تاريخ : دوشنبه 7 فروردین 1391 | 6:35 PM | نویسنده : قاسمعلی
ساختار اقتصادی دنیای امروز با گذشته به طور اساسی تفاوت دارد. شاخصهای سخت افزاری و داراییهای مشهودکه دیروز در جایگاه یک بنگاه اقتصادی نقش تعیینکننده داشت جای خود را به نوآوری، ابداع، خلق محصولات جدید و داراییهای نرم افزاری داده است. اگر دیروز ثروتمندترین افراد دنیا آنهایی بودندکه منابع مالی بیشتری در اختیار داشتند نظیر راکفلرها، امروز ثروتمندترین مردم دنیا فردی دانش مدار وکارآفرین مانند بیل گیتس مدیر شرکت مایکروسافت در آمریکاست. لذا توسعه اقتصادی دنیای امروز برپایه نوآوری وخلاقیت و استفاده از دانش استوار است. این اقتصاد را اقتصاد مبتنی بر دانش یا اقتصاد دانش محور میگویند.تولید علم و دانش، بهره گیری ازدانش و گسترش آن در سطح جامعه در تمام زمینههای اجتماعی توانمندی و قدرت ایجاد مینماید .کشورهایی که بخش قابل ملاحظه ای از تولید علم و دانش را به خود اختصاص داده اند، از نظر صنعتی توسعه یافته و ازتوان اقتصادی و سیاسی بالایی برخوردارند.بدیهی است تولید علم و دانش جز از راه تحقیق حاصل نمیگردد.رابطه سرمایه گذاری درامر تحقیقات وتولید علم و رابطه تولید علم با توان اقتصادی و سیاسی کشورها یک رابطه مستقیم است. به کارگیری دانش و مدیریت در هر جامعه زیر بنای نوآوری و خلاقیتهاست. بنابراین لازمه رشد اقتصادی در دنیای امروز توسعه مراکز تولید دانش، فنّاوری و مهارتهای فنی استکه مهمترین آنها دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی هستند . دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی به عنوان رکن اساسی در توسعه همه جانبه کشور باید از هر نظر مورد حمایت قرار گیرند و محققان و اساتید باید از جایگاه ویژه ای برخوردار باشند تا با آسایش خیال قادر باشند نیروهای جوان و طالب علم کشور را اهل فکر و نظر، نوآور و خلاق پرورش دهند. در دنیای امروز بزرگترین سرمایههای یک بنگاه اقتصادی نیروهای اهل فکر، یادگیرنده و خلاق آنها هستند و این نیروها کسی جزکارآفرینان نیستند .
کارآفرین کیست؟
اگر بپذیریم که در قرن حاضر اقتصاد جهان و سرعت رشد اقتصادی بر پایه نوآوری استوار است باید بستر لازم را برای رشد کسانیکه ایده را به محصول، علم و دانش را به صنعت تبدیل مینمایند، فراهم سازیم. اینجاست که نقش کارآفرین و نیاز به کارآفرین در جامعه مشخص میشود لذا میتوان گفت:کارآفرین ارتباط دهنده دانش و علوم با صنعت و بازار است. در قرن شانزدهم میلادی کارآفرینی برای اولین بار مورد توجه اقتصاد دانان قرار گرفت و تاکنون به نحوی کارآفرینی را در نظریههای اقتصادی خود تشریح نموده اند .
نظر به اهمیت موضوع و نقش کارآفرینی در اقتصاد ملی و جهانی، تولید ثروت و ایجاد اشتغال به تدریج نه تنها اقتصاد دانان بلکه صاحبنظران سایر رشتهها از جمله روانشناسان، جامعه شناسان و حتی تاریخ دانان، از زوایای مختلف موضوع را بررسی و به ارائه تعاریفی ازکارآفرینی پرداختند. اما با تمام تفاوتها در تعاریف تقریباً همگی بر نوآور بودن، تصمیم گیر بودن، متعهد بودن و مخاطره پذیر بودنکارآفرین اتفاق نظر دارند. تعاریف زیادی از واژه کارآفرینی به عمل آمده که هر یک ابعادی از ویژگیهای کارآفرینی را ارائه میدهد. اما شاخصههای کارآفرین به قدری زیاد است که نمیتوان تمام آن را در یک جمله یا عبارت خلاصه نمود .
