازمان،برنامه پیشنهادها فرصتهای بیشماری را برای آگاه شدن از وجود مسائل و به دست آوردن راه حلها فراهم می سازد.اما اینگونه برنامه ها باید به درستی و به طور موثر به اجرا در آید.
برگرفته از: کتاب تکنیکهای خلاقیت/ جلیل صمدآقایی