كارآفرینی یعنی چه؟
• به مانند سایر بحث ها در علوم انسانی، از كارآفرینی نیز تعاریف مختلف و متعددی شده است. وجود تعاریف و تعابیر مختلف و متنوع از كارآفرینی، از سویی بیانگر گستردگی و اهمیت موضوع بوده كه میتواند از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گیرد. و از سویی دیگر نشاندهنده پویایی آن است كه میتواند زمینه ارائه مدلها، تئوریها و نظرات متفاوتی را فراهم آورد .
اصطلاح كارآفرینی (Entrepreneurship) در معنا و مفهوم امروزی آن را، شومپیتر (Schumpeter) اطریشیالاصل ساكن امریكا و معروف به پدر علم كارآفرینی برای اولین بار بكار برده است. وی معتقد است كه كارآفرینی موتور محرك اصلی در توسعه اقتصادی كشورهاست و نقش كارآفرین عبارت است از: نوآوری و ایجاد تركیبهای تازه از مواد .
در مجموع، بهترین تعریفی كه میتوان از كارآفرینی ارائه كرد این است كه كارآفرینی عبارتست از: فرآیند نوآوری و بهرهگیری از فرصتها با تلاش و پشتكار بسیار و همراه با پذیرش ریسكهای مالی، روانی و اجتماعی، كه البته با انگیزه كسب سود مالی، توفیق طلبی، رضایت شخصی و استقلال صورت میپذیرد
كارآفرینان چه میكنند؟
• كارآفرین ایدهای را یافته وآن را تبدیل به فرصتی اقتصادی میكند. در فضای كسبوكار، فرصت، فكر نوینی است كه قابلیت تجاری شدن دارد. آگاهی از محیط بازار و نیازهای مشتری به همراه نگرش كارآفرینانه، كارآفرین را در یافتن فرصت و پرداختن به آن یاری میدهد. سپس كارآفرین طرحی تجاری مینویسد كه درآن مسائلی چون بازار محصول یا خدمت، مسائل حقوقی و قانونی شركت، تامین سرمایه، راهاندازی و رشد، سازماندهی، مدیریت كسب و كار و غیره را بررسی و پیشبینی مینماید .
در مجموع اینكه كارآفرینان به دو صورت در جامعه ظاهر میشوند كه عبارتند از: كارآفرینی شركتی وكارآفرینی سازمانی. در كارآفرینی شركتی كسب و كار(شركت) جدیدی شكل میگیرد و در كارآفرینی سازمانی نوعی نوآوری در درون سازمانها و شركتهای موجود شكل میگیرد. هدف نهایی و غایی همه كارآفرینان، شناسایی، خلق و استفاده از فرصتهای موجود از طریق تبدیل ایدههای نو و جدید به واقعیتهای سودآور و تجاری در قالب كالاها و خدمات مورد نیاز جامعه است .
ضرورت وجودی شركت ها و سازمان ها(و مدیریت) در جامعه چیست؟
• انسان امروزین از لحظه تولد تا دم مرگ در سازمانها بسر میبرد. زایشگاه، مهدکودک، آمادگی، دبستان، مدرسه راهنمایی و ارشاد، دبیرستان، دانشگاه، سازمان محل خدمت سیساله و در نهایت هم سازمان تدفین و بخاکسپاری، سازمانهای مستقیم محل عبور فرد هستند .
افراد بصورت غیرمستقیم با سازمان های مختلف دیگری نیز در ارتباط هستند. مدیران و سازمان ها عمیقاً بر زندگی روزمره ما تأثیر میگذارند زیرا بندرت کسی را در جامعه میتوان یافت که نه مدیر بوده و نه موضوع اتخاذ تصمیم مدیران قرار گرفته باشد .
از مدیریت و سازمان(بعنوان نتیجه مهم عمل كارآفرینی) تعاریف گوناگون و متعددی شده است. بعنوان نمونه میتوان گفت كه مدیریت عبارت است از علم و هنر كار كردن با و بوسیله دیگران بمنظور استفاده مناسب از منابع مادی و انسانی در جهت نیل به هدف یا هدفهای سازمان با حداكثر نتایج و حداقل مساعی با استفاده از وسایل و تكنیكهای پیشرفته و مناسب برنامهریزی ، سازماندهی، رهبری، و كنترل، در چهارچوب محیط فرهنگی و خلق و خوی اجتماعی سازمان و جامعه .
و سازمان نیز عبارت است از اجتماع دو یا چند نفر كه برای دست یافتن به هدفی(اهدافی) مشترك- هرهدفی- كاری را شروع میكنند. كه در این حالت لازم است كارهای گروهی بین افراد تقسیم شود، كارشان هماهنگ گردد و بین آنها ارتباط منطقی برقرار گردد. درغیر اینصورت، دوباره كاری و تعقیب هدف یا هدفهای انفرادی، رسیدن به هدف(اهداف) مشترك را دشوار میكند .
سازمان و مدیریت به مفهوم کلی آن، سابقهای به قدمت زندگی اجتماعی انسان و یا حتی بیشتر از آن دارد. از زمانی که انسان زندگی گروهی خود را برای بدست آوردن غذا از راه شکار و نیز تأمین مسکن و دفاع از خود در برابر دشمنانش آغاز کرد مسائل سازمان و مدیریت بشکل ابتدایی آن مطرح شده است .