کارآفرین، نوآور و خلاق، مخاطره پذیر و مسئولیت پذیر است. او هدف گرا، واقع گرا و رشدگراست.کارآفرین دارای عزم و اراده، اعتماد به نفس و استقلال طلب است. قدرت تخیل، دوراندیشی، خودجوشی، بصیرت، تفکر مثبت، توانمندی در ایجاد ارتباط از دیگر ویژگیهای کارآفرینان است.کارآفرین به چالشها پاسخ مثبت میدهد، با مشکلات و موانع برخوردی مثبت دارد و از دانش به خوبی بهره میگیرد. او تلاش میکند تا دانش تولید شده در مراکز تحقیقاتی را به دانش تولید محصول تبدیل نماید و محصولی قابل رقابت به بازار ارائه دهد .
در یک نگاه کلی میتوان کارآفرینی را به دو گروه اساسی تقسیم نمود.کارآفرینی فردی وکارآفرینی سازمانی. اگر نوآوری و ساخت محصولی جدید یا ارائه خدماتی نو با توجه به بازار، حاصل کار فرد باشد آن راکارآفرینی فردی و اگر حاصل تلاش یک تیم در سازمانی باشد آن راکارآفرینی سازمانی مینامند .
جاذبة اصلی کارآفرینی چه در بعد فردی و چه در بعد سازمانی آن بی حد بودن نوآوری است.کارآفرینان با ویژگی خلاقیت، براساس فرصتها در زمانهای مناسب قادرند محصولی جدید یا خدماتی نو به بازار ارائه نمایند. نوآوری فرایندی است پایان ناپذیر، زیرا نمیتوان برای تولید علم حد و مرزی قائل گردید. در اقتصاد مبتنی بر دانش، نوآوران و صاحبان فکر سرمایههای اصلی شرکتهای تولیدی وکارآفرین هستند. امروزه 70 تا 75 درصد سود در شرکتهای نرم افزاری و دارویی از طریق سرمایههای عقلانی کارکنان حاصل میگردد .
بسیاری ازکارآفرینان فعالیت خود را در قالب ایجاد شرکتهای کوچک و متوسط 2SME)ها) شروع مینمایند. این شرکتها سهم به سزایی در توسعه صنایع پیشرفته 3 (HT) و ایجاد اشتغال داشته و نسبت به شرکتهای بزرگ از انعطاف پذیری بالایی برخوردارند. لذا بسیاری از دولتها متقاعد شده اندکه باید بستر رشد را برای واحدهای کوچک و متوسط در قالب مراکزرشد، پارکهای صنعتی و فنّاوری فراهم سازند و آنها را تا مدت زمانی که بتوانند به صورت یک شرکت مستقل وارد بازار شوند حمایتکنند. درکشورهای جنوب شرقی آسیا %95کل بنگاههای اقتصادی و صنعتی کشورهارا «SMEها»تشکیل داده و به عنوان رکن اساسی در اقتصاد و اشتغال کشورها تاثیر گذارند .
درکشور ما مراکز حمایت ازکارآفرینان بسیار محدود وکارآفرین با تمام مشکلات ضمن تلاش جهت تبدیل ایده به محصول باید تمام خطر سرمایه گذاری را خود عهده دار باشد . مراکز حمایت ازکارآفرینان به دلیل نداشتن پشتوانه مالی و عدم حمایت جدی از طرف نهادهای ذیربط قادر نیستند پاسخگوی نیازهای مالی کارآفرینان باشند .کارآفرینان با ایجاد «SMEها» با سرمایه محدود خود و گاهی با دریافت مقداری وام وارد یک حرکت اقتصادی و صنعتی میشوند و در بسیاری از مواقع زندگی و امکانات خود را در راه توسعه صنعتی از دست میدهند. با تولید دانش فنی یک محصول، توسط کارآفرین، شرکتهای تولیدی خارجی توسط عوامل خود درکشور از این تواناییها اطلاع یافته و قیمت محصول خود را چنان پائین میآورندکه کارآفرین توان رقابت را از دست داده و در مدت کوتاهی هستی خود را از دست بدهد. در این مواقع اگرکارآفرین حمایت نشود چگونه میتوان انتظار داشت کارآفرینی و ایجاد « SMEها » درکشور توسعه یابد .
چه باید کرد ؟ چه نظام کنترلی برای واردات باید داشت تا ضمن حفظ انگیزه درکارآفرین محصول او نیز چه از نظر قیمت و چه از نظرکیفیت قابل رقابت در بازار باشد؟
بحث و نتیجه گیری
با توجه به سطح فرهنگی، روابط اجتماعی، نظام آموزشی، نوع حمایتهای دولتی، زیر ساختهای اجتماعی، دسترسی به سرمایههای خطر پذیر، مهارتهای کسب وکار و سطح فناوری، سطح کارآفرینی در بین کشورهای مختلف بسیار متفاوت است . اگر چه افزایش فعالیت های کارآفرینی باعث رونق وتوسعه اقتصاد ملی هرکشور میگردد اما این رابطه یک رابطه خطی با شیب یکسان نیست.بررسی ها نشان میدهد درکشورهایی که زیرساختها و قوانین حمایتی مناسبی دارند، قانون مالکیت معنوی رعایت میشود و هزینه قابل ملاحظه ای در بخش تحقیقات و بخشهای تحقیق و توسعه صرف میشود.کارآفرنیی دارای سطح بالاتری براساس فرصتهاست. درکشورهای واردکننده صنایع پیشرفته (HT) سطح کارآفرینی اغلب پائین و فعالیت های کارآفرینی براساس ضرورتها شکل میگیرد.کارآفرین نوآور و خلاق، مخاطره پذیر و مسئولیت پذیر است. او هدف گرا، واقع گرا و رشدگرا است.کارآفرین دارای عزم و اراده، اعتماد به نفس و استقلال طلب است. قدرت تخیل، دور اندیشی، خودجوشی، بصیرت، تفکر مثبت، توانمندی در ایجاد ارتباط از دیگر ویژگیهایکارآفرینان است .
در دنیای امروزکه فناوری به سرعت تغییر مییابد،کارآفرینان چه در بعد فردی یا سازمانی آموختن و پیوسته آموختن را در اولویت قرار داده و میدانند. امروز آن دورانی که مهارتی را در مدرسه یا بازار میآموختند و تا پایان عمر از آن استفاده میکردند، به سر آمده است. امروز سازمانهای توسعه ای وکارآفرینان یادگیری دائمی را به عنوان یک ویژگی در خود نهادینه کردهاند تا بتوانند با بهره گیری از دانش در هر فرصت مناسب محصولی جدید با خدماتی نو و قابل رقابت به بازار ارائه دهند.قطعاً امروز یکی از دغدغههای اساسی درکشور ایجاد اشتغال مولد برای جوانان است. بنابراین باید با برنامه ریزی دقیق بستر لازم را فراهم نمود، تا یادگیری و خلاقیت در جامعه به یک فرهنگ تبدیل شود. باید روح کارآفرینی در سراسرکشور گسترده گردد تا جوانان کشور با شور و اشتیاق وارد فعالیتهای کارآفرینی شوند و خود مولد کار باشند نه به دنبال کار در جامعه سرگردان به سر برند.برای رسیدن به این هدف که «ایران فردا را ایران کارآفرین بسازیم» باید برای مواردی همانند موارد اشاره شده ذیل که به عنوان پیشنهاد مطرح شده برنامه اجرایی تهیه کنیم و مصمم و معتقد باشیم که راه گریز از بحران بیکاری و راه توسعه اقتصادی و صنعتی جز از راه توسعه کارآفرینی میسر نخواهد بود .
1 - آموزش مهم ترین وکلیدی ترین نقش در توسعه کارآفرینی دارد. باید موسسات آموزشی اعم از دبیرستانها، مراکز آموزش حرفه ای، دانشکدهها و دانشگاهها آموزشهای لازم را جهت توسعه کارآفرینی و فرهنگ سازی در دستورکار خود قرار دهند، در آموزشها باید به ابداع و خلاقیت بها داده شود نه محفوظات .
- 2 نقش کارآفرین در توسعه صنعتی، اقتصادی و ایجاد اشتغال در جامعه باید به صورت یک باور همگانی درآید و این اعتقاد به وجود آیدکه در دنیای امروز و در «اقتصاد دانش محور» رشد و توسعه از طریق نوآوری و خلاقیت امکان پذیر است .
- 3 انجام تحقیقات بنیادی به عنوان پایه و اساس تولید علم و تحقیقات کاربردی به عنوان به کارگیری مبانی علمی در توسعه فنّاوری مورد حمایت و نتایج حاصله به طور پیوسته ارزیابی و دستاوردهای آن به زبان ساده در سطح جامعه ترویج میشود تا در ذهن جوانان شکوفههای نوآوری و خلاقیت شکل گیرد .
-4 بخشهای تحقیق و توسعه (R&D) شرکتها باید حمایت شوند و به نقش کارآفرینان در تولید محصولی جدید و فرآیندهای نو در تولید بها داده شود . میدان رشد برای افراد خلاق وکارآفرین باز باشد، تا هم افزایی لازم در مراکز تحقیق و توسعه به وجود آید و انگیزه کار مضاعف گردد .
5 - سازمانهای توسعه ای باید با حمایت مالی و همکاری دانشگاهها نسبت به ایجاد مراکز توسعه کسب وکارکوچک (SBDC) تلاش جدی نموده تا هستههای کارآفرینی در این مراکز شکل گیرند .
6 - مراکز مالی حمایت کننده ازکارآفرینان در سراسرکشور فراگیر گردد. دولت و موسسات مسئول توسعه فنّاوری با مکانیزمی (ساز وکاری) مناسب این مراکز را پشتیبانی و بخشی از خطر سرمایهگذاری را قبول نمایند .
7 - قوانین و مقررات مالی و مالیاتی به گونه ای تدوین شودکه انگیزه لازم جهت فعالیتهای کارآفرینی به وجود آید.خرید تولیدات شرکتهای کارآفرین و سایر محصولات داخلی باید با برنامه ریزی مناسب مورد حمایت دولت قرار گیرد، به گونه ای که ضمن ایجاد انگیزه برای تولیدات داخلی به رقابت پذیر بودن محصولات نیز توجه شود .
-8 افراد کارآفرین مورد حمایت و احترام باشند وکسب درآمد و ثروت از طریق کارآفرینی یک ارزش محسوب گردد .
9 - شهرکهای علمی تحقیقاتی و صنعتی که قادرند خدمات مراکز رشدی به کارآفرینان و صاحبان ایده ارائه دهند باید در مکانهای مناسب کشور ساخته شوند. این شهرکها با حمایتهایی که ازکارآفرینان به عمل میآورند ضمن هدایت آنها هزینه ایجاد SMEها را برایکارآفرین کاهش میدهند. البته باید در ساخت اینگونه فضاها از تجربیات سایرکشورها و تجربیات موجود درکشور بهره گرفت .
گرد آورنده:انوشه بختیاری
برگرفته از: روزنامه تفاهم
اگر بپذیریم که در قرن حاضر اقتصاد جهان و سرعت رشد اقتصادی بر پایه نوآوری استوار است باید بستر لازم را برای رشد کسانیکه ایده را به محصول، علم و دانش را به صنعت تبدیل مینمایند، فراهم سازیم. اینجاست که نقش کارآفرین و نیاز به کارآفرین در جامعه مشخص میشود لذا میتوان گفت:کارآفرین ارتباط دهنده دانش و علوم با صنعت و بازار است. در قرن شانزدهم میلادی کارآفرینی برای اولین بار مورد توجه اقتصاد دانان قرار گرفت و تاکنون به نحوی کارآفرینی را در نظریههای اقتصادی خود تشریح نموده اند .
نظر به اهمیت موضوع و نقش کارآفرینی در اقتصاد ملی و جهانی، تولید ثروت و ایجاد اشتغال به تدریج نه تنها اقتصاد دانان بلکه صاحبنظران سایر رشتهها از جمله روانشناسان، جامعه شناسان و حتی تاریخ دانان، از زوایای مختلف موضوع را بررسی و به ارائه تعاریفی ازکارآفرینی پرداختند. اما با تمام تفاوتها در تعاریف تقریباً همگی بر نوآور بودن، تصمیم گیر بودن، متعهد بودن و مخاطره پذیر بودنکارآفرین اتفاق نظر دارند. تعاریف زیادی از واژه کارآفرینی به عمل آمده که هر یک ابعادی از ویژگیهای کارآفرینی را ارائه میدهد. اما شاخصههای کارآفرین به قدری زیاد است که نمیتوان تمام آن را در یک جمله یا عبارت خلاصه نمود .
کارآفرین، نوآور و خلاق، مخاطره پذیر و مسئولیت پذیر است. او هدف گرا، واقع گرا و رشدگراست.کارآفرین دارای عزم و اراده، اعتماد به نفس و استقلال طلب است. قدرت تخیل، دوراندیشی، خودجوشی، بصیرت، تفکر مثبت، توانمندی در ایجاد ارتباط از دیگر ویژگیهای کارآفرینان است.کارآفرین به چالشها پاسخ مثبت میدهد، با مشکلات و موانع برخوردی مثبت دارد و از دانش به خوبی بهره میگیرد. او تلاش میکند تا دانش تولید شده در مراکز تحقیقاتی را به دانش تولید محصول تبدیل نماید و محصولی قابل رقابت به بازار ارائه دهد .
در یک نگاه کلی میتوان کارآفرینی را به دو گروه اساسی تقسیم نمود.کارآفرینی فردی وکارآفرینی سازمانی. اگر نوآوری و ساخت محصولی جدید یا ارائه خدماتی نو با توجه به بازار، حاصل کار فرد باشد آن راکارآفرینی فردی و اگر حاصل تلاش یک تیم در سازمانی باشد آن راکارآفرینی سازمانی مینامند .
جاذبة اصلی کارآفرینی چه در بعد فردی و چه در بعد سازمانی آن بی حد بودن نوآوری است.کارآفرینان با ویژگی خلاقیت، براساس فرصتها در زمانهای مناسب قادرند محصولی جدید یا خدماتی نو به بازار ارائه نمایند. نوآوری فرایندی است پایان ناپذیر، زیرا نمیتوان برای تولید علم حد و مرزی قائل گردید. در اقتصاد مبتنی بر دانش، نوآوران و صاحبان فکر سرمایههای اصلی شرکتهای تولیدی وکارآفرین هستند. امروزه 70 تا 75 درصد سود در شرکتهای نرم افزاری و دارویی از طریق سرمایههای عقلانی کارکنان حاصل میگردد .
بسیاری ازکارآفرینان فعالیت خود را در قالب ایجاد شرکتهای کوچک و متوسط 2SME)ها) شروع مینمایند. این شرکتها سهم به سزایی در توسعه صنایع پیشرفته 3 (HT) و ایجاد اشتغال داشته و نسبت به شرکتهای بزرگ از انعطاف پذیری بالایی برخوردارند. لذا بسیاری از دولتها متقاعد شده اندکه باید بستر رشد را برای واحدهای کوچک و متوسط در قالب مراکزرشد، پارکهای صنعتی و فنّاوری فراهم سازند و آنها را تا مدت زمانی که بتوانند به صورت یک شرکت مستقل وارد بازار شوند حمایتکنند. درکشورهای جنوب شرقی آسیا %95کل بنگاههای اقتصادی و صنعتی کشورهارا «SMEها»تشکیل داده و به عنوان رکن اساسی در اقتصاد و اشتغال کشورها تاثیر گذارند .
درکشور ما مراکز حمایت ازکارآفرینان بسیار محدود وکارآفرین با تمام مشکلات ضمن تلاش جهت تبدیل ایده به محصول باید تمام خطر سرمایه گذاری را خود عهده دار باشد . مراکز حمایت ازکارآفرینان به دلیل نداشتن پشتوانه مالی و عدم حمایت جدی از طرف نهادهای ذیربط قادر نیستند پاسخگوی نیازهای مالی کارآفرینان باشند .کارآفرینان با ایجاد «SMEها» با سرمایه محدود خود و گاهی با دریافت مقداری وام وارد یک حرکت اقتصادی و صنعتی میشوند و در بسیاری از مواقع زندگی و امکانات خود را در راه توسعه صنعتی از دست میدهند. با تولید دانش فنی یک محصول، توسط کارآفرین، شرکتهای تولیدی خارجی توسط عوامل خود درکشور از این تواناییها اطلاع یافته و قیمت محصول خود را چنان پائین میآورندکه کارآفرین توان رقابت را از دست داده و در مدت کوتاهی هستی خود را از دست بدهد. در این مواقع اگرکارآفرین حمایت نشود چگونه میتوان انتظار داشت کارآفرینی و ایجاد « SMEها » درکشور توسعه یابد .
چه باید کرد ؟ چه نظام کنترلی برای واردات باید داشت تا ضمن حفظ انگیزه درکارآفرین محصول او نیز چه از نظر قیمت و چه از نظرکیفیت قابل رقابت در بازار باشد؟
بحث و نتیجه گیری
با توجه به سطح فرهنگی، روابط اجتماعی، نظام آموزشی، نوع حمایتهای دولتی، زیر ساختهای اجتماعی، دسترسی به سرمایههای خطر پذیر، مهارتهای کسب وکار و سطح فناوری، سطح کارآفرینی در بین کشورهای مختلف بسیار متفاوت است . اگر چه افزایش فعالیت های کارآفرینی باعث رونق وتوسعه اقتصاد ملی هرکشور میگردد اما این رابطه یک رابطه خطی با شیب یکسان نیست.بررسی ها نشان میدهد درکشورهایی که زیرساختها و قوانین حمایتی مناسبی دارند، قانون مالکیت معنوی رعایت میشود و هزینه قابل ملاحظه ای در بخش تحقیقات و بخشهای تحقیق و توسعه صرف میشود.کارآفرنیی دارای سطح بالاتری براساس فرصتهاست. درکشورهای واردکننده صنایع پیشرفته (HT) سطح کارآفرینی اغلب پائین و فعالیت های کارآفرینی براساس ضرورتها شکل میگیرد.کارآفرین نوآور و خلاق، مخاطره پذیر و مسئولیت پذیر است. او هدف گرا، واقع گرا و رشدگرا است.کارآفرین دارای عزم و اراده، اعتماد به نفس و استقلال طلب است. قدرت تخیل، دور اندیشی، خودجوشی، بصیرت، تفکر مثبت، توانمندی در ایجاد ارتباط از دیگر ویژگیهایکارآفرینان است .
در دنیای امروزکه فناوری به سرعت تغییر مییابد،کارآفرینان چه در بعد فردی یا سازمانی آموختن و پیوسته آموختن را در اولویت قرار داده و میدانند. امروز آن دورانی که مهارتی را در مدرسه یا بازار میآموختند و تا پایان عمر از آن استفاده میکردند، به سر آمده است. امروز سازمانهای توسعه ای وکارآفرینان یادگیری دائمی را به عنوان یک ویژگی در خود نهادینه کردهاند تا بتوانند با بهره گیری از دانش در هر فرصت مناسب محصولی جدید با خدماتی نو و قابل رقابت به بازار ارائه دهند.قطعاً امروز یکی از دغدغههای اساسی درکشور ایجاد اشتغال مولد برای جوانان است. بنابراین باید با برنامه ریزی دقیق بستر لازم را فراهم نمود، تا یادگیری و خلاقیت در جامعه به یک فرهنگ تبدیل شود. باید روح کارآفرینی در سراسرکشور گسترده گردد تا جوانان کشور با شور و اشتیاق وارد فعالیتهای کارآفرینی شوند و خود مولد کار باشند نه به دنبال کار در جامعه سرگردان به سر برند.برای رسیدن به این هدف که «ایران فردا را ایران کارآفرین بسازیم» باید برای مواردی همانند موارد اشاره شده ذیل که به عنوان پیشنهاد مطرح شده برنامه اجرایی تهیه کنیم و مصمم و معتقد باشیم که راه گریز از بحران بیکاری و راه توسعه اقتصادی و صنعتی جز از راه توسعه کارآفرینی میسر نخواهد بود .
1 - آموزش مهم ترین وکلیدی ترین نقش در توسعه کارآفرینی دارد. باید موسسات آموزشی اعم از دبیرستانها، مراکز آموزش حرفه ای، دانشکدهها و دانشگاهها آموزشهای لازم را جهت توسعه کارآفرینی و فرهنگ سازی در دستورکار خود قرار دهند، در آموزشها باید به ابداع و خلاقیت بها داده شود نه محفوظات .
- 2 نقش کارآفرین در توسعه صنعتی، اقتصادی و ایجاد اشتغال در جامعه باید به صورت یک باور همگانی درآید و این اعتقاد به وجود آیدکه در دنیای امروز و در «اقتصاد دانش محور» رشد و توسعه از طریق نوآوری و خلاقیت امکان پذیر است .
- 3 انجام تحقیقات بنیادی به عنوان پایه و اساس تولید علم و تحقیقات کاربردی به عنوان به کارگیری مبانی علمی در توسعه فنّاوری مورد حمایت و نتایج حاصله به طور پیوسته ارزیابی و دستاوردهای آن به زبان ساده در سطح جامعه ترویج میشود تا در ذهن جوانان شکوفههای نوآوری و خلاقیت شکل گیرد .
-4 بخشهای تحقیق و توسعه (R&D) شرکتها باید حمایت شوند و به نقش کارآفرینان در تولید محصولی جدید و فرآیندهای نو در تولید بها داده شود . میدان رشد برای افراد خلاق وکارآفرین باز باشد، تا هم افزایی لازم در مراکز تحقیق و توسعه به وجود آید و انگیزه کار مضاعف گردد .
5 - سازمانهای توسعه ای باید با حمایت مالی و همکاری دانشگاهها نسبت به ایجاد مراکز توسعه کسب وکارکوچک (SBDC) تلاش جدی نموده تا هستههای کارآفرینی در این مراکز شکل گیرند .
6 - مراکز مالی حمایت کننده ازکارآفرینان در سراسرکشور فراگیر گردد. دولت و موسسات مسئول توسعه فنّاوری با مکانیزمی (ساز وکاری) مناسب این مراکز را پشتیبانی و بخشی از خطر سرمایهگذاری را قبول نمایند .
7 - قوانین و مقررات مالی و مالیاتی به گونه ای تدوین شودکه انگیزه لازم جهت فعالیتهای کارآفرینی به وجود آید.خرید تولیدات شرکتهای کارآفرین و سایر محصولات داخلی باید با برنامه ریزی مناسب مورد حمایت دولت قرار گیرد، به گونه ای که ضمن ایجاد انگیزه برای تولیدات داخلی به رقابت پذیر بودن محصولات نیز توجه شود .
-8 افراد کارآفرین مورد حمایت و احترام باشند وکسب درآمد و ثروت از طریق کارآفرینی یک ارزش محسوب گردد .
9 - شهرکهای علمی تحقیقاتی و صنعتی که قادرند خدمات مراکز رشدی به کارآفرینان و صاحبان ایده ارائه دهند باید در مکانهای مناسب کشور ساخته شوند. این شهرکها با حمایتهایی که ازکارآفرینان به عمل میآورند ضمن هدایت آنها هزینه ایجاد SMEها را برایکارآفرین کاهش میدهند. البته باید در ساخت اینگونه فضاها از تجربیات سایرکشورها و تجربیات موجود درکشور بهره گرفت .
گرد آورنده:انوشه بختیاری
برگرفته از: روزنامه تفاهم