طوفان فکری، مؤثرترین و احتمالاً متداولترین فرآیند گروهی است. این تکنیک بیش از شصت سال پیش توسط الکس آزبورن از شرکت تبلیغاتی «باتن، بارتون، دورستاین و آزبورن» به منظور افزایش کمیت و کیفیت ایدههای تبلیغاتی، طراحی شد و چنان مورد استفاده و استقبال مردم و سازمانها در غرب قرار گرفت که جزئی از زندگی آنها گردید.
طوفان یا یورش فکری در واژهنامهی بینالمللی «وبستر» چنین تعریف شده است:
اجرای یک تکنیک گردهمایی که از طریق آن، گروهی میکوشند راه حلی برای یک مسألهی بخصوص با انباشتن تمام ایدههایی که در جا به وسیلهی اعضا ارائه میگردد، بیابند. در این تکنیک، تمام شرکتکنندگان به ایدهیابی در محیطی که مؤکداً خالی از عوامل بازدارنده است، هدایت میشوند و همین روحیهی آزاد، منجر به آنچه که میتوان آن را ایدههای خارقالعاده نامید، میگردد. بدین ترتیب زنجیرهای عادت، شکسته شده و ایدهها بدون آن که بهوسیلهی تجارب گذشته محکوم شده باشند، آزادانه به جریان میافتند. لذا به این دلیل نام آن را یورش یا طوفان فکری گذاردهاند که مغز و فکر شرکتکنندگان، طوفانی را در مسئله ایجاد میکند. هنگامی که اعضای گروه دربارهی مسئلهای فکر میکنند راهحلهای گوناگون به صورت خود به خود و به طور شفاهی مطرح میشود. سرپرست گروه، هر اندیشه و فکری را میپذیرد و آن را برای مشاهدهی دیگران روی تابلو مینویسد. ایدههای خام و نسنجیده مورد تشویق قرار میگیرد. در ابتدا کمیت مطرح است، نه کیفیت. در جلسهی اولیه هیچگونه بحث یا انتقادی صورت نمیگیرد. در نشستهای بعدی همین گروه، نظریهها مورد ارزیابی قرار میگیرد.
گروه: فرآیند طوفان فکری با یک گروه 6 تا 12 نفره، یک سرپرست یا هماهنگکننده و یک منشی سر و کار دارد و همهی آنها درخلق نامحدود ایدهها دربارهی موضوعی معین دخیل هستند. گروه، دست کم به 6 نفر نیاز دارد تا بتواند ایدههای کافی بیافریند، اما این تعداد نباید از 13 نفر تجاوز کند، زیرا جذب تعداد زیادی از ایدهها مشکل است و گروههای بزرگتر در بعضی افراد ایجاد ترس میکند و در نتیجه، جریان اندیشهها بهطور بالقوه، محدود و کند میشود. گروهها را میتوان براساس زمینههای کاری مشابه یا مختلف، بسته به هدف گروه، تشکیل داد.
قواعد:
1. هیچگونه قضاوتی دربارهی هیچ پیشنهادی صورت نمیگیرد.
2. کلیهی ایدهها حتی ایدههای پوچ و غیرعملی، مورد استقبال قرار میگیرند.
3. کمیت ایدهها هدف اصلی است، زیرا به کیفیت میانجامد.
4. ایدهها را میتوان ترکیب، اصلاح و انتخاب کرد.
رهبر گروه: رهبر گروه که معمولاً قبل از تشکیل جلسه انتخاب میشود، ترجیحاً قبل از جلسه، موضوع مورد بحث را به اطلاع گروه میرساند. وی واقعیتها، موضوعات، پرسشهای مربوط و اهداف جلسه را مطرح میکند. این نکات باید در ابتدای جلسه بازگو شود. آنگاه وی پرسش یا مسئلهی محوری را روی تخته سفید یا هر سطح قابل مشاهدهی بزرگ دیگری مینویسد (توصیه میشود از سؤالهای نامحدود «چگونه» یا «چه» استفاده شود). سپس سرپرست گروه از اعضا میخواهد برای مسئله، راه حل بیابند. پس از افتتاح جلسهی طوفان فکری، رهبر یا سرپرست در درجهی اول، نقش هماهنگکننده را بازی میکند و از نظردهندگان قدردانی میکند، سپس اعضای گروه را به ارائهی نظرات جدید وامیدارد و ذهن گروه را به سوی تمرکز بر موضوع مورد بررسی سوق میدهد و اطمینان حاصل میکند که چهار قاعدهی طوفان فکری رعایت میشود. مهمترین این قواعد این است که هیچگونه انتقادی مجاز نیست. چنانچه به هنگام ارائهی نظریهها، انتقادی صورت پذیرد، کل جریان طوفان فکری از دست میرود. رهبر همچنین باید از اظهار نظر دربارهی ارزش ایدهها خودداری کند.
گاهی اعضای گروه، وسط کار احساس خستگی میکنند و تبادل نظرات جدید متوقف میشود. در این هنگام، رهبر باید با کلام خود آنها را تشویق کند یا از اعضای خاصی بخواهد راهحلهای خود را پیشنهاد دهند. روش دیگر این است که به هر یک از اعضا 30 ثانیه وقت بدهیم تا نظرات جدیدی را ارائه دهند و در اتاق قدم بزنیم تا این وقت اختصاص داده شده برای جلسه پایان پذیرد. همین رهبر یا شخص دیگری میتواند جلسهی ارزیابی را رهبری کند. ایدهها باید به لحاظ نوع، دستهبندی و براساس اولویت، رتبهبندی شوند. از آنجایی که ممکن است به تحقیقات اضافی نیاز باشد، لذا گروه ممکن است بیش از یک بار تشکیل جلسه دهد. دریک جلسهی ارزیابی، رهبر نباید به گروه اجازه دهد به راحتی ایدهها را به صرف اینکه غیرعادی هستند کنار بگذارد، بلکه باید بررسی پیشنهادهای آزمایشی را با مطالبهی راههای مختلف برای انطباق آنها، مورد تشویق قرار دهد. به علاوه، رهبر نباید به دلیل کمبود بودجه یا دیگر منابع لازم، پیشنهادها را کنار بگذارد. اگر ایدهای خوب باشد باید راههای پیاده کردن آن را یافت. مقابله با رد غیرمنطقی پیشنهادها در خلال فرآیند ارزیابی نیز جزء نقش رهبر است.
منشی یا دبیر جلسه: دبیر جلسه دیدگاهها و نظرات هر یک از اعضا را روی سطح قابل مشاهدهای در مقابل گروه، ثبت میکند. در گروههای کوچک ممکن است وظایف رهبری و دبیری جلسه را یک نفر به عهده داشته باشد، اما بهتر است دو نفر این دو وظیفه را بر عهده گیرند.
تحقیقات نشان داده است که تکنیک طوفان فکری، ایدههای به مراتب بیشتری نسبت به تکنیک گروه اسمی خلق میکند. ویژگیهای خودانگیزی، به تعویق انداختن قضاوت و عدم انتقاد در این تکنیک نه تنها کمیت ایدههای جدید بلکه کیفیت آنها را نیز افزایش میدهد. یک جلسهی اظهارنظر نباید بیشتر از 30 تا 50 دقیقه به طول انجامد. عناوین مسئله نباید محدود باشد و در هر جلسه نباید به بیش از یک موضوع پرداخت. برای مثال، سعی نکنید محصولی را نام ببرید و در ظرف 30دقیقه دربارهی سیستم توزیع آن بحث کنید. از آنجایی که این فرآیند، ساده به نظر میرسد ممکن است این روش را دست کم بگیرید. اما بدانید که اینطور نیست. هزاران سازمان از این تکنیک با موفقیت استفاده کردهاند.
خلاصهی مراحل فرایند طوفان فکری:
1. گروهی مرکب از 6 تا 12 نفر، یک رهبر و یک منشی، انتخاب کنید.
2. سرپرست یا رهبر، مسئله را برای گروه، ترجیحاً قبل از تشکیل جلسهی طوفان فکری، تعریف میکند.
3. گروه به صورت تعاملی و با رعایت چهار قاعدهی طوفان فکری به شرح زیر، راهحلهای خود را برای مسئله، پیشنهاد میکند:
الف. هیچ قضاوتی دربارهی هیچ پیشنهادی انجام نمیشود.
ب. کلیهی نظرات حتی نظرات پوچ و غیرعملی، مورد استقبال قرار میگیرند.
ج. کمیت ایدهها هدف اصلی است زیرا به کیفیت میانجامد.
د. ایدهها را میتوان ترکیب، اصلاح، و انتخاب نمود.
4. بعد از 25 تا 35 دقیقه، گروه استراحتی میکند و سپس برمیگردد و ایدهها را نقد میکند.
منابع:
1) آقایی فیشانی، تیمور، (1377 )خلاقیت و نوآوری در انسانها و سازمانها، انتشارات ترمه، تهران
2) ام هیگینز، جیمز، کارآفرینی: 101تکنیک حل خلاق مسئله، مترجم: محمود احمدپور داریانی،(1381 ) انتشارات امیرکبیر، تهران.
روحاله قدیری