جوزف وارتن (Warton) ، در سال 1881 با اهدای هزار دلار به دانشگاه پنسیلوانیا، به تاسیس دانشکدهای برای آموزش و تحصیل در زمینه مدیریت و سازمان اقدام نمود. از اواخر قرن نوزدهم، مدیریت علمی به صورت مقدماتی مطرح شد و به موازات رشد سازمانهای دولتی و خصوصی ، هم از لحاظ وسعت و هم از لحاظ تعداد ، مدیران با مسائل متعددی روبرو شدند، موضوع مدیریت و کارایی از جمله مباحث داغ روز شد و مقالات متعددی در این زمینه منتشر شد. این مباحث رفتهرفته به دانشگاهها راه یافتند و مدیریت و سازمان بعنوان یک رشته مستقل دانشگاهی شناخته شد .
اهمیت كارآفرینی و كارآفرینان چیست؟
• سه دلیل مهم توجه به موضوع كارآفرینی، تولید ثروت، توسعه تكنولوژی و اشتغال مولد است. كارآفرینی بعنوان سنبل و نماد تلاش و موفقیت در امور تجاری بوده و كارآفرینان پیشگامان موفقیتهای تجاری در جامعه هستند . توانایی آنها در بهرهگیری از فرصتها، نیروی آنها در نوآوری و ظرفیت آنها در قبال موفقیت، بعنوان معیارهایی هستند كه كارآفرینی نوین بوسیله آنها سنجیده میشود .
كارآفرینان از نظر رهبری، مدیریت، نوآوری، كارایی، ایجاد شغل، رقابت، بهرهوری و تشكیل شركتهای جدید، سهم مهمی در رشد اقتصادی دارند. كارآفرینان و سازمانهای كارآفرین همواره سعی میكنند تا هزینههای خود را به حداقل برسانند، با توجه به منابع موجود برنامهریزی میكنند و به آنچه كه نمیدانند بیشتر از آنچه كه دارند میاندیشند .
به همین جهت ریسكپذیرند، تحمل ابهام را دارند و به تحقیقات ارج مینهند . بنابر اعتقادی، در جوامع لازم است كه انقلاب كارآفرینی رخ دهد بهگونهای كه این انقلاب در قرن حاضر، اهمیتی به مراتب بیشتر از اهمیت انقلاب صنعتی دارد .
كارآفرینان چه ویژگیهایی دارند؟
• برای مدتی نسبتاً طولانی، دانشمندان معتقد بودند كه کارآفرینی موضوعی ارثی و وابسته به طبیعت و ذات افراد است و از طرق توارث انتقال مییابد و لذا کارآفرینان از افراد دیگر متمایز هستند. وبر (Weber) اولین محققی بود که بیان نمود ارزشهای عقیدتی و درونی فرد مستقیماً به رفتار کارآفرینانه منتهی میشوند .
اما مطالعات و تحقیقات بعدی نشان دادهاند كه كارآفرینی و كارآفرینان، علاوه بر ویژگیهای فردی و موروثی، متأثر از محیط نیز هستند. در مجموع اینكه، کارلند (Carland) و دستیارانش انواع ویژگیهای كارآفرینان را جمعآوری نمودند که ذیلاً به تعدادی از مهمترین آنها اشاره می شود :
آیندهنگر بودن و داشتن چشمانداز، مصمم بودن و عزم راسخ داشتن، تمركز قوی بر كار و نه چیز دیگر، داشتن انگیزه قوی در كار، وقف و ازخودگذشتگی در راستای كار و تحقق هدف، كار را مانند بازی و تفریح دانستن، داشتن كنترل و قدرت درونی لازم به منظور تعیین جهت و مسیر كاری خویش، استقلال فكری در كار، خلاقیت و نوآوری، ریسكپذیری و تحملابهام .
چرا آموزشهای مرتبط با كارآفرینی و كارآفرینان مورد نیاز است؟
• وبر معتقد بود كه یكی از علل مهم و محرک پیشرفت اقتصادی نظام سرمایهداری، وجود صفت و اخلاق وجدان كاری پروتستانی میباشد. این خصیصه اخلاقی موجب میشود که فرد با احساس مسئولیت بوده و در نهایت دقت و کارایی وظایف کاری و شغلی خود را انجام دهد .
مطالعات و تحقیقات مختلف نشان دادهاند كه علیرغم اینکه روحیه و اخلاق كاری توفیقطلبی انسان در دوران کودکی شکل میگیرد ولی در عین حال میتوان با یک برنامه صحیح آموزشی، روحیه خلاق و رسالت کاری را در افراد بوجود آورد. بر این اساس، و بنابر نظریه مککلهلند (McCelleland) ، جوامع غیر پروتستانی نیز میتوانند با ایجاد روحیه کاری لازم، شرایط را برای توسع و صنعتی شدن مهیا سازند .
در جمعبندی نهایی میتوان گفت كه مطالعات و تحقیقات تأیید كردهاند كه ویژگی های كارآفرینانه اغلب اكتسابی هستند و نه ارثی. از این رو، در حال حاضر آموزش كارآفرینی به یكی از مهمترین و گستردهترین فعالیت دانشگاه ها تبدیل شده است .
در حقیقت هدف اصلی از آموزش كارآفرینی همانا تربیت نمودن افرادی دارای اعتماد به نفس و آگاه به فرصتها، و بطور كلی افرادی است كه انگیزهای قوی برای استفاده از فرصتها و راهاندازی كسب وكارهای جدید را داشته باشند و بتوانند نسبت به شناسایی، خلق و استفاده از فرصتهای موجود اقدام نموده و از طریق كارآفرینی شركتی و یا سازمانی، ایدههای نو و جدید را به واقعیتهای سودآور و تجاری، در قالب كالاها و خدمات مورد نیاز جامعه تبدیل كنند .
گردآوری: اكبر نوری
برگرفته از: tafahomnews.